محمد بلوری، روزنامهنگار پیشکسوتی که تجربه شش دهه قلم زدن در مطبوعات را دارد، تعطیلی تحمیلی روزنامهها را در سه دوره تاریخی مختلف، مشابه دوری اجباری این روزهای روزنامهنگاران از تحریریهها میداند. به گفته او زمانی روزنامهنگاران به اجبار دولتها یا در اعتراض به دولتها خانهنشین شده بودند و حالا به خاطر ویروس کرونا از تحریریهها دور ماندهاند.
بیش از شش ماه است که با آمدن ویروس کرونا، فضای رسانهای کشور همانند بسیاری دیگر از حوزهها با چالشهای زیادی مواجه شده است. بسیاری از روزنامهنگاران و خبرنگاران از تحریریهها و حوزههای خبری دور ماندهاند و برخی هم از بد روزگار تعدیل شدهاند. روزگاری که به گفته محمد بلوری، روزنامهنگار پیشکسوت پیش از این نیز در تاریخ مطبوعات ایران به شکل دیگری، وجود داشته است.
بلوری که از او با عنوان پدر حادثهنویسی مطبوعات ایران یاد میشود و بیش از ۶۰ سال تجربه روزنامهنگاری دارد، در گفتوگویی با ایسنا دورههای دیگری که روزنامهنگاران از فضای رسانهای دور ماندهاند را اینگونه روایت میکند: از سال ۱۳۳۶ که وارد مطبوعات شدم تا به امروز، شاهد سه تعطیلی مطبوعات و دوری روزنامهنگاران از تحریریهها بودم که به نوعی به حال و هوای این روزهای رسانهها شبیه است. حدود ۵۰ سال پیش و در دولت علی امینی، سپهبد حسین آزموده، دادستان نظامی شاه بود که به او جلاد نظامی میگفتند و واقعاً هم در حق جوانان سیاسی خیلی ظلم میکرد. آن زمان مصاحبهای با وزیر دادگستری انجام داده بودم که او در بخشی از این مصاحبه گفته بود سپهبد آزموده آیشمن ایران است. ما نیز به نقل از او این تیتر را در روزنامه «کیهان» کار کردیم.
او ادامه میدهد: خبر مثل بمب در تهران صدا کرد. فردا صبح دیدم رادیو اعلامیه دولت را مرتب پخش میکند که روزنامه «کیهان» خبری خلاف واقع نوشته است و وزیر دادگستری آن را تکذیب میکند و دستور جمعآوری روزنامه داده شد. دولت امینی ادعا کرده بود که وزیر دادگستری چنین مصاحبهای نکرده است. از طرفی هم دانشگاهها به دنبال این موضوع شلوغ شده بودند و وزیر هم گفت من با بلوری مصاحبه کردم، اما نمیدانستم که قرار است چاپ شود. خلاصه به دلیل تمام این فشارها روزنامه دو روز درنیامد.
بلوری تعطیلی دوم روزنامهها را اعتصاب سراسری مطبوعات در سال ۵۷ عنوان میکند و میگوید: تعطیلی اول مطبوعات که پنج روز طول کشید در دولت آقای شریف امامی بود. در سال ۵۷ فرماندار نظامی تهران سپهبد اویسی بود که با شریف امامی جدال داشتند. نخستوزیر با عنوان آشتی ملی آمده بود و تلاش میکرد که اعتصاب های عمومی را تعطیل کند و از سوی دیگر سپهبد اویسی مردم را سرکوب میکرد. در این میان فرماندار نظامی برای کنترل روزنامهها تعدادی از سرهنگهای نظامی را به دفتر روزنامهها فرستاد.
این روزنامهنگار پیشکسوت یادآور میشود: مهرماه ۵۷ بود که در تحریریه سرگرم تنظیم خبرها بودیم که ناگهان دو سرهنگ نظامی وارد تحریریه روزنامه «کیهان» شدند و به اتاق تیتر رفتند. آنها مطالب را میخواندند و هر آنچه که درباره اعتصابات عمومی نوشته بودیم را سطل آشغال میانداختند. در این بین یک دفعه و بدون برنامهریزی از پیش تعیین شدهای، بچههای تحریریه اعتصاب کردند و از آن سو متوجه شدیم که روزنامه «اطلاعات» نیز اعتصاب کرده و «آیندگان» نیز با این جریان همراه شده است. به این صورت به خاطر حضور سرهنگ های نظامی در دفتر روزنامهها، کلیه مطبوعات سراسر کشور اعتصاب کردند. این موضوع پیش از این سابقه نداشت.
او ادامه میدهد: به دنبال اعتصاب سراسری مطبوعات، شریف امامی نزد محمدرضا پهلوی میرود و شرایط را توضیح میدهد. در نهایت قرار میشود که سرهنگهای نظامی از تحریریهها خارج شوند؛ اما باز هم تصمیم روزنامهنگاران این بود که اعتصاب ادامه داشته باشد، چراکه سانسور همچنان وجود داشت. دولت باید تضمین میداد که دست از سانسور برمیدارد. در نهایت قرار شد حدود ۱۰ نفر از نمایندگان مطبوعات که من نیز در میان آنها حضور داشتم، به کاخ نخستوزیری برویم. در این جلسه پرتشنج به این نتیجه رسیدیم که روزنامه ها بعد از پنج روز تعطیلی بار دیگر منتشر شوند.
بلوری خاطرنشان میکند: اعتصاب سوم مطبوعات نیز در سال ۵۷ و در روزهای منجر به پیروزی انقلاب اسلامی، شکل گرفت. این اعتصاب دو ماه و دو روز طول کشید که پس از آن انقلاب شد و روزنامهها به انتشارشان ادامه دادند.
بر این اساس، تعطیلی های ناشی از همهگیری ویروس کرونا سومین تجربهاین چنینی مطبوعات در نیم قرن سال گذشته است.