وضعیت مزار حسین منزوی یکی از ستون های شعر معاصر ایران
بازديد : iconدسته: گزارش

«می‌خواستم این عکس را نگذارم. دلم نیامد. مزارِ یکی از ستون‌های شعر معاصر ایران… مزارِ آبروی شعر معاصرِ ایران…این وضعیتِ مزارِ #حسین-منزوی ست. چقدر خاک و غبار و جای کفش روی سنگ نشسته بود… روی شعر…
.
نام من عشق است آیا می‌شناسیدم؟
خیر جناب منزوی…»
.
عکس: زنجان، معین دهاز

توجه به مفهوم و معنای عشق در ترانه‌های منزوی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و آن‌گونه که خودش می‌گوید عشق هویت اصلی آثارش را تشکیل می‌دهد. پس از انقلاب منزوی در سال ابتدایی انتشار مجله‌ی سروش با آن هم‌کاری داشت. آن‌چه منزوی را بر سر زبان‌ها انداخت و او را به عنوان شاعری توانا تثبیت کرد «غزل‌»سرایی منحصر به فرد او است. او معتقد بود «دهه‌ای که متعلق به هم‌نسلان من است، دهه‌ی رستاخیز و به پا خاستن مجدد غزل است» و در این تجدید حیات غزل به جرات می‌توان گفت که منزوی یکی از احیاگران جدی است. منوچهر آتشی، شاعر در مورد حسین منزوی چنین می‌گوید: «حسین منزوی به نوعی بنیان‌گذار شیوه دیگری از تغزل بود. او تغزلی بدیع و چشمگیر در غزل داشت و به همین دلیل نام او در ردیف غزل‌سرایان خوب ما باقی می‌ماند.


iconادامه مطلب

ادبیات، کشف جز تازه ای از هستی / آتوسا احمد پناهی
بازديد : iconدسته: گزارش

سارتر، کوندرا، بارت…
ادبيات نحوهاي از انديشيدن است؛ در آشوبِ محض متولد ميشود و درون آشوب نظمي خلق ميکند (کائوسموس). رمان شاخهي (مهم) آن، اگر به قول فرانسويان در تداول عام «ادبيات»۱ نباشد، عرصهاي خواهد بود که در آن عمل انديشيدن اتفاق ميافتد. نويسنده کسي است که شئ ميآفريند، همانگونه که سارتر ميگويد؛ (اگرچه سارتر نويسنده را از شاعر متمايز ميکند، او را متعهد ميداند و موکدا تعهدش را به او گوشزد ميکند که بداند چرا، براي چه و براي که مينويسد…) مبناي نوشتن نفي است. نويسنده براي تبديل شدن به آنچه نيست آنچه را که هست نفي ميکند؛ ماده ي اوليه به چيزي غير از خود تبديل ميشود: آفرينش به وجود ميآيد. نفيِ خود و نفيِ شئ توامان اتفاق ميافتد. بدين ترتيب (به تعبير موريس بلانشو) نوشتن عبارت از قتل و کشتن شئ و تبديل کردن آن به کلمه خواهد بود. اما بنيادِ اين نفي چيست؟ آفرينش در آگاهيِ بيمن و خودانگيختگيِ محض پديد ميآيد. سوژهي گمشده در متن خود را مضمحل ميکند، همچون عنکبوتي که خود به همراه ترشحات سازندهي تارهايش از بين ميرود.۲ جايي که کلمات به تعبير سارتر اهلي بودنِ خود را از دست ميدهند و ديگر به «کار» نميآيند، همه امکانها ناممکن ميشود. زبان ديگر نه دلالت ميکند، نه کار؛ بلکه بيکار ميشود.

دلالت نشانه ها
همانطور که پيشتر گفته شد، سارتر تکليف ادبيات (نثر) را از شعر جدا ميداند: «غرض از نثر سودمندي است، وسيلهاي که براي نيل به غايتي که بيرون از آن است به کار ميرود.» کلمات نزد کسي که آن را به «کار» ميبرد ادامه اعضاي بدن و امتداد حواس اوست. در حالي که غايت مطلوب شعر «حرکت» است نه «نيل به مقصد». و زبان براي آن هدف است، نه وسيله. سارتر از فريادِ برخاسته به «نشانه»ي درد سخن ميگويد و آوازي که از روي درد خوانده مي شود؛ در آوازِ دردمندانه هم درد (نشانه) هست و هم چيز ديگري سواي درد (شئ). عواطف انسان اگر هم مايه آفرينش اثر ادبي باشند، در اثر مستحيل ميشوند، هويت خود را از دست ميدهند و تبديل به شئ ميشوند: عواطفِ شئشده. «در حالي که نويسنده با دلالتها و نشانهها سروکار دارد.»
شاعران نام نميبرند. زيرا هربار که ما از اشيا نام ميبريم، نام را فداي شئ ميکنيم. شاعران نه سخن ميگويند و نه سکوت ميکنند. شايد بهتر است بگوييم شعر عرصهي بيعملي است و شاعر کسي که بيعملي را برميگزيند و انجام ميدهد! جذبهي شاعرانه در جايي است که عمل متوقف و رابطه علت و معلولي منتفي ميشود. شاعر بيرونِ عليت قرار دارد.
اعمال روزمرهي ما وسيلهاي براي رسيدن به هدف هستند. من راه ميروم تا به محل کارم برسم. دستم را دراز ميکنم تا ليوان را بردارم. طي طريق من و حرکت دستم وسيلههايي براي رسيدن به هدف (رسيدن/ برداشتن) هستند. شعر اما از نظر سارتر اين نسبت را معکوس ميکند. «جهان و اشيا اهميت خود را از دست ميدهند و فقط بهانهي عمل قرار ميگيرند. در نتيجه عمل، خود، غايتِ خود ميشود. عمل از هدف دور و هدف محو ميشود. عمل به صورت رقص درميآيد. شعر رقصيدن است و نثر راه رفتن. راه رفتن به سوي مقصدي؛ حال آنکه رقص مقصدي ندارد. هدفِ رقص خودِ رقص است.» زبان در شعر، هدفِ در خود است.
«شرط لازم انديشه گسست است؛» گسست از پناهگاههاي بيآزار. پناه بردن به «هويت هاي ازپيشموجود» و فرورفتن در «هويتهاي مولار»، انديشيدن و به تبع آن آفريدن را ناممکن ميکند. هستند کساني که بر خلاف سارتر حائلي ميان شعر و ادبيات (رمان،…) نميکشند. و از جمله آنها نويسنده و متفکر چک، ميلان کوندرا. کوندرا از شعري سخن ميگويد که رمان ناميده ميشود! او بر «استقلال اساسي» ادبيات تاکيد ميکند. و منظور از استقلال اساسي عدم هرگونه پايبندي و تعهد شاعراست. حقيقتِ ازپيشانگاشتهشدهاي وجود ندارد و «شاعر اگر به حقيقتي غير از آنچه کشف کردني (شعر) است بپردازد، شاعري دروغين خواهد بود.» نبايد در حين نوشتن به صدايي غير از «خرد رمان» گوش داد؛ آگاهيِ فرارفته از اژلاست۳هاو هويتهاي پيشساخته و آگاهيِ بدون من و خودانگيخته شايد خاستگاه آفرينش آثار بزرگي باشد که به قول کوندرا کمي هوشمندتر از نويسندگان خويشاند.
ادبيات جاي يقينهاي ايدئولوژيک نيست. به تعبير کوندرا براي «کيچ»نشدن بايد عليه خوشايند بودن همگاني و به خدمت زيباييشناسيهاي رسانهاي درآمدن، کليشهاي و باب روز بودن و در برابر همگي اژلاستها مقاومت کرد. «سپاهيان اژلاستها در کمين نشستهاند.» و «درست درهمين دوران جنگِ اعلامنشده و مستمر است» که کوندرا بر آن ميشود تا جز درباره ي رمان سخن نگويد.
ادبيات يعني کشف جزء تازهاي از هستي، نه گفتن آن چه قبلا گفته شده و يا بدتر: تاييد آن. و آنگونه که کوندرا به نقل از هرمان بروخ ميگويد: شناخت يگانه رسالتِ اخلاقيِ رمان است.


iconادامه مطلب

نگاهی به سینماهای متروکه در تهران
بازديد : iconدسته: گزارش


شاید ایران از مورد کشورهایی باشد که تعداد سینماهای متروکه اش کمتر از سینماهای دایر و مشغول به کار نیست. سینماهایی که سال‌هاست متروکه مانده‌اند و تعداد آنها به بیش از صدتا میرسد این سینماها سال‌هاست به دلایل مختلف بی‌حاصل و بدون کاربرد مانده‌اند. و در میان این سینماهایی متروکه هستند که به دست معماران برجسته ساخته شده اند اما از این جهت هم توجهی به آنها نمیشود
سینمایی که داروخانه شد
سینمای “رادیو سیتی” اوایل انقلاب سال ۵۷ به آتش کشیده شد. این سینما به دست حیدر قلی‌خان غیایی‌شاملو (۱۳۶۴ – ۱۳۰۱) ساخته شد که یکی از پیشگامان معماری نوین ایران است. او در سال ۱۹۴۷ میلادی از دانشگاه تهران در رشته معماری فارغ‌التحصیل شد و در سال ۱۹۵۲ گواهی (DPLG) خود را از مدرسه هنرهای زیبای پاریس (بوزار) دریافت کرد. او در همین سال برنده جایزه «Prix de Vienne» شد. غیابی شاملو به‌عنوان استاد در دانشگاه تهران به تدریس معماری پرداخت و چند نسل از معماران را آموزش داد. غیایی طراح دو سینمای مهم پایتخت هم بوده است. سینما رادیو سیتی که طراحی نمای ورودی آن به سبک «گوگی» و ترکیبی از هنر و معماری است انجام شده است. اساس این طراحی طبق اصول مدرنیته و تعادل بین فرم‌های منحنی و مستقیم بود. چراغ‌های نئون قرمز رنگی با شکل‌های هندسی عجیب بر روی نما نصب شده بودند و شب‌ها به‌صورت خیره‌کننده‌ای روشن می‌شدند تا جلوه‌ای مدرن به سینما بدهند و دیگر، سینما مولن‌روژ که اکنون موسوم به سینما سروش است.

سینما مهتاب
سینما شهر قشنگ از سینماهای قدیمی تهران بود. این سینما در خیابان ولیعصر، پایین تر از خیابان جمهوری واقع شده است. این سینما به دلیل تغییر بافت این منطقه بی‌رونق شد و در ردیف سینماهای زیان ده قرار گرفت و از سال ۱۳۸۷ تعطیل شد. نام این سینما قبل از انقلاب مهتاب بود.
سینما کریستال
سینما کریستال از سینماهای قدیمی تهران بود که در تاریخ ۳ خرداد ۱۳۲۴ تأسیس شد. این سینما با دو سالن به گنجایش کلی ۶۶۰ نفر از جمله سینماهای ممتاز تهران بود و به اکران فیلم‌های هنری شهرت داشت. این سینما که در خیابان لاله‌زار قرار دارد در حال حاضر تعطیل شده است.
سینما اروپا
سینما اروپا از سینماهای قدیمی تهران می باشد. این سینما در سال ۱۳۴۷ با نمایش فیلم جاده زرین سمرقند افتتاح شد. این سینما دارای ۱۴۰۰ صندلی، سه بالکن و دو دستگاه نمایش ۷۰ ۷۰ میلیمتری بود.
این سینما که در خیابان جمهوری ، قبل از میدان بهارستان قرار دارد که در ۸ اسفند ماه ۱۳۹۰ طعمه حریق شد و پس از آن تعطیل گردید.
سینما آسیا
سینما آسیا هم از سینماهای قدیمی تهران است. این سینما که تعطیل و نیمه‌مخروبه شده است در تقاطع خیابان ولیعصر با خیابان جمهوری قرار دارد. سینما آسیا در سال ۱۳۳۷ توسط «امرلال هندوجا»، «نارانداس بگواندلاس» ساخته و مورد بهره‌برداری قرار گرفت. این سینما که جزو اولین سینماهای تهران است با ۹۶۲ صندلی کار خود را آغاز کرد. طراح سینما آسیا هوشنگ سیحون بود. این سینما حدود پنجاه سال فیلم‌های سینمای ایران را نمایش داد.
سینما متروپل، سینما دیانا
سینما متروپل در سال ۱۳۲۵ با اکران فیلم «نگهبان مبارز» فعالیتش را در ابتدای خیابان لاله‌زار نو تهران آغاز کرد. معمار این بنا وارطان هوانسیان بود که پیش از آن معماری ساختمان‌هایی چون هتل دربند تهران، سینما دیانا، ساختمان مرکزی بانک سپه در تهران و… را انجام داده بود. این سینما که یکی از معروف‌ترین سینماهای تهران بود در سال ۱۳۸۷ تعطیل شد. سینما دیانا دیگر اثر هوانسیان که امروز کماکان با نام سینما سپیده فعالیت می‌کند، در سال ۱۳۲۲ تاسیس شد. هوانسیان پس از مهاجرت به تهران و تدریس در مدارس ارمنیان، برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت. او از «مدرسه مخصوص معماری» پاریس فارغ‌التحصیل شد و در بازسازی خرابی‌های جنگ در این شهر شرکت داشت. در ابتدا رشته نقاشی را انتخاب کرد، اما به توصیه اطرافیان آن را رها کرد و معماری خواند. به دلیل استعدادش در این رشته موفق شد تجربیات ارزشمندی را نزد هانری سواژ (معمار برجسته فرانسوی) کسب کند. هوانسیان از نخستین کسانی بود که در برابر معماری سنتی ایستاد و معتقد بود باید دست از تقلید گذشتگان برداشت و به معماری مدرن روی آورد. او از پیشروترین معماران ایرانی در دهه‌های ۲۰ و ۳۰ شمسی بود.
سینما های ونوس، رکس، خورشیدنو، فردوسی، البرز، مایاک،مرجان، تابان، فاروس، رودکی، شهرزاد و … از جمله سینماهای متروکه تهران هستند.


iconادامه مطلب

فراخوانی ویستا برای دومین جایزه ۳۰ میلیون تومانی هنر معاصر “ویستا”
بازديد : iconدسته: گزارش

دومین “جایزه ۳۰ میلیون تومانی هنر معاصر ویستا” با تاکید بر اهمیت ایده هنری فراخوان داد.
به گزارش هنرآنلاین ، دومین “جایزه ۳۰ میلیون تومانی هنر معاصر ویستا” با تاکید بر اهمیت ایده هنری فراخوان داد.
در متن این فراخوان آمده است:”ویسـتـا به معنـی اندیشـه” اسـت.از این رو گــــالری ویستــــا همچـون سال گـذشته در دومین دوره جــایزه ویستــا بر اساس ارزشیابی و فکـر ایده های معاصر هنری مـی کـوشد تـا شرایطی برای معرفی و اجـرای طــرح بـرتـر فراهـم آورد. همچـون دوره پیشین آنچه مـورد تـوجه شورای برگـزاری است بها دادن به ایده هایی است کـه بدان سبب هنرمندان می کوشند تا طراحی نو تدوین و تالیف کـنند و در قالب پروپوزال های ارائه شده قادرند تا به معرفی و دفاع از طـرح پیشنهـادی خود بپــردازند. لـذا مـجموعـه ای از معیـارهـا هـمچـون تازگـی طرح ها، معاصر بودن، اجرایی بودن، ارزش های تئوریـک زیباشناسانه، چالش بر انگـیزی آثار از لحاظ زیبایی شناختـی و محتوایـی، در کـنار گـویا بودن پـروپوزال ها و تنـاسب ایـده و راهکـارهای اجرایی پیش بینی شده مورد ارزیابی قرار خواهند گرفت.
بر اساس اعلام دبیرخانه دومین جایزه ویستا، دریافـت پـروپـوزال ها و مدارک از یکــم تـا سـی ام مهـرمـاه ۱۳۹۶خواهد بود و مطابق زمان بندی سی ام آبان ماه سال جاری
لیـست منتخبیـن ( لیست کـوتاه)، پانزدهم تا بیـست و پنجم دی ماه ۱۳۹۶ نمایشگـاه منتخبین در گـالری ویستا و بیست و یکـم دی مـاه ۱۳۹۶ مـراسم اهـدای جوایـز و مـعرفـی طـرح بـرتر خواهد بود.
شورای برگزاری مقرراتی در خصوص نحوه تدوین و ارسال پروپوزال ها تعیین کرده اند که علاقمندان می توانند به آدرس: www.vistaart.galleryfa/vista-prize/v1396 مراجعه کنند.”
در نخستین جایزه هنر ویستا، از میان ۱۵۰ طرح رسیده بعد از دو مرحله داوری، هفت طرح‌ به فهرست نهایی رسیدند و در انتها، یکشنبه هشتم اسفندماه ۹۵ در تالار فرخی یزدی باغ موزه قصر، محمد رضا عرب خزائلی نخستین جایزه هنر معاصر ویستا را از آن خود کرد.


iconادامه مطلب

تقدیر از دو بازیگر بزرگ سینما در جشنواره ونیز/ شیر طلای یک عمر دستاورد جشنواره ونیز به جین فاندا و رابرت ردفورد داده شد
بازديد : iconدسته: گزارش

سرویس سینمایی هنرآنلاین: فیلم آمریکایی “ارواح ما در شب” (Our Souls at Night) با بازی جین فاندا و رابرت ردفورد، اولین بار در دنیا روز جمعه در بخش خارج از مسابقه جشنواره ونیز در پلاتزو دل سینما روی پرده رفت.
پیش از نمایش فیلم، فاندا و ردفورد در مراسمی با حضور با حضور پائولو باراتا رئیس بی‌ینال ونیز و آلبرتو باربرا مدیر هنری جشنواره، جایزه شیر طلای یک عمر دستاورد را دریافت کردند.
“ارواح ما در شب” به کارگردانی ریتش باترا که تولید شرکت نت‌فلیکس است، اولین همکاری مشترک ردفورد و فاندا بعد از “سوارکار الکتریکی” (۱۹۷۹) است. آن‌ها پیش از آن در فیلم “پابرهنه در پارک” (۱۹۶۷) هم مقابل هم ایفای نقش کردند.
“ارواح ما در شب” از روی رمانی نوشته کنت هاروف ساخته شده است. داستان در کلرادو روی می‌دهد و از دیدار غیرمنتظره ادی مور (فاندا) با یکی از همسایه‌ها به نام لوییس واترز (ردفورد) شروع می‌شود. همسر ادی سال‌ها پیش مرده است، همین‌طور همسر لوییس، اما با این که آن‌ها سال‌هاست در شهری کوچک در یک محله زندگی می‌کنند، اما تا پیش از این کمتر با هم در تماس بودند.
ردفورد ۸۰ ساله در ۱۹۸۱ برای فیلم “مردم عادی” اولین تجربه کارگردانی خود برنده اسکار بهترین کارگردانی شد و سال ۲۰۰۲ یک جایزه افتخاری اسکار را دریافت کرد. “بوچ کسیدی و ساندنس کید”، “همه مردان رئیس جمهور” و “طبیعی” از دیگر فیلم‌های ردفورد در مقام بازیگر است. فاندا تاکنون هفت بار نامزد دریافت جایزه اسکار بوده و دو بار برای فیلم‌های “کلوت” (۱۹۷۱) و “بازگشت به خانه” (۱۹۷۸) برنده اسکار بهترین بازیگر زن شده است.
روز جمعه همچنین “جریان انسانی” (Human Flow) به کارگردانی آی وی‌وی هنرمند معترض چینی تولید مشترک آلمان و آمریکا، فیلم بریتانیایی “لین آن پیت” (Lean on Pete) ساخته اندرو های و “فوکس‌تروت” (Foxtrot) به کارگردانی ساموئل مائوز تولید مشترک آلمان، فرانسه، اسرائیل و سوئیس در بخش مسابقه بین‌الملل جشنواره ونیز به نمایش درآمدند.
چارلی پلامر بازیگر نوظهور آمریکایی در “لین آن پیت”، تازه‌ترین ساخته اندرو های فیلمساز بریتانیایی که داستانش در ایالت اورگن روی می‌دهد، نقش نوجوانی ۱۵ ساله را بازی می‌کند که یک تابستان پیش یک تربیت‌کننده اسب (استیو بوسمی) که از دنیا زده شده است، مشغول کار می‌شود. در این بین تنها همراه او یک اسب مسابقه دزدی به نام لین آن پیت است. کلویی سوینی، استیو زان و تراویس فیمل از دیگر بازیگران “لین آن پیت” هستند. های کارگردان فیلم تحسین‌شده “۴۵ سال” است که در جشنواره برلین جوایز بهترین بازیگر مرد و بهترین بازیگر زن را برد.
روز پنجشنبه در دومین روز برگزاری جشنواره ونیز ۲۰۱۷ فیلم “توهین” (The Insult) به کارگردانی زیاد دویری تولید مشترک فرانسه و لبنان، فیلم آمریکایی “شکل آب” (The Shape of Water) به کارگردانی گی‌یرمو دل تورو کارگردان مکزیکی با بازی سالی هاوکینز، مایکل شانون، ریچارد جنکینز و اوکتاویا اسپنسر و “اولین اصلاح‌شده” (First Reformed)، به کارگردانی پل شریدر فیلمساز آمریکایی در بخش مسابقه بین‌الملل نمایش داده شدند که در این بین، فیلم فانتری “شکل آب” که داستانش در دوران جنگ سرد روی می‌دهد، بسیار مورد استقبال منتقدان قرار گرفت.
شریدر که بیش از همه برای همکاری با مارتین اسکورسیزی و نوشتن فیلمنامه فیلم‌های “راننده تاکسی”، “گاو خشمگین” و “آخرین وسوسه مسیح” شهرت دارد، امسال با “اولین اصلاح‌شده” شانس خود را برای دریافت جایزه شیر طلایی امتحان می‌کند. ایتن هاوک در این فیلم نقش یک کشیش را بازی می‌کند که قبلا در ارتش کار می‌کرده و اکنون سوگوار مرگ پسرش است. او با یکی از اعضای کلیسای خود (آماندا سایفرید) که همسرش خودکشی کرده است، وارد رابطه می‌شود. شریدر فیلم‌هایی چون “ژیگولوی آمریکایی” ، “پریشانی” و این اواخر “سگ سگ را می‌خورد” را کارگردانی کرده است.
امسال در بخش مسابقه بین‌الملل ۲۱ فیلم برای دریافت جایزه شیر طلای جشنواره ونیز رقابت می‌کنند. هفتاد و چهارمین دوره جشنواره فیلم ونیز ۳۰ اوت تا ۹ سپتامبر (۸ تا ۱۸ شهریور) برگزار می‌شود.


iconادامه مطلب

سایر صفحات سایت

Copyright © 2013 _ Design by : MrJEY