• «کتابفروشی دف» تعطیل شد…
  • یکصد و هفتاد و پنجمین شماره ماهنامه فرهنگی آزما
  • تولدی برای ۸۰ سالگی «دنیرو»
  • رقابت ۶ نویسنده ژانر ماجراجویی برای جایزه ۱۰ هزار دلاری
  • یادداشت حسن انصاری؛ آیا سفرنامه ناصرخسرو جعلی است؟/ افسانه‌سازی و داستان‌های بی‌پایه از سفرنامه
  • آمار نشر اردیبهشت‌؛ پیشتازی تألیف بر ترجمه آثار حوزه کودک
  • استاد دانشگاه کمبریج خواستار ترجمه رمان‌های ایرانی شد
  • آغاز ثبت‌نام کتابفروشی‌ها برای حضور در نمایشگاه کتاب تهران
  • اصلاحیه ایی بر یک تحریف تاریخی داریوش همایون، مردی با نقاب سیاه
  • خانه باغی در پاییز
  • وطن در دوران پهلوی و از آن پس
  • وقتی که خانه خانه بود و چراغ ما در خـــانه می سوخت-گفت و گو بادکتر ژاله آموزگار، اسطوره شناس
  • فیلسوف نامدار همدانی درگذشت/ پیکر پرویز اذکایی فردا در همدان تشییع می‌شود
  • نوام چامسکی مطرح کرد – جایگاه کتاب در دیپلماسی فرهنگی
  • کیومرث پوراحمد، کارگردان نامدار سینما، تلویزیون و تئاتر ایران در سن ۷۴ سالگی به زندگی خود پایان داد.
    • افراد آنلاین : 0
    • بازدید امروز : 179
    • بازدید دیروز : 395
    • بازدید این هفته : 2304
    • بازدید این ماه : 11799
    • بازدید کل : 2160681
    • ورودی موتورهای جستجو : 17399
    • تعداد کل مطالب : 3244


    عنوان محصول چهارم

    توضیح محصول
    توضیح محصول
    توضیح محصول

    عنوان محصول چهارم

    توضیح محصول
    توضیح محصول
    توضیح محصول

    عنوان محصول چهارم

    توضیح محصول
    توضیح محصول
    توضیح محصول

    عکاسی چقدر برای کیارستمی جدی بود؟
    بازديد : iconدسته: اخبار

    ژان میشل فرودون ـ عکاس، محقق سینما و رئیس سابق کایه دو سینما ـ یکی از سمبل‌های فرهنگی کشور فرانسه محسوب می‌شود. او در یک نشست مجازی درباره نگاه عباس کیارستمی ـ هنرمند فقید ایرانی ـ به عکاسی و نگاه واحد او در فیلم سازی، عکاسی و شعر صحبت کرد.

    ایسنا: ژان میشل فرودون به تازگی کتابی درباره عکس‌های کیارستمی منتشر کرده است که در این نشست مجازی، درباره آن هم صحبت کرد.

    این هنرمند درباره چگونگی شکل گرفتن این کتاب و درباره ارتباط فیلم، عکس‌ها و شعرهای کیارستمی گفت: زمانی که کیارستمی شروع به عکاسی کرد، جنگ ایران و عراق آغاز شده بود و ساخت فیلم در آن زمان تا حدودی غیرممکن بود. در نتیجه او عکاسی را به عنوان یک هنر جنبی در کنار سینما انتخاب و روی آن زیاد تمرین کرد؛ همانگونه که در کنار عکاسی نقاشی می‌کرد و به شعر هم علاقه داشت و می‌سرود. درواقع او عکاسی را برای خودش آغاز کرد نه هنری که بخواهد آن را با دیگران به اشتراک بگذارد یا به عنوان یک پروسه هنری به آن نگاه کند. در بازار کار هم قصد استفاده از این حوزه را نداشت و صرفا برای لذت شخصی در حدود ۱۰ سال به آن پرداخت.

    او ادامه داد: در سال ۱۹۹۵ برای اولین بار در خارج از مرزهای ایران آثار کیارستمی در فستیوالی به نمایش گذاشته شد که صرفا به او به عنوان یک فیلم‌ساز پرداخته بود که البته بعدهای دیگری از او را به عنوان یک نقاش یا عکاس هم به نمایش گذاشته بود. آن زمان همراه او بودم و دیدم که این فستیوال برایش مهم نبود و بیشتر خوشحال بود که بتواند ایده و نظرات خود را به سمع جهان برساند.

    فرودون درباره نگاه کیارستمی به عکاسی تصریح کرد: نگاه او به عکاسی بدین شکل بود که یک پروسه حرفه‌ای یا تحصیلی را در آن دنبال نکرد و به این منظور عکاسی می‌کرد که آن را با دوستانش به اشتراک بگذارد. عکاسی بیشتر برای او حکم یک آزادی را داشت، آزادی که نمی‌توانست از طریق سینما به دست بیاورد چون سینما مدام او را محدود می‌کرد. او ساعت‌ها در تمام کشورش رانندگی می‌کرد و هر جا تصویری برایش جالب بود، توقف می‌کرد و آن را به ثبت می‌رساند. او به عکاسی خود از جنبه هنری نگاه نمی‌کرد.

    این عکاس فرانسوی درباره عکس های کیارستمی همچنین بیان کرد: چیزی که می‌بینیم یک برف واقعی است و کَلَک سینمایی نیست که بخواهند برف مصنوعی را به وجود بیاورند ولی آنچه که ما در برف می‌بینیم انتزاع است. عنصر دیگری در عکاسی کیارستمی هست که مثلا یک شاخه درخت را یک عنصر گرافیکی در نظر می‌گیرد؛ شاخه‌ای که محصور در فضای درخت است. او بدهیات را به صورت دیگری به تصویر می‌کشد. من بر این باور هستم که این مسئله به طور کامل در اشعار او دیده می‌شود و اشعار او نیز از این سادگی واقعیت گرایی برخوردار هستند به گونه‌ای که مثلا اتفاقات روزمره را وارد شعر می‌کند. او در هر سه بُعد هنرهای خود، یک مضمون مشخص را بیان می‌کند.

    رئیس سابق کایه دو سینما به حرفهایش اضافه کرد: احتمالا در پیشروی هنر انتزاعی و در ابعاد گسترده‌تر، در عکس‌های کیارستمی عناصر باران و باد را می‌بینیم؛ به گونه‌ای که قطرات باران را از پشت پنجره از همین نقطه انتزاع به تصویر می‌کشد. در آثار او ساختمان‌ها، ماشین‌ها و نور ترافیک را می‌بینیم ولی او در کنار همه اینها قصد برجسته کردن قطرات باران را دارد که این امر جزو منش عکاسی او به شمار می‌رود. همچنین مسئله دیگر ارتباط با حرکت است؛ مثلا در تصاویر او در جاده، به نظر می رسد دوربین را به حرکت درآورده، این در حالی است که ماشین را به حرکت درآورده است.

    او بیان کرد: این مسئله باز هم شعرهای او را یادآوری می‌کند که او در شعرهایش بسیار به جاده می پردازد؛ جاده‌ای در زمان فضا و زندگی. این‌ها بُعد شعری او و در ادامه نگاه او به عکاسی است که در اشعارش وارد می‌شود. اشعار او دقیقا در ادامه مسیر سینمای او هستند که زمان را به حرکت درمی‌آورد. کیارستمی در عکس‌ها و اشعارش زمان را به حرکت درمی‌آورد. همچنین او در هر یک از هنرهای خود دارای یک هنر ۱۰۰ درصد واحد است که می‌توان آن را به وضوح دید.  

    این هنرمند اظهار کرد که «بعد تصویری شعرهای عباس کیارستمی، عکس‌هایی می‌شوند که توسط گرافیک کامپیوتری تبدیل به نقاشی می‌شوند. او آن چیزی که در شعر می‌گفت، در تصویر تجسم می‌کرد و بُعد تصویر او، مسئله طراحی گرافیک او هستند. ارتباط بین عکس و اشعار او را در مجموعه ۲۴ فریم می‌توان دید که تمام آنها عناصر لحظه و نمود تصویری از اشعار او هستند.»

    ژان میشل فرودون گفت: کیارستمی ابدا یک انسان تئوریسین نبود و آنچه که از طبیعت می‌گرفت به ذهن روشنفکر او برمی‌گردد که آن را به یک پروژه عکاسی اختصاص می‌داد. نگاه به طبیعت برای هر کسی می‌تواند قابل تغییر باشد. بسیاری از افراد وقتی عکس‌های او را می‌بینند می‌گویند که عنصر انسان در کارهایش نیست که مخالفم چون وقتی موتور یا ماشین در کارهایش می‌بینیم قطعا نشانی از انسان هستند چون توسط انسان ساخته شده‌اند.

    او درباره چاپ کتاب عکس های کیارستمی در ایران، گفت: در حال مذاکره از طرف یک ناشر ایرانی و فرانسوی هستیم تا به زودی این کتاب را در ایران منتشر کنیم.


    iconادامه مطلب

    

    __(Comments are closed.,'kubrick')

    
    Copyright © 2013 _ Design by : MrJEY