عضو شورای کتاب کودک، با اشاره به دستاوردهای زندگی توران میرهادی در سالروز تولدش، خرد و آگاهی را از خواستههای او برای کودکان دانست که با بنیانگذاری دائرهالمعارف کتاب کودک، میسر شد.
به گزارش روز چارشنبه خبرنگار فرهنگی ایرنا، امروز سالروز تولد بانویی است که او را مادر همه کودکان ایرانی می دانند. زنی که در فرهنگ ایران معاصر، نامی چنان درخشان دارد که هنوز همه فعالان ادبیات و تربیت کودک با احترام از او یاد می کنند. سخن از توران میرهادی است، زنی که همه کودکان ایران فرزندش بودند و برای تربیت آنها از بن جان کوشید. همکاری در راه اندازی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، شورای کتاب کودک، بنیاد دایره المعارف کودک و نوجوان و دیگر نهادهای این حوزه با تلاش و خلاقیت، بخشی از تلاش های این بانوی فرهیخته بوده است.
لیلا کفاشزاده، عضو گروه ترویج خواندن شورای کتاب کودک که تجربه همکاری با میرهادی را در این موسسه ارزشمند داشته، درباره او با خبرنگار فرهنگی ایرنا سخن گفت و قصههایی را از بانوی قصهها روایت کرد.
وی درباره تاثیر فرهنگی توران میرهادی بر آموزش به کودکان، گفت: وقتی به گذشته برمی گردیم، او عضوی از هسته اصلی تاسیس کانون پرورش فکری بوده که بزرگترین و اصلی ترین نهاد کودکی در این کشور است. این نهاد به پیشنهاد میرهادی و تنی چند از بزرگان دوره خودشان تشکیل شده است. در آن زمان، شاید حتی در کل دنیا، چنین نهاد منسجم و جامعی برای حوزه کودک نداشتیم و این یک اندیشه بی نظیر بود. کار خانم میرهادی از این جا شروع شد و شورای کتاب کودک با این دغدغه شکل گرفت که ما کتاب کودک نداریم. کتاب هایی که برای کودک و با توجه به نیازهای کودک نوشته شده باشد.
مسئول دفتر کودکان و نوجوانان پژوهشگاه میراث فرهنگی ادامه داد: اینگونه است که کانون و شورای کتاب کودک با هم گره خوردند و شروع به خلق آثاری ماندگاری کردند مانند قصه های خوب برای بچه های خوب، اثر مهدی آذریزدی بازنویسی آثار کهن فارسی به زبان کودکانه با تصویرگری مرتضی ممیز واقعا بی نظیر است. این نکته که بهترین گرافیست های آن دوران برای کودکان و نوجوان، طراحی می کنند، همکاری با افرادی چون مرتضی ممیز و هانیبال الخاص، نشان می دهد چه اندازه جامع و بی زمان مساله را دیده اند و موضوع از اینجا شروع شد که ادبیات کودک با بهترین افراد زمانه خودش خلق شود و این نهضت ادامه پیدا کرده است.
تعقل، خرد و آگاهی میراث میرهادی برای کودکان است
کفاش زاده در توضیح تاثیرات میرهادی بر ادبیات کودک، اظهار داشت: او با خردی فراانسانی، معتقد بود کودک با خواندن و آگاهی می تواند سرنوشت کشور را عوض کند. او نقش ادبیات در جامعه را می دید و برای همین تاکیدش بر کتاب و ادبیات بوده است. در خاطراتش آمده وقتی جوان بوده، به آلمان سفر می کند اما با جنگ مصادف میشود و این سوال بزرگ برای او مطرح می شود که چرا انسان ها یکدیگر را می کشند؟ این به دغدغه او تبدیل شده و میفهمد نظام های غلط آموزشی و رقابت هایی که از کودکی در وجود افراد کاشته می شود، باعث دشمنی در بزرگسالی می شود.
او افزود: اینگونه میرهادی فکرد کرد چگونه می شود کودکان را صلح جو بزرگ کرد و یادگیری را نه به صورت دهم و صدم و نمره بلکه به صورت خردورزی تغییر بدهد که منجر به روش های آموزشی ا, می شود. هنوز هم کتاب های میرهادی برای کسانی که تدریس می کنند، قابل استفاده است. وقتی اندیشمندان کشورهای مختلف فکر می کنند باید نظام آموزش را تغییر بدهند، گاهی فکر می کنم آنچه امروز مطرح می شود، کاری است که میرهادی سال ها پیش به آن فکر می کرد.
این پژوهشگر در توضیح این نکته که توجه میرهادی به قصه گویی بیشتر از آموزش رسمی معتقد بودند، گفت: هنگامی که مدرسه فرهاد را با سیستم آموزشی خودش به راه انداخت، در خاطراتش خواندم که در آن نظام آموزشی بچه ها همه چیز را لمس می کردند، به نانوایی برده می شدند و کار پخت نان را از نزدیک می دیدند یا حساب و کتاب را به صورت روزمره، می آموختند.
عضو شورای ترویج خواندن شورای کتاب گودک، افزود: ویدئوهایی از دیگر کشورها می دیدم که می گفت وقتی آموزش اجباری و نظام مند است، نمی تواند تاثیر بگذارد. یکی از جملات مهمی که در آثار میرهادی می خوانیم این است که هیچ دو نفری مثل هم نیستند. وقتی در کلاسی ۳۰ نفره، سه نفر اول، دوم و سوم می شوند، ۲۷ نفر هیچم می شوند، این موضوع تاثیر ناخوشایندی روی دانشآموز می گذارد. من و شما می توانیم هوش های مختلفی داشته باشیم، من هوش ریاضی ام کم باشد و در ادبیات قوی باشم، شما ممکن است برعکس باشید. نباید من و شما با هم مقایسه شویم، یک گونه امتحان بدهیم و یک گونه نمره بگیریم، ۲۰ سوال را هم من پاسخ بدهم هم شما، پس چگونه میلیون ها دانش آموز می توانند یک امتحان بدهند؟ به ویژه امتحانات سراسری که کل کشور با یک نوع آزمون سنجیده می شوند در حالی که خداوند حتی دو اثر انگشت را شبیه هم نیافریده است و بچه ها با بارهای ژنتیکی مختلف در محیط های گوناگون بزرگ می شوند و وجود و ذهن شان را تشکیل می دهد.
کفاش زاده ادامه داد: میرهادی بسیار نمره گریز بود و ما که در شورا با او کار می کردیم، هنوز هم وقتی به برنامه ای دعوت می شویم که نام مسابقه دارد، آن را رد می کنیم. همیشه می گوییم رقابت نداریم و مسابقه برگزار کردن، کار درستی نیست. مسابقه کتابخوانی که به ۱۰ نفر جایزه بدهیم، آسیب زاست و می گوییم، مسابقه نگذارید، جایزه هم ندهید، بیایید با هم بخوانیم. این که ۱۰ نفر جایزه بگیرند اما ۹۰ نفر غمگین باشند، چه دردی را دوا می کند.
میرهادی شورایی فکر می کرد و تصمیم می گرفت
وی درباره همکاری بهترین نویسندگان و تصویرگران دوره های مختلف، زیر نظر میرهادی برای تالیف و انتشار کتاب های کودک، گفت: این نکات به طور مفصل در ۱۰ جلدی تاریخ ادبیات کودک، اثر موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات از زهره قایینی و محمدهادی محمدی حاصل سالها پژوهش در حوزه ادبیات کودک از دوران باستان تا معاصر بود. در این اثر پیشینه این آثار باشکوه را خیلی خوب می بینیم، اندیشه ای که نویسندگان و تصویرگران را کنار هم گرد آورده است. توران میرهادی، بخشی از هسته اصلی این همکاری بود و دوستان دیگری هم در کنارشان بودند. ما در انتشارات که می بینیم، فریده فرجام، هانیبال الخاص، مرتضی ممیز، نورالدین زرین کلک، کسانی غول های تصویرگری و ادبیات هستند، کنار هم نشسته اند و آثاری را برای کودکان خلق کرده اند، به ویژه آثاری که از ادبیات کلاسیک ایران بازگردانی شده است. این آثار باشکوه و ترجمه های بسیار ارزشمندی در آن دوران خلق شد و پشتوانه بچه ها و نسل های بسیاری بودند.
این عضو شورای کتاب کودک، درباره میراث میرهادی در شورای کتاب کودک، اظهار داشت: از میراث میرهادی، جا دارد که به فرهنگ کودک و نوجوان اشاره کنیم، هر گاه با اندیشه او همراه شویم، تعلق و دانش و خرد، حرف نخست را می زند. کتاب مرجع همیشه مهم است و تعاریف اصلی یک فرهنگ را از کتابهای مرجع به دست می آوریم اما در حوزه کودک و نوجوان کتاب مرجع نداشتیم و این موضوع به قدری برای خانم میرهادی مهم بود که بنیاد دائره المعارف کودک و نوجوان را پایه گذاری کرد، هدفش هم این بود که از الف تا ی، با بررسی کتاب های درسی کودکان برای سنین ۱۰ تا ۱۵ سال، کتاب مرجع تالیف کند که این کار هم انجام گرفت.
وی افزود: گروهی با بیش از ۳۰۰ عضو هنوز در حال تکمیل این اثر هستند و اولین دائره المعارف تالیفی حوزه کودک و نوجوان را با استانداردهای جهانی، منتشر کرده اند. اگرچه امروز با انفجار اطلاعات درفضای مجازی رو به رو هستیم و شاید به نظر برسد کتاب های مرجع به کار نمی آید نمی شود نادیده گرفت که اساسی که بنیان گذاشته شد و مدخل هایی که در این تنها اثر مرجع کودک نوشته شد، یکی از میراث ماندگار خانم میرهادی است که همچنان ادامه دارد. میرهادی به کتاب مرجع اعتقاد داشت و این گروه را برای تالیف آثار و افزایش آگاهی کودکان و نوجوانان تشکیل داد.
اندیشه میرهادی با مافیای آموزش همخوان نیست
کفاش زاده در پاسخ به این سوال که چرا نهادهای غیررسمی بیشتر از آموزش و پرورش از دستاوردهای توران میرهادی استفاده کرده اند، گفت: اندیشه میرهادی با مافیای آموزش همخوان نیست، نمیدانم مافیای کنکور، مافیای کتاب های آموزشی، مافیای فرزانگان و تیزهوشان بگویم، این ها فرصت استفاده از اندیشه میرهادی را از ما گرفتند. همین تیزهوشان ها یکی از مشکلات مهم آموزش هستند که به منبع درآمد تبدیل شده اند. مافیای آموزش طرفدار شرکت در کنکورها و المپیادها و یادگیری طوطی واری است و میرهادی با آن مخالف بود. او به رتبه بندی در دبستان هم رضایت نمی داد و حتما با کنکور هم موافق نبود.
وی ادامه داد: در وزارت حسین مظفر در آموزش و پرورش (۱۳۷۶- ۱۳۸۰)، خرید فرهنگنامه کودک و نوجوان در دستور کار قرار گرفت. در آن دوره حدود ۸ جلد از فرهنگنامه منتشرشده بود و شما در بسیاری از مدارس این فرهنگنامه را می بینید.
کفاش زاده با ابراز تاسف از این که سال های کمی را با میرهادی همکاری کرده است و می توانست بیشتر در کنار این بانوی ارزشمند باشد، گفت: آنچه شخصا از او آموخته ام، شورایی فکر کردن بوده است. در شورا، گروه های زیادی داریم، در فرهنگ نامه، گروه های تالیف مقاله و.. هر گروه وظیفه خودش را انجام می دهد، هر کدام مستقل هستند اما در نهایت از سیاست های شورا پیروی می کنند. حتی در نظام شورا هم بالادست و پایین دست نداشتیم و مدیریت منظمی در محیط حاکم بود، همه همکار و هم گروه بودیم.
وی افزود: او شورای مشورتی را بنیان گذاشت، کودکانی از ۱۰ تا ۱۵ سال که عضو مشورتی شورای کتاب کودک می شدند و هر چند وقت یک بار، مقاله هایی را که چالش برانگیز به بچه ها می دادند تا بخوانند چون مخاطب کتاب بودند. این کار هیجان انگیزی بود که تاثیر شگفتی داشت و کودک برای خود شخصیت قائل می شد. وقتی جلد آ منتشر شده بود، بچه ها اعتراض کردند که چرا مدخل آدامس را ندارد، این الفبای دموکراسی است که بچه ها، حق نظر دادن را برای خود قائل باشند.
کفاش زاده در پاسخ به این سوال که میرهادی را چگونه به نسل معرفی می کند، گفت: هر گاه از میرهادی کتابی منتشر می شد و این سعادت را داشتیم که از او امضا بگیریم، می نوشت دوستدار همه کودکان سرزمینم و واقعا همین طور بود، مهر او به کودکان نه حرف بود و نه شعار، بنیادی که او گذاشت، پنجاه و چند سال بنیادی که پشتوانه دولتی و بودجه ندارد، بتواند بماند، چیزی به جز عشق از آن باقی نمی ماند. چیزی که از میرهادی به نسل آینده باید بگویم، این است که کودکان را واقعا دوست داشت و کاری برایشان کرد که همیشه باقی بماند و کتاب را به آنان هدیه داد. آگاهی و خرد را برای نسل بعدی بر جای گذاشت و زنی بود که دانستن را از هر چیزی مهم تر می دانست.
نگاهی به زندگی توران میرهادی
توران میرهادی استاد برجسته ادبیات کودکان ایران در سال ۱۳۰۶در تهران زاده شد. پدر او از دانشجویان اعزامی به خارج از کشور بود و در رشته مهندسی راه و ساختمان و مکانیک در راه آهن در آلمان درس خوانده بود. مادرش آلمانی بود و مجسمهسازی و نقاشی میکرد. خانواده میرهادی برای پیشگیری از دچار شدن فرزندشان به بیماریهای واگیر که در آن زمان بسیار فراوان بود، تابستانها به شمیران میرفتند و در چادر زندگی میکردند. توران میرهادی در یکی از این چادرها به دنیا آمد و سه ماه از دوران نوزادی خود را زیر چادر، در گهواره گذراند.
مادرش که موسیقی نیز میدانست، شعرها و ترانهها و قصههای کودکان آلمانی، از جمله برادران گریم را برای او میخواند. گیس سفید و کدبانوی خانه نیز برایش متلها و قصههای ایرانی را باز میگفت. مادر توران دوستدار فرهنگ و ادبیات ایران بود و برای آشنایی فرزندان خود با ادبیات فارسی نشستهایی با شرکت شاعران و نویسندگان برگزار میکرد.
توران میرهادی در ۱۳ سالگی زندگینامه ژاندارک را خواند و در ۱۷ سالگی با خواندن شاهنامه فردوسی با آن پیوند ناگسستنی پیدا کرد. او افزون بر آموزش زبان و ادبیات فارسی، از مادر زبان آلمانی را نیز فراگرفت. توران میرهادی پس از یادگیری زبان آلمانی به فرا گرفتن زبانهای فرانسه و انگلیسی پرداخت. مادرش که در هنرستان کمال الملک درس تاریخ هنر میداد، پایههای هنر نقاشی را نیز به فرزندانش آموخت. میرهادی افزون بر نقاشی با موسیقی و ورزشهای گوناگون نیز آشنایی داشت.
پس از پایان دوره دبیرستان در سال ۱۳۲۴ در رشته طبیعی دانشکده علوم به تحصیل پرداخت. در این هنگام، مبارزه با بیسوادی در ایران تازه آغاز شده بود و آموزگاران برجستهای همچون جبار باغچهبان و محمد باقر هوشیار، جوانان را به کار سوادآموزی فرا میخواندند. توران میرهادی از آن ها روش سوادآموزی را فرا گرفت و با مقوله آموزش و پرورش آشنایی یافت.
با پایان گرفتن جنگ دوم جهانی، در سال ۱۳۲۵ در هنگامه ویرانی و گرسنگی در اروپا، به فرانسه رفت و در رشته روانشناسی تربیتی در «سوربن» و همزمان در رشته آموزش پیش از دبستان و ابتدایی در کالج «سوینه» پاریس درس خواند. بزرگ ترین دستاورد این آموزشها، دستیابی به نگرشی نو به آموزش و پرورش کودکان بود. پس از بازگشت به ایران ازدواج کرد. سپس به کار در کودکستان و زبانآموزی پرداخت.
در سال ۱۳۳۴ به نام برادر از دست رفتهاش، کودکستان فرهاد و بعدها، دبستان و راهنمایی فرهاد را بنیاد نهاد. کتاب «جستجو در راهها و روشهای تربیت» گردآمدهای از تجربههای او در درازای ۲۵ سال سرپرستی مدرسه ی فرهاد است.
میرهادی در کلاسهای تربیت مربی کودک در شهرهای مشهد، تبریز، رشت و تهران درس میداد و با «اداره مطالعات و برنامههای وزارت آموزش و پرورش» و «سازمان کتابهای درسی» در زمینه آزمایش کتابهای درسی نو در مدرسه فرهاد و تدوین کتابهای درسی و برنامه ریزی درسی دوره ابتدایی همکاری داشت. با یاری مجله «سپیده فردا» و با شرکت فعال توران میرهادی، سه نمایشگاه از کتابهای کودکان در سالهای ۱۳۳۵، ۱۳۳۷ و ۱۳۳۹ برگزار شد. در پی برگزاری این نمایشگاهها شورای کتاب کودک با تلاش توران میرهادی و همفکران او، برای گسترش و پیشبرد هرچه بیشتر امر ادبیات کودکان در سال ۱۳۴۱ تاسیس شد.
توران میرهادی همچنین بنیانگزار و مسئول طرح فرهنگنامه کودکان و نوجوانان، اولین کتاب مرجع ایرانی برای کودکان و نوجوانان است.
از آثار او میتوان به دو گفتار درباره کتابخانههای آموزشگاهی و نقش آن در ایجاد عادت به مطالعه، کتاب کار مربی کودک، برنامه کار سالانه مربی در مهد کودک و کودکستان، جستجو در راهها و روشهای تربیت، تعلیمات اجتماعی سوم دبستان، راهنمای تدریس کتاب تعلیمات اجتماعی سوم دبستان، دو گفتار (کتابخانه آموزشگاهی و نقش آن در ایجاد عادت به مطالعه)، آنکه رفت، آنکه آمد،اشاره کرد.
توران میرهادی در نگارش کتابهای تعلیمات اجتماعی، تاریخ، جغرافی و تعلیمات دینی چهارم دبستان، تعلیمات اجتماعی و دینی برای کلاس چهارم دبستان و گذری در ادبیات کودکان همکاری داشته است.
او کتابها و مقالههای زیر را نیز ترجمه کرده است:
افسانه چینی برای کودکان، گنجشک کوچولو، رفتار والدین ما باید چگونه باشد، تفاهم بین المللی به وسیله کتابهای کودکان و نوجوانان، آنچه از کنگره آموختیم، در باب افسانهها و اسطورهها برای کودکان و نوجوانان (با همکاری ثریا قزل ایاغ)
و مقالههایی از او در مجله سپیده فردا، ماهنامه آموزش و پرورش، نشریهها و گزارشهای شورای کتاب کودک به چاپ رسیده است.
توران میرهادی ۱۸ آبان ۱۳۹۵ دارفانی را وداع گفت.