علي بلوکباشي فارغ التحصيل دکتري مردمشناسي از دانشگاه آکسفورد است، او تاليفات و ترجمههايي بسياري در زمينهي فرهنگ مردم از جمله «قهوهخانه و قهوهخانه نشيني در ايران»، « آشپز و آشپزخانه»، «بازماندههايي از فرهنگ دوران جاهلي در تمدن اسلامي»، «قالي شويان»، « جزيرهي قشم»، « بازيهاي کهن در ايران» و … دارد، و به سبب همين پژوهشها او را پدر مردمشناسي در ايران ميدانند.
هوشنگ اعلم، یادداشت: سابقهي انتشار نشريات فرهنگي در ايران به سالهاي آغاز تجددخواهي در ايران برمي-گردد، به زماني که افرادي مثل آخوندزاده و طالبوف و ديگران تحت تأثير پيشرفتهاي «فرنگ» ميخواستند در ايران هم مقدمات استقرار قانون را به جاي استيلاي شاهان و حکام خودکامه فراهم کنند و جامعه را در مسير رشد و توسعه قرار دهند.
مريم زندي نامي شناخته شده است و يکي از معروفترين عکاسان ايران. او آغازگر راهي در عکاسي بود که پيش از او کسي سابقهاي اينگونه نداشت. يعني عکاسي پرتره از بزرگان فرهنگ و ادب کشور و جمع آوردن آنها در چند کتاب که سندي باشد براي ماندن در تاريخ. پيش از او بودهاند عکاساني چون دکتر هادي شفائيه که بسياري او را نخستين عکاس پرترهي اهل انديشه در ايران ميدانند. اما دکتر شفائيه هيچگاه آثار عکاسياش را در مجموعهاي به شکل کتاب مدون نکرد. اما درايت مريم زندي او را واداشت که به عنوان يک زن عکاس در مقطعي از کار حرفهاياش مسير مشخص و به قول خودش پروژهاي را تعريف کند که نتيجهاش تشکيل آرشيوي از تصوير بزرگان هنر و ادبيات معاصر ايران زمين شد. و به قول مهرداد اسکويي عکاس و فيلمساز، «پس از انتشار کتاب چهرههاي خانم زندي در سال ۷۲، ادبيات ما صاحب چهره شد.» و راست ميگويد چرا که بسياري از ما همين امروز چهرهي اکثر نويسندگان، شاعران و هنرمندان معاصر را با عکسهاي مريم زندي به ياد مي-آوريم.
ندا عابد، یادداشت: در اين شرايط وانفسا هرکس که در جبههي فرهنگ حضور دارد، بايد به او کمک کرد، نه اينکه با دو دو تا چهارتايي که همه حکايتش را ميدانيم به صورت قطرهچکاني کمک و حمايتي را، اگر هست به مصداق نوشداروي پس از مرگ سهراب به حلقشان ريخت.
امسال جایزه سزار فرانسه برای بهترین فیلمنامه اقتباسی به فیلم «دختری با دستبند» برگرفته از رمان پییر لومتر رسید و نویسنده فرانسوی در مراسم اهدای جوایز به برندگان حضور یافت و درباره اقتباسهای سینمایی صحبت کرد.