نامزدهای انجمن نویسندگان برای جایزه آسترید لیندگرن
بازديد : iconدسته: گزارش

هوشنگ مرادی کرمانی به عنوان نویسنده و موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان به عنوان مروج کتاب‌خوانی از سوی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان برای دریافت جایزه آسترید لیندگرن ۲۰۱۸ معرفی شدند.

به گزارش ایسنا، انجمن نویسندگان کودک و نوجوان برای اولین‌بار به معرفی نامزد برای دریافت جایزه آسترید لیندگرن پرداخت و هوشنگ مردادی کرمانی نویسنده‌ «قصه‌های مجید» و «موسسه تاریخ پژوهشی ادبیات کودک ونوجوان» با مسئولیت زهره قائینی را به عنوان نامزدهای دریافت این جایزه جهانی در سال ۲۰۱۸ معرفی کرد.

 

این رای‌گیری طی دو مرحله و بر اساس لیست ملاک‌ها  و معیارهای انجمن نویسندگان کودک و نوجوان از بین واجدین شرایط صورت گرفته است.

انجمن نویسندگان کودک و نوجوان که برای اولین‌بار  مسئول معرفی نامزد برای دریافت جایزه آسترید لیندگرن شده پیش‌تر  از نویسندگانی که خود را برای دریافت این جایزه جهانی واجد شرایط می‌دانستند خواسته بود با ورود به سایت انجمن نویسندگان کودک و نوجوان به آدرس nevisak.ir دانلود فرم این جایزه را دریافت و نسبت به تکمیل آن اقدام کنند. مهلت تکمیل این فرم تا هشتم اردیبهشت‌ماه معین شده بود.

 

پیش‌تر شورای کتاب کودک، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و موسسه تاریخ پژوهشی ادبیات کودکان از امتیاز معرفی چهره‌ها به‌عنوان نامزد دریافت جایزه آسترید لیندگرن برخوردار بودند.

آسترید لیندگرن از مهم‌ترین جایزه‌های ادبیات کودک و نوجوان به شمار می‌آید. این جایزه، یادبود و بزرگداشتی از نام «آسترید لیندگرن»، نویسنده سوئدی و از مشهورترین و تاثیرگذارترین نویسندگان ادبیات کودک در جهان است که مهم‌ترین اثر او «پی‌پی جوراب بلند» به بیش از ۹۰ زبان ترجمه شده و مورد استقبال کودکان سراسر دنیا قرار گرفته است.

این جایزه هر سال با حضور بیش از ۶۰ کشور جهان و با هدف افزایش کیفیت ادبیات کودکان و توجه به حقوق کودکان برگزار می‌شود که طی آن به یک یا بیش از یک نویسنده، تصویرگر کتاب کودک، قصه‌گو، مروج و نهاد فعال در حوزه ادبیات کودکان و ترویج کتاب‌خوانی اعطا می‌شود.


iconادامه مطلب

«مصاحبه تاریخ شفاهی با دکتر عباس حری» نقد می‌شود
بازديد : iconدسته: گزارش

کتاب «دُرّ دانش؛ مصاحبه تاریخ شفاهی با دکتر عباس حری» دوشنبه (اول خردادماه) در سرای اهل قلم خانه کتاب نقد می‌شود.

به گزارش ایسنا بر اساس خبر رسیده، نشست نقد و بررسی کتاب « دُرّ  دانش؛ مصاحبه تاریخ شفاهی با دکتر عباس حری» با حضور نوش‌آفرین انصاری، نرگس نشاط، داریوش مطلبی و نویسنده کتاب در سرای اهل قلم برگزار می‌شود.

در این نشست دکتر نورالله مرادی، علی جلالی دیزجی، سعید رضایی شریف‌آبادی، محسن زین‌العابدینی، کاظم حافظیان، حافظ علیپور، امیررضا اصنافی، علیرضا نوروزی، مسعود رزمی، فرامرز مسعودی، دکتر مهردخت وزیرپور، مریم پاکدامن، نجمه سالمی، گل‌نساء گلینی مقدم، سپیده فهیمی‌فر، آزادمهر دانش و مریم صراف‌زاده از پیشکسوتان و استادان حوزه کتابداری و اطلاع‌رسانی حضور دارند.

خانواده و نوجوانی، آغاز تحصیلات دانشگاهی رشته کتابداری مقطع دکتری، تدریس در دانشگاه و ویژگی‌های رشته کتابداری، کتابخانه ملی ایران، دایره‌المعارف کتابداری و اطلاع‌رسانی، کتابخانه ملی، عمومی و دانشگاهی و بازار کار رشته کتابداری، نظام ملی اطلاع‌رسانی و…  فصل‌های کتاب «درّ دانش» را تشکیل می‌دهند.

بر اساس این خبر، شخصیت زنده‌یاد دکتر عباس حرّی در کتابداری و اطلاع‌رسانی ایران، شخصیتی اثرگذار و آثارش پراستناد است. به یقین می‌توان مدعی شد آثار و فعالیت‌های او در زمینه‌های گوناگون و دوره‌های مختلفِ تاریخ پنجاه‌ساله کتابداری نوین ایران که در نهایت به عنوان «علم اطلاعات و دانش‌شناسی» در حوزه دانشگاهی خود را معرفی کرده، جای بحث و مدّاقه فراوان دارد. خوشبختانه دلیل این تأثیرگذاری در کتاب «درّ دانش» که از زبان خود استاد حری بیان شده، به‌وضوح قابل درک است .

علاقه‌مندان برای حضور در این نشست می توانند ساعت ۱۷ به سرای اهل قلم  واقع در خیابان انقلاب اسلامی، خیابان برادران مظفر جنوبی، کوچه خواجه نصیر، پلاک دو مراجعه کنند.


iconادامه مطلب

گزارش روز چهارم جشنواره کن ۲۰۱۷
بازديد : iconدسته: گزارش

گزارش روز چهارم كن ٢٠١٧

سوار (كلوئه ژائو)
يك فيلم از فرهنگي كهنه ( نسبت به قدمت آمريكا) كه هدف اصلي زندگي و احساس موفقيت را در سواري اسبها و بوفالوهاي وحشي ميداند با ديدگاهي عاطفي نسبت به پسر جواني كه يكبار در اين مسابقات زمين خورده و جمجمه اش شكسته و حالا ديگر امكان شركت در اين مسابقات را ندارد. بار ديگر روياي آمريكايي مورد سئوال قرار ميگيرد و اينكه همهء موفقيت در چيزي نيست كه والدين به عنوان موفقيت تعريف كرده اند بلكه در اميد به راههاي نرفته است. اين پسر جوان در پي رام كردن اسبهاي سركش و آموزش سواري اسبهاي وحشي به دوستان و همقطارانش راه خود را پي مي گيرد و ميپذيرد كه فرصت قهرماني از دستش رفته اما زندگي تمام نشده.

تهران- تابو (علي سوزنده)
يك فيلم موهن نسبت به شرايط اجتماعي ايران كه در آن زنها يا فاحشه اند يا بكارت باخته يا گرفتار تهمت ناخواستهء مردان و دولتمردان و ظاهراً هيچ گريزي جز كوتاه آمدن و فاحشگي و فرار و خودكشي در ايران نيست. فيلم سرشار از فحش خواهر و مادر و بد و بيراه مردم به يكديگر است و با تكنيك روتوسكوپي بعد از فيلم گرفتن از هنرپيشه هاي واقعي به انيميشن تبديل شده است كه در عين ناباوري اين ابتذال همه جانبه فرانسويها را خوش آمده.

عصر روز شنبه ٢٠ ماه مي، بزرگمرد سينماي آمريكا، كلينت ايستوود به سالن دوبوسي كن آمد تا با علاقمندانش به تماشاي فيلم نابخشوده بنشيند. او گفت كه بعد از نابخشوده ديگر فيلمنامهء وسترن خوبي به دستش نرسيده و آرزومندست بتواند در آينده وسترن ديگري بسازد.

مهيب ( اعجوبه) ( ميشل هازاناويسوس)
آن ويازمسكي (همسر دوم ژان لوك گدار) كتابي دربارهء خاطرات زندگي مشترك خود با گدار نوشته كه شده زمينهء اقتباس سينمايي فيلم اعجوبه كه به سالهاي ٦٧-٦٩ زندگي هنري و عاطفي اين نابغهء عالم سينما ميپردازد. فيلم سرشار از ارجاعات سينمايي گدار است چه از نظر تصويري چه كلامي. دكورها بسيار شبيه فيلم ” چيني” او هستند و دكوپاژ در عالم قراردادي فيلمهاي پيش از ١٩٦٨ او. علاقمندان موج نوي سينماي فرانسه لذت فراواني از تماشاي اين فيلم خواهند برد گرچه ديدگاه زنانه اي كه در روايت فيلم وجود دارد گدار را موجودي حسود، خودشيفته و شكاك هم نشان ميدهد كه البته دور است از آنچه رسانه هاي تصويري از زندگي او در آن سالها ثبت كرده اند.

سعيد نوري


iconادامه مطلب

گزارش روز سوم جشنوار کن ۲۰۱۷
بازديد : iconدسته: گزارش

لرد (محمد رسولف)
سئوال بسياري از حضار ايراني در سالن و بيرون از آن اينست كه چطور ممكنست فيلم تندي در نمايش رشوه خواري، فساد اداري و پليس و زندانبان تلكه كن بسازي و بتواني راحت از مرز بيرون بيايي و آن را نمايش بدهي؟ من براي اين سئوال جوابي ندارم اما ساخته شدن چنين فيلمهايي حتي اگر در ايران نمايش داده نشوند را براي نمايش به آيندگان ضروري ميدانم گرچه اينهمه بدبختي براي يك خانواده زيادي بنظر ميرسد. لرد دربارهء زندگي يك خانوادهء تهراني مهاجر به اطراف فومن و رشت است كه با فشار محليها و شركتي كه قصد خريد زمين و خانهء آنها را دارد با آنها درگير ميشوند و در اين مبارزه به تدريج شبيه مخاصمين خود ميشوند و ياد ميگيرند رشوه بدهند و با گاوبندي و حذف، شرايط پذيرفته شدن در ميان اهالي قدرت را براي خود فراهم كنند. فيلم نسبت به فيلمهاي قبلي رسولف فيلم بهتريست و بازيهاي خوب بازيگرانش خصوصاً سودابه بيضايي از نكات تعريفي آنست اما از نظر ريتم، فيلم در نيمهء دوم زيادي كش مي آيد و بيهوده صورت مساله به مسائلش اضافه مي كند: سفر به تهران براي نمايش بن بست زندگي روشنفكري و زنداني بودن دوست معترض قهرمان فيلم و زنش كه مجبورست كنار اتوبان غذابفروشد خارج از موضوع فيلم و بيانيه اي پناهي وار براي مسدود بودن راه آرامش در همه جاي جغرافياي داستان است. از نظر سبكي هم فيلم ملغمه اي از فرهادي، بيضايي و پناهيست.

زيبايي و سگها (كوثر بن هانيه- تونس)
فيلم به شيوهء پلان سكانسهايي شماره گذاري شده به جامعه اي ميپردازد كه حاضر نيست دختري كه مورد تجاوز قرارگرفته را درمان كند چون اوراق شناسايي همراه ندارد. ماندن در همان شرايط در طول فيلم و پيش نرفتن قصه و حضور بيمنطق يك پسرجوان كه معلوم نيست وقت تجاوز كجا بوده و حالا قصد كمك دارد خامدستي يك فيلم اولي را در پرداخت موضوع خود دارد.

چهره ها_ روستاها (آني يس واردا)
در آستانهء نود سالگي آني يس واردا هنوز فيلم ميسازد. او در اين فيلم سراغ عكاس جواني ميرود كه قبلاً كف معبد پانتئون را با عكسهاي پرتره اي كه از آدمها گرفته پر كرده بوده و به او پيشنهاد مي كند كه سراغ اقشار مختلف شهرستانهاي فرانسه بروند، از آنها عكس بگيرند و با پرينت بزرگي از ژستهاي آنها ديوار بيروني خانه يا محل كار يا نقاطي از شهر كه ديوار دارند را بپوشانند. آندو از معدنچيان، پيشخدمتهاي رستورانها و كشاورزان و غيره اين عكسها را ميگيرند و از مردم عادي قهرمان ميسازند. واكنشهاي اين سوژه هاي عكاسي شده نسبت به اين تحويل گرفته شدن ديدنيست؛ همه دوست ندارند مورد توجه باشند.

ميدان ( روبن اوستلاند- سوئد)
يك فيلم دو ساعت و بيست دقيقه اي پر از طنزهاي ظريف به شيوهء اسكانديناوي، روحيه اي كه با ابرازنكردن، خود را بيان مي كند قصهء مرد جوان موزه داري را روايت مي كند كه در موزهء خود آثار چيدماني و ويديوآرت نمايش ميدهد. هر يك از اين آثار محتوياتي دارند كه با حضور سازندگانش در لحظات مختلف فيلم ميان شوخي و جدي تماشاگر را به ترديد مي اندازند. فيلم با شوخيهاي جداجدا و مستقل از هم تلاش همگان براي جذب مخاطب و جلب توجه( كه هنرمندان اينروزها با جنگي بي سابقه آن را ميطلبند) به طنز ميكشد و در لحظاتي روحيهء خشني كه پشت اين ظاهر متمدن اطوكشيده هست را برملا مي كند. صرفنظز از طولاني بودن بخشهايي از فيلم، تا اين لحظه بهترين فيلم بخش مسابقه بنظر ميرسد.


iconادامه مطلب

گزارش روز دوم جشنواره کن ۲۰۱۷
بازديد : iconدسته: گزارش

گزارش روز دوم كن ٢٠١٧

Wonderstrurck (تاد هينز)
نام فيلم به يك كتابفروشي در نيويورك اشاره دارد كه هويت پسربچه اي دوازده ساله در گرو شناخت كسانيست كه به آن رفت و آمد مي كنند. او كه در يك منطقهء شهرستاني گرگ خيز آمريكا زندگي مي كند براي پيدا كردن و شناخت پدر ناشناس خود به نيويورك ميرود اما اين داستان با داستان زندگي مادربزرگ پدري اش كه كر و لالست و او نيز براي پيدا كردن مادرش پنجاه سال پيش از اين به نيويورك سفر كرده موازي روايت ميشود. قصهء فيلم بسيار بيمنطق است و نماهاي عبوري فراوان كه بخصوص در بخش زندگي مادربزرگ مصنوعيست فيلم را طولاني كرده طوري كه به راحتي ميتوان آن را به دو فيلم كوتاه كه در دل هم مونتاژ شده اند فروكاست. مشكل اصلي فيلم ضعف منطق فيلمنامه است چرا كه مسالهء اين بچه به مسالهء تماشاگر تبديل نميشود و فرار از منزل در هر دو مورد منجر به رشد يا تحول يا تغيير شرايط مونوتن قصه نميشود و راهي براي جمع كردن و بستن داستان دركار نيست.

وسترن (والسكا گريزباخ)
يك فيلم كشدار دربارهء زندگي سرگردان يك كارگر ميانسال آلماني كه براي كار همراه چندتن از همسن و سالان خود به گرجستان ميرود و با قشر كارگر آنجا آشنا ميشود. آنها او را در ميان خود ميپذيرند. نشان دادن زندگي روزمرهء بي فراز و فرود اين جماعت كه سنگ چيني براي ديوار باغها و كار روي بولدوزر تفاوت فرهنگ ظاهري كار آنهاست دغدغهء اصلي اين فيلم مستندنماست كه كشش دو ساعت ندارد.

گروهبان خبيث ( ورنر هرتزوگ)
يك فيلم پليسي جذاب با بازي درخشان نيكلاس كيج كه در رفتار و ژستهاي فيزيكي خود با كت شلواري چندين سايز بزرگتر از اندامش و شانه هايي كه حالت گوژپشتي نگونبخت را تداعي مي كند و يك موسيقي بيانگر، درغلتيدن پليس آمريكايي براي دفاع از قانون و همزمان گريز از آن و خفتگيري شهروندان نئورلئان را با طنزي تلخ به تصوير مي كشد تا بيهودگي ذهنيت روياي آمريكايي را در فيلم حاكم كند. ورنر هرتزوگ بعد از نمايش اين فيلم در يك گفتگوي مفصل دربارهء ديدگاهها و خاطراتش سخن گفت:
– بايد به فرهنگ كشورمان وفادار باشيم نه لزوماً به زمانه اي كه در آن زندگي مي كنيم.
– وحشي باشيد! براي انجام امور غيرممكن فقط با جنون ميتوان از موانع رد شد.
– گرفتار شدن به دست قانون و جلوگيري از كار كردن ما اعتبار ماست نه سرشكستگي ما!
– هيچوقت روي پروژهء سختي كه نميتوانيد براي ساختش پول پيدا كنيد وقت تلف نكنيد. من يك پروژه را ١٥ سال پيش رها كردم و بجاي آن ٢٨ فيلم تا امروز ساخته ام.
– تنها با يك خبر فاجعه بار ميتوانيد به شايعات پشت سرتان خاتمه دهيد.
كل صحبتهايش را ضبط كردم كه بعداً پياده شوند و به چاپ برسند.

باربارا ( متيو آمارليك)
فيلم به شيوه اي مستند به زندگي باربارا برودي خواننده – هنرپيشهء فرانسوي ميپردازد. جذابيت فيلم در نمايش زندگي اين خواننده كه قرارست فيلمي از زندگي او بازسازي شود در عدم رعايت ترتيب زماني وقايع فيلم است. فيلمساز به همان روشي كه در برنامه ريزي فيلمبرداري رج ميزنيم فيلم اصلي خود را چيده است. اين فيلم افتتاحيهء بخش نوعي نگاه است و كارگردان آن بازيگر فيلم دوپلشن هم هست.

سعيد نوري


iconادامه مطلب

گزارش روز اول جشنواره کن / افتتاحيهء كن ٢٠١٧
بازديد : iconدسته: گزارش

افتتاحيهء كن ٢٠١٧
گزارش روز اول
اشباح اسماعيل (آرنو دپلشن)
فيلم دربارهء كابوسهاي كارگردانيست كه زن گم كردهء خود را بعد از بيست سال بازمي يابد اما موضوع در ميان خرده داستانهايي كه اطراف اين داستان اصلي را گرفته اند گم ميشود. برادر كارگردان يك ديپلمات است كه به شهر دوشنبه رفته و آنجا عاشق شده! حالا كارگردان دارد قصهء او را ميسازد. خود كارگردان وارد يك رابطهء نيم بند با زني شده كه مردان زن دار را غر ميزند و حالا با پيدايي زن اولش از ناكجا دچار چالشي دوباره ميشود. فيلم تدويني شتابزده دارد كه ابداً به شتاب قصه منجر نميشود و ميان سبكهاي مختلف روايي در نوسان است كه البته براي كن ٢٠ دقيقه هم از نسخه اصلي كوتاهتر شده و البته همچنان طولاني و آشفته است.

بي عشق ( زوگويانيتسف)
فيلم به روابط يك خانوادهء فروپاشيده و تاثير آن بر فرزند خانواده ميپردازد. فيلم با ريتم خوبي پيش ميرود و آرام آرام روابط بيرون از خانواده را در زندگي پدر و مادر كه زندگيهاي موازي ديگري را هم دنبال مي كنند فاش مي كند. اگر در ايران انقلاب نشده بود الان سينماي ايران هم ميتوانست صاحب چنين فيلمهايي دربارهء نظام خانواده باشد.

امسال جشنوارهء كن در واكنش به ترورهاي داعش تدابير امنيتي پيچيده اي شبيه چك پوينتهاي فرودگاهها در نظر گرفته كه موجب تاخير در زمان نمايش فيلمها و انتظار طولاني خبرنگاران براي ورود به سالن شده كه اگر ادامه پيدا كند فرسايشي خواهد بود.
سعيد نوري


iconادامه مطلب

واردات و صادرات هرگونه کتاب در تاجیکستان ممنوع شد
بازديد : iconدسته: گزارش

شهروندان تاجیکستان از این پس برای آوردن و بردن هرگونه کتاب باید از وزارت فرهنگ این کشور اجازه‌نامه دریافت کنند.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از اسپوتنیک، وزارت فرهنگ تاجیکستان واردات و صادرات هرگونه کتاب را بدون اجازه نامه مخصوص ممنوع کرد.

براساس اطلاع «شیرعلی خواجه‌اف»، مدیر شعبه حفظ و استفاده میراث تاریخی و فرهنگی وزارت فرهنگ تاجیکستان، برای ورود و یا خروج کتاب بدون توجه به موضوع و تعداد آن شهروندان باید از وزارت فرهنگ اجازه بگیرند. این قانون برای همه کشورها و همه کتب، بدون در نظر گرفتن خط و زبانشان، یکسان عمل می‌کند.

وی همچنین افزود: این قانون در مورد انتقال کتاب نیز وجود دارد؛ زیرا این اواخر کارمندان گمرک در مرزها کتاب‌هایی را که به زبان فارسی یا خط عربی نوشته شده‌اند، از مسافران مصادره ‌کرده‌اند.

پیشتر کمیته امور دین و وزارت امور داخله تاجیکستان فهرست کتاب‌هایی را آماده کرده که وارداتشان به این کشور ممنوع است. فهرست کتبی که واردتشان ممنوع اعلام شده، عمدتاً مربوط به ادبیات دینی و سحر و جادو هستند که توسط سازمان‌ها و گروه‌هایی منتشر شده که فعالیتشان در کشور ممنوع اعلام شده است


iconادامه مطلب

قلم زنی هنرمندان ایرانی بر بدنه مازراتی
بازديد : iconدسته: گزارش

مدیرکل امور موزه‌های کشور از رشد ۱۲۰درصدی موزه‌های غیردولتی خبر داد و گفت: در سال جاری نمایشگاه موزه لوور و نمایشگاه‌هایی از آثار تاریخی کره جنوبی و ارمنستان در ایران برپا می‌شود.

به گزارش خبرنگار مهر،   مراسم روز جهانی موزه‌ها با شعار «روایت‌های تاریخی مناقشه‌برانگیز؛ گفتن ناگفتنی‌ها در موزه‌ها» به‌عنوان شعار روز جهانی موزه‌ها پیش از ظهر روز بیست و ششم اردیبهشت ماه با حضور مسئولان سازمان میراث فرهنگی، کارشناسان، مرمت گران و موزه‌داران در موزه ملی ایران برگزار شد.

در این مراسم محمدرضا کارگر، مدیرکل امور موزه‌ها و اموال منقول تاریخی در روز جهانی موزه‌ها نیز از رشد ۱۲۰ درصدی موزه‌های غیردولتی گفت و افزود: مهمترین اتفاقی که در سال گذشته رخ داد حضور افراد حقیقی در ایجاد موزه بود از همین رو بیش از ۴۰ موزه توسط افراد حقیقی ایجاد شد. اعتقاد ما این است که موزه‌ها باید توسط مردم حفظ و نگهداری شود. چون فرهنگ و تاریخ را خود مردم ایجاد می‌کنند و استمرار می‌بخشند. در این دو سه سال اخیر که حوزه میراث فرهنگی و جامعه در آرامش نسبی به سر می‌برد در چارچوب همین ارتباطات شاهد خلق ایده‌های بسیار جدید بودیم به طوری که می‌توان گفت جامعه ایرانی تمام نوآوری‌های خود را مدیون همین ارتباطات و همگرایی بوده است.

مدیرکل امور موزه‌ها بیان کرد: موزه‌ها تنها مکانی هستند که می‌توانند شفافیت تاریخ را ضمانت کرده و از تفسیرهای منفعت‌طلبانه جلوگیری کنند. در سال جاری قرار است چند نمایشگاه در ایران برگزار شود از جمله نمایشگاه لوور در تهران. همچنین قرار است نمایشگاهی از کره جنوبی و ارمنستان نیز در ایران برپا شود.

کارگر افزود: در یکی دو سال اخیر آثار یک هنرمند بلژیکی در موزه هنرهای معاصر به نمایش گذاشته شد؛ او ساختمانی را در کاشان خریده که با نمایش آثار حجمی‌ خود، آن را به موزه‌ تبدیل می‌کند. هنر قلم‌زنی سال‌هاست انجام می‌شود ولی تا کنون اتفاق مهمی‌برای آن رخ نداده است اما این هنرمند بلژیکی اسکلت یک ماشین مازراتی را خرید و در اختیار تعدادی از هنرمندان اصفهانی گذاشت تا با هنر قلم‌زنی آن را تزیین کنند. اگر چه این ماشین، صنعتی و مدرن است ولی با هنر ایرانی درآمیخته شده و در حال نمایش است و به زودی نیز به آمریکا می‌رود تا در آنجا هم به نمایش درآید.

در ادامه این مراسم محمدحسن طالبیان، معاون میراث فرهنگی کشور  گفت: شعار امسال ایکوم جهانی درحالی به روایت‌های تاریخی مناقشه برانگیز؛ گفتن ناگفتنی‌ها در موزه‌ها تاکید می‌کند که روایت‌های ناگفتنی بسیاری در موزه‌ها وجود دارد. این شعار  تجسم کارکردهای موثر موزه به عنوان نهادی پیش رو و همراه جامعه برای تحقق آرمان‌های بلند انسان است.

معاون میراث فرهنگی کشور بیان کرد:  صلح و دوستی بین ملت‌ها، اقوام، گروه‌ها و به عبارتی جامعه بشری آرزو و آرمانی است که تمامی  نیک خواهان جهان در سراسر گیتی در تمامی‌دوران‌ها به آن ایمان داشته و دارند. بزرگترین مصلحان بشری و مهمتر از همه پیامبران پیامی‌جز صلح و برابری در سایه الطاف و رحمت الهی نداشته اند و هم اکنون موزه‌ها تلاش می‌کنند در تحقق این آرمان بلند پرچم داری کنند. به این ترتیب موزه‌ها با ایجاد فضای گفتگو و رفع سوءتفاهم، زمینه آشنایی و موردت بین انسان‌ها را در قالب نژاد، اقوام و گروه‌های مختلف را فراهم می‌آورند.

وی تاکید کرد: موزه‌ها به جای کارکردهای غیرموثر و تشریفاتی با فعالیت به نفع جامعه به قطبی برای ترویج روابط مسالمت‌آمیز بین انسان‌ها تبدیل می‌شوند. این شعار همچنین حاکی از آن است که چگونه پذیرش روایت‌های تاریخی مورد بحث می‌تواند اولین قدم در تجسم یک آینده مشترک زیر پرچم مصالحه و آشتی باشد.

معاون میراث فرهنگی کشور بیان کرد: آشتی کردن و مصالحه میوه‌های شناخت و آگاهی هستند و موزه‌ها مناسبت‌ترین مکان برای بیان حقیقت هستند. از همین رو، روایت ناگفتنی‌ها و روایت‌های ناگفتنی در موزه‌ها که تجسمی‌از شعار روز جهانی موزه‌ها در سال ۲۰۱۷ میلادی است به چگونگی درک جنبه‌های غیرقابل درک روایت‌های تاریخی مناقشه برانگیز از یک سو و وجوه غیرقابل بیان اینگونه روایت‌ها اشاره دارد.

وی گفت: در سال ۹۳ حدود ۳۰۰ فعالیت مشترک بین مردم و سازمان میراث فرهنگی انجام شد. این فعالیت‌ها در سال ۹۵ به ۷۰۰ مورد رسید و امید است در سال جاری این اقدامات مشارکتی افزایش پیدا کند.

طالبیان افزود: در سفر هفته گذشته به منطقه دستجرد و در بازدید از یکی از روستاها شاهد آثاری بودم که بیانگر حقایق تاریخی هستند و نمونه این آثار در سراسر کشور وجود دارد. ثبت بیابان لوت و نیز قنات‌های ایران یکی از این اقدامات است و به‌عنوان مثال با ثبت قنات قصبه گناباد در قالب پرونده زنجیره‌ای قنات‌های ایران شاهد حضور ۲۵۰هزار گردشگر در منطقه گناباد در سال گذشته بودیم که رقم چشمگیری است و این موضوع باعث شده تا در برخی از روستاهای آن منطقه مانند روستای تاریخی و هدف‌گردشگری ریاب شاهد احداث اقامتگاه‌های بوم‌گردی و رونق و توسعه گردشگری باشیم.

اجرای نمایش سایه‌های قصه‌گو، تک‌نوازی موسیقی، سخنرانی‌های تخصصی و افتتاح مرکز مستندنگاری پیشرفته از مهم‌ترین برنامه‌های گرامیداشت روز جهانی موزه‌ها در محل موزه ملی ایران است. در  این مراسم از برخی فعالان موزه داری تجلیل شد.

در بخش مدیران موزه از فیروزه سپیدنامه در موزه ایران باستان، پریسا صبوری در موزه مردم‌شناسی گرمسار، گیسو فکور  در موزه پوشاک کاخ سعدآباد تجلیل شد.

از رقیه خلیل‌زاده در موزه نقاشی پشت شیشه، صدیقه شعبانی در موزه رشت، و مهناز اسدی در کاخ نیاوران به عنوان موزه دار برتر یاد شد.

نغمه حسین قزوینی از موزه ملی ایران، خلیل حق‌شناس از بافت تاریخی گرگان و رحمت‌الله همتی از موزه استاد نادری خراسان رضوی نیز به عنوان راهنمای موزه تقدیر به عمل آمد.

امین اموال‌های برتر نیز شکوفه ابوالفتح‌زاده از آذربایجان شرقی، معصومه نعمتی وردینی از کاخ سعدآباد و سیما عابد کهنمویی از موزه ملی ایران معرفی شدند.

از راضیه طاهری مرمت گر سمنان، بابک حجتی مرمت گر بخش خصوصی و  فاطمه حسینی از کاخ سعدآباد به عنوان مرمتگران برتر مورد تقدیر قرار گرفتند.

در بخش مسئولان موزه‌های استان‌ها نیز سارا متین از تهران. فرزانه ولی‌پور از آذربایجان غربی و قاسم طالب‌زاده ثانی از خراسان شمالی معرفی شدند.

موزه‌های تاریخ رهگشای بادرود اصفهان، موزه علوم تاریخ طبیعی خراسان رضوی و موزه تمبر البرز نیز به عنوان موزه‌های برتر بخشی خصوصی معرفی و تجلیل شدند و از محمد کاظمینی از شهر یزد، قنبر اکبری  از استان آذربایجان غربی و حسین ساجدی از استان آذربایجان شرقی نیز به عنوان موزه دار بخش خصوصی تجلیل شد.

 


iconادامه مطلب

مسائلی هست که ما نمیدانیم
بازديد : iconدسته: گزارش

کارگردان «امتحان نهایی» که با فیلم‌نامه‌ی از عباس کیارستمی این فیلم را ساخته است،گفت: نمی‌دانم چرا! ولی می‌دانم که آقای کیارستمی خیلی فیلم‌نامه «امتحان نهایی» را دوست داشتند. ای کاش خودشان بودند و می‌گفتند که چرا این فیلم‌نامه را دوست داشتند.

عادل یراقی – کارگردان «امتحان نهایی» – که همزمان با اکران فیلمش در نشست ایسنا حاضر شده بود، در پاسخ به اینکه آیا فیلم به دلیل ممیزی در جشنواره‌ی دو سال قبل حضور پیدا نکرد؟ گفت: ما هم به دنبال کسی می‌گردیم که این سوال را از او بپرسیم. فیلم مشکل ممیزی نداشت و فقط شاید این مساله که درباره‌ی آن مطرح شد، بهانه‌ای بود تا آن را در جشنواره نپذیرند.

او یادآور شد: در آن سال، هیات انتخاب فیلم فجر، فیلم را دیده بود اما آقای حیدری دبیر جشنواره، به هر دلیلی فیلم را از جشنواره درآوردند که البته در این زمینه در برنامه «هفت» در همان مقطع، مفصل بحث شد.

یراقی ادامه داد: چند ماه قبل یکی از اهالی سینما که در آن مقطع جزو دست‌اندرکاران جشنواره‌ی فجر بود و الان مسوولیتی ندارد؛ به من گفت که فیلم شما در هیات انتخاب، پذیرفته شده بود ولی دبیر جشنواره به بهانه‌ی اینکه این فیلم پروانه ندارد،نگذاشت در جشنواره باشد. این در حالی است که خیلی فیلم‌ها در جشنواره پروانه نمایش ندارند اما شرکت می‌کنند و پس از آن برای اکران عمومی، پروانه  می‌گیرند.

همچنان معتقدم چیزی هست که ما نمی‌دانیم!

کارگردان «امتحان نهایی» تاکید کرد: هیچ دلیل موجه‌ای برای عدم نمایش فیلم در جشنواره به ما ارایه نشد و البته معتقدم همچنان یک چیزی هست که ما نمی‌دانیم!

یراقی با اشاره به تاخیر سه سالی که از مقطع ساخت فیلم تا نمایش بوجود آمده است، گفت: به هرحال فیلمی که در جشنواره‌ی فجر نباشد، کمتر فرصتی برای عرضه پیدا می‌کند و سینماها کمتر رغبت نشان می‌دهند تا آن را نمایش بدهند.

ای کاش عباس کیارستمی بود و فیلم را روی پرده می‌دید

کارگردان «امتحان نهایی» که با فیلم‌نامه‌ی عباس کیارستمی،این اثر را مقابل دوربین برده است، در بخش دیگری از این گفت‌وگو اظهار تاسف کرد از اینکه “فیلم وقتی به نمایش درآمده که عباس کیارستمی دیگر نیست” و ادامه داد: ایشان خیلی علاقه‌مند بودند که این فیلم، رنگ پرده را ببیند و حالا افسوس می‌خورم که ای کاش کیارستمی بود و فیلم را روی پرده می‌دید، به هرحال باور رفتن عباس کیارستمی خیلی سخت است.

عادل یراقی در عین حال خاطرنشان کرد: البته باید خدا را شکر کنم که ایشان فیلم را بصورت کامل دیدند و پیشنهاداتی داشتند که در نهیات یک پلان هم به فیلم اضافه شد.

او با اشاره به رضایت عباس کیارستمی از بازیگران فیلم لیلا زارع، شهاب حسینی  و حتی بازیگران نوجوان آن، یادآور شد: نمیدانم چرا! ولی می‌دانم که آقای کیارستمی خیلی فیلم‌نامه «امتحان نهایی» را دوست داشتند و افسوس می‌خورم ای کاش خودشان بودند و می‌گفتند که چرا این فیلم‌نامه را دوست داشتند؟!

عادل یراقی که پیش از «امتحان نهایی» با ایده‌ای از عباس کیارستمی «آشنایی با لیلا» را ساخت که در گروه «هنر و تجربه» به نمایش درآمد، یادآور شد: در کلاس‌های آقای کیارستمی،یک فیلم کوتاه ساختم که خودم هم در آن بازی کردم،آقای کیارستمی گفتند، از بازی من خوششان می‌آید و ایده‌ی «آشنایی با لیلا» را مطرح کردند.

او ادامه داد: بعد از آن همکاری، ایده‌ی فیلم‌نامه‌ی «امتحان نهایی» را دادند، مدتی طول کشید که توانستم با این طرح ارتباط برقرار کنم اما آقای کیارستمی اصرار می‌کردند که چرا نمی‌نویسی ؟! چون طرح «امتحان نهایی»، جدی‌تر بود و به روحی‌ام نمی‌خورد، نوشتن آن برایم سخت بود اما در نهایت شروع به نوشتن فیلم‌نامه کردم و بعد من می‌نوشتم و می‌بردم به آقای کیارستمی نوشته‌ها را نشان می‌دادم و ایشان هم فیلم‌نامه را می‌خواندند و تصحیح می‌کردند.

شهاب حسینی مثل یک فرشته برای این فیلم بود

عادل یراقی در بخش دیگری از گفت‌وگویش با ایسنا با بیان اینکه “شهاب حسینی وقتی برای این فیلم آمد، مثل یک فرشته‌ای برای آن” بود” ادامه داد:ایشان وقتی پذیرفتند در این فیلم بازی کنند،خانم لیلا زارع را معرفی کردند.

کارگردان «امتحان نهایی» در پاسخ به این نقطه‌نظر که “پایان بندی فیلم شبیه پایان بندی فیلم‌های کیارستمی نیست!” گفت: نه کاملا مورد نظر ایشان بود. البته الان پایان کمی باز است چون ایشان یک پایان مشخص‌تری مدنظرشان بود اما من به دلیل اینکه آن پایان را نمی‌توانستم تصور کنم، نتوانستم بسازم؛ به هرحال از خود آقای کیارستمی یاد گرفته بودم که ابتدا باید تصور کنم و بعد بنویسم بنابراین به این پایان‌بندی که الان می‌بینید،رسیدم و آقای کیارستمی هم قبول کردند.

عادل یراقی در پاسخ به اینکه “اگر فیلم در «هنر و تجربه» اکران می‌شد شاید فرصت اکران بهتری داشت”، توضیح داد: پیشنهاد هنر و تجربه برای فیلمی مثل «امتحان نهایی»، مثل این است که شما تجهیزات کامل برای رفتن به قله کوه تهیه کنید اما بعد که همه مخارج را متحمل شدید،بعد بگویند ما می‌خواهیم تا سر همین تپه برویم! به هرحال فیلم قبلی‌ام «آشنایی با لیلا» نوع ساختارش می‌طلبید که در «هنر و تجربه» پخش شود و من هم پذیرفتم، اما «امتحان نهایی» برای من اینگونه نبود.

او در عین حال گفت: البته دوست داشتیم «امتحان نهایی» همزمان در «هنر و تجربه» هم اکران شود اما اخیرا متاسفانه یک لایحه‌ای آمده است که فیلم‌ها همزمان نمی‌توانند هم در سینماها و هم در گروه «هنر و تجربه» اکران شوند، بنابراین این فرصت برای آن فراهم نشد.

سعید خانی پخش‌کننده‌ی فیلم «امتحان نهایی» هم در پاسخ به وضعیت اکران فیلم‌های این‌چنینی خاطرنشان کرد: الان مدت‌هاست که فیلم‌های کمدی برای سینمادار در ارجحیت است و اکران این مدل فیلم‌ها، یک مقدار سخت است. ضمن اینکه دو سال از تولید این فیلم می‌گذرد، شاید اگر زمانی که آقای کیارستمی زنده بودند، این فیلم اکران می‌شد به مراتب اکران بهتری داشت.

او ادامه داد: به هرحال وقتی دو سال از ساخت یک فیلم بگذرد، تا بخواهی فیلم را دوباره برای سینمادار جا بی‌اندازی، وقت می‌برد اما با همه‌ی این اوصاف و محدودیت سالن نمایش، فیلم فروش خوبی داشته است.

سعید خانی در پاسخ به اینکه آیا حضور چهره‌ای چون شهاب حسینی و گیشه‌ای که این بازیگران دارند، باعث شد که پخش فیلم «امتحان نهایی» را بپذیرید؟ گفت: قطعا حضور بازیگران چهره در فروش یک فیلم تاثیرگذار هست اما من این فیلم را به این دلیل پخش کردم چون آن را دوست داشتم و همچنین معتقدم اثری از آقای کیارستمی می‌تواند باعث شود تا مخاطبان بیشتری به سالن بیایند.

این پخش‌کننده همچنین تاکید کرد که “فرهنگ با هم رفتن به سینما و فیلم دیدن باید بیش از این جا بی‌افتد.”

سعید خانی در پایان درباره‌ی اینکه آیا تبلیغات متفاوتی برای «امتحان نهایی» در نظر گرفته‌اید؟ گفت: ما برای این فیلم یک شعاری درآوردیم که “آیا تا به حال برای عاشقی امتحان دادی؟” و  در فضای دانشگاهی از اساتید و دانشجویان این سوال را پرسیدیم و براساس آن ویدیو درست کردیم.

به گزارش ایسنا، فیلم «امتحان نهایی» به کارگردانی عادل یراقی و نویسندگی عباس کیارستمی و عادل یراقی، محصول سال ۱۳۹۴ است.

«امتحان نهایی»  به تهیه‌کنندگی مصطفی شایسته روایت داستان یک معلم ریاضی است که برای تدریس خصوصی به خانه شاگردش می‌رود و همین امر باعث آشنایی او با مادر بچه می‌شود.

 


iconادامه مطلب

سالروز تولد پرویز رجبی مورخ و محقق تاریخ ایران باستان
بازديد : iconدسته: گزارش

 

پرویز رجبی ،مورخ و محقق تاریخ ایران باستان و مترجم بهار سال ۱۳۱۸ در روستای امامقلی، حدود ۴۰ کیلومتری قوچان، به دنیا آمد.

کودکی را در زادگاه پدری‌ا‌ش در روستای آق‌کند، بین میانه و زنجان سپری کرد و در همان جا به مدرسهٔ ابتدایی رفت.
در مشهد دیپلم گرفت و به استخدام ادارهٔ فرهنگ قوچان آموزش و پرورش کنونی درآمد و آموزگاری را پیشه کرد. در سال ۱۳۳۸ به تهران آمد و در بانک صادرات استخدام شد و تا ۱۳۴۲ در آن بانک کار می‌کرد.

در سال ۱۳۴۲ برای ادامهٔ تحصیل به آلمان رفت. در سال ۱۳۴۹ از دانشگاه گوتینگن آلمان دکترا گرفت .در بازگشت نخست به استخدام دانشگاه اصفهان درآمد . در سال ۱۳۵۳ سرانجام مرکز تحقیقات ایران‌شناسی را تأسیس کرد.

در ۱۳۶۷ مجدداً به آلمان رفت و به مدت ۶ سال به تحقیق و تدریس در دانشگاه‌های دانشگاه ماربورگ و گوتینگن مشغول بود. سرانجام در ۱۳۷۳ مجددا به ایران بازگشت و ریاست بخش ایران‌شناسی مرکز دایرةالعمارف بزرگ اسلامی را بر عهده گرفت.
۱۳۷۹ سالی بود که براثر سکته مغزی و فلج شدن نیمی از بدن خانه نشین شد اما همچنان به کار تحقیق و ترجمه اشتغال داشت .در این مدت بیش از ۲۰۰ مقاله علمی تالیف و حدود ۹۰ مقاله نیز برای مرکز دائرالمعارف دائره المعارف بزرگ اسلامی ویرایش کرد.

پرویز رجبی در پاییز و زمستان ۱۳۸۹ یک دوره سخت بیماری و شیمی درمانی را تحمل کرد ولی همچنان با سخت کوشی تمام به تحقیقات خود ادامه دادتا در ساعت ۲۲:۳۰ دقیقه روز ۲۱ بهمن ماه ۹۰ ۱۳جان به جان آفرین تسلیم کرد.

 


iconادامه مطلب

سایر صفحات سایت

Copyright © 2013 _ Design by : MrJEY