نگاهی به یک رمان موراکامی دیوارهای نامطمئن یک شهر

نگاهی به یک رمان

موراکامی دیوارهای نامطمئن یک شهر

نویسنده: جانی والفیز            مترجم: ونداد سلطانی

(شماره ۱۷۵)

شايد از دوندهي ماراتني که تا ۳۳ سالگي هنوز دويدن را آغاز نکرده و در نخستين اولتراماراتن خود، در يک مسابقهي صد کيلومتري در اطراف درياچه ساروما در هوکايدو ژاپن شرکت ميکند، بايد جهاني اين چنين را نيز در داستاننويسي انتظار داشت؛ جهاني که در آن غرق ميشويد، آهسته ميدويد، گاهي خسته ميشويد و در نهايت به آرامش ميرسيد. «هاروکي موراکامي» که مخاطب ايراني او را با آثاري چون، «شکار گوسفند وحشي»، «سوکورو تازاکي بيرنگ و سالهاي زيارتش»، «ديدن دختر صد درصد دلخواه در صبح زيباي ماه آوريل»، «نفر هفتم»، «از دو که حرف ميزنم از چه حرف ميزنم»، «IQ 84» و… ميشناسد؛ در ماه آوريل ۲۰۲۳ ميلادي، آخرين اثر خود را نيز در کشور ژاپن، منتشر کرده و با استقبال مخاطبان نيز روبرو شده است. دربارهي اين کتاب که بلندترين رمان موراکامي نيز محسوب ميشود، بخوانيم.


iconادامه مطلب

در شانزدهمین سالمرگ کورت ونهگات نگاهی به جهان طنزآمیز و تلخ او مراقب آنچه تظاهر میکنیم، باشیم

در شانزدهمین سالمرگ کورت ونه‌گات نگاهی به جهان طنزآمیز و تلخ او

مراقب آن‌چه تظاهر می‌کنیم، باشیم

پژمان سلطانی/ روزنامهنگار

(شماره ۱۷۵)

« و جايي بهار شد. معدن اجساد را بستند . سربازان همه براي جنگ با روس‌ها از آن‌جا رفتند به مناطق حومه؛ زنان و کودکان دست به کندن سنگر زدند. بيلي و ديگران را در اصطبل، در حومه‌ي شهر زنداني کردند. بعد يک روز صبح از خواب بيدار شدند و ديدند درِ اصطبل قفل نيست. جنگ جهاني دوم در اروپا تمام شده بود»۱

جهان «کورت وُنه‌گات جونيور»، نويسنده‌ي آمريکايي ( ۱۱  نوامبر ۱۹۲۲-  ۱۱ آوريل ۲۰۰۷) آميخته‌اي از طنز سياه و نگاهي علمي- تخيلي به موضوعات، از ساده‌ترين تا پيچيده‌ترين آنهاست. اگرچه ونه‌گات آثار بيشماري دارد اما سه اثر «‌سلاخ‌خانه شماره پنج/ ۱۹۶۹»، « گهواره گربه/۱۹۶۳» و صبحانه قهرمانان / ۱۹۷۳ » از شاخص‌ترين آثار او هستند.

ونه‌گات در طول عمر خود بارها دست به خودکشي زد که همه‌ي آن‌ها ناموفق بود. اين نويسنده دليل خودکشي‌هاي مکرر خود را حضور در کشتار درسدن در جنگ جهاني دوم عنوان کرده و از زندان آن به‌عنوان «قفسه‌ي گوشت کشتارگاهي» ياد مي‌کند. ونه‌گات در تاريخ ۱۱ آوريل ۲۰۰۷  به مرگ خودخواسته در منزل شخصي خود به‌دليل سقوط و صدمه‌ي ناشي از آن، جان سپرد. يازدهم آوريل امسال ( ۲۰۲۳ ميلادي)، شانزدهمين سال درگذشت اوست که به همين مناسبت، نگاهي داريم به فرازهايي از زندگي او.

 


iconادامه مطلب

چرا آنجا بودم! گوشه هاي تاريک زندگي يک شاهزاده

چرا آنجا بودم!

گوشه هاي تاريک زندگي يک شاهزاده

پژمان سلطانی              ونداد سلطانی

(شماره ۱۷۳ آزما)

 

«يدکي»، « ذخيره». همين اسم، بيانگر بسياري از مفاهيم نهفته در کتاب است. بيانگر جايگاهي است که پرنس «هري» از بودن در ميان خانوادهي کوچک خود- پدر، مادر و برادر- و خانوادهي بزرگ سلطنتي (رويال فاميلي) احساس کرده و ميکند. او طي چند سال اخير دو بار در کانون انتقاد و توجه قرار گرفته؛ بار نخست، زمان انتخاب همسرش «مگان مارکل» و بار دوم زماني که عطاي خانواده سلطنتي را به لقايش بخشيد و خود را از تعلق داشتن به يک خانواده خاص رها کرد و «مانند همه بودن» را انتخاب کرد. اکنون در آستانهي سال جديد ميلادي (۲۰۲۳) بار ديگر خودش را در کانون توجه و انتقاد قرار داده و اين بار با انتشار کتابش. اگرچه کتاب پردهبرداري دقيق از احوالات خانواده سلطنتي بريتانيا نيست؛ اما بيانگر احوالات شخصي هري در رابطه با خانواده است. کتاب پرنس هري، ويژگيهاي بيشماري دارد؛ به همين دليل گشتي زديم و نگاه کرديم به آنچه دربارهي کتاب گفته شده يا پرنس هري دربارهي کتابش گفته است. بيترديد اين کتاب، برگ مهمي از تاريخي است که در آن نفس کشيده و قدم ميزنيم؛ حتي با چند دريا فاصله جغرافيايي از مکان وقوع اين اتفاقات.


iconادامه مطلب

اصلاحیه ایی بر یک تحریف تاریخی داریوش همایون، مردی با نقاب سیاه
بازديد : iconدسته: ادبیات,یادداشت ها

یادداشت – هوشنگ اعلم – شماره ۱۶۷

داریوش همایون صاحب و مدیر روزنامه آیندگان که در دولت جمشید آموزگار وزیر اطلاعات و جهانگردی بود، همان وزارتخانه‌ای که بعد از بهمن ۵۷ به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تغییر نام داد، در مصاحبه‌های متعددی که طی سال‌های پس از انقلاب انجام داده و از جمله در گفتگویی با عنوان تاریخ شفاهی سعی در تحریف واقعیت‌هایی داشته که لازم است توضیحات روشنگری در مورد آن داده شود تا از تحمیل یک دروغ به تاریخ جلوگیری شود. داریوش  همایون همان کسی بود که آن مقاله‌ی معروف را که با امضای مستعار “رشیدی مطلق” در روزنامه اطلاعات به چاپ رسید. برای چاپ به روزنامه‌ها داد. مقاله‌ای که فردای انتشار آن در روزنامه اطلاعات، قم  به آشوب کشیده شد و بشکه باروتی آتش گرفت که انفجارش تاریخ ایران را ورق زد.


iconادامه مطلب

خانه باغی در پاییز
بازديد : iconدسته: ادبیات,یادداشت ها

یادداشت- هوشنگ اعلم – شماره ۱۶۵

علف‌هاي زرد و خشک از درز سنگ فرش‌هاي پياده راه باغ تا به ساختمان برسد بيرون زده بود. درخت‌ها انگار در پاييزي عتيق خشکيده بودند و زمين پر بود از ساقه‌هاي بلند و درهم شکسته علف‌هاي خشک. پيچک بالا رفته از ديوار ساختمان آجري انگار در لحظه‌اي از زمان به ناگهان خشکيده بود و تصويري خزان‌زده از خانه‌اي که زماني هرم نفس‌هايي آن را زنده مي‌داشت در پيش چشم گذاشته بود. انگار خانه‌اي متروک!. اما نه! هنوز کسي در آن خانه بود مردي پر از شور زندگي! نويسنده مترجم و پژوهشگر ادبيات  منوچهر بديعي  که انگار به عمد نمي خواست هُرم نفس‌هايش و صداي گام‌هايش خواب خانه باغ را برآشوبد و به آن انجماد خزان تلنگري بزند يا شايد اين همه  وهم  بود و در ذهن من. در آن سکوت سرد خزاني.


iconادامه مطلب

وطن در دوران پهلوی و از آن پس
بازديد : iconدسته: یادداشت ها

وطن در دوران پهلوی و پس از آن- یادداشت هوشنگ اعلم-شماره۱۶۵

سال ۱۲۹۹ ورق برگشت. رضاخان میرپنج فرمانده فوج قزاق تهران را فتح کرد تا بعد ایران را بگیرد آخرین پادشاه سلسله قاجار به لرزه افتاده بود و محمدعلی شاه آواره از تخت شاهی در گریز.

با تلاش تجددخواهان و مبارزات مردم تبریز و تهران و برخی شهرهای دیگر مشروطه به بار نشسته بود و با امضای مظفرالدین شاه ارزش قانونی یافته بود هرچند که بعد از مرگ مظفرالدین شاه جانشین او محمدعلی شاه برای نابود کردن مشروطیت نوپا به دامن روسیه آویخت و با کمک لیاخوف فرمانده قزاق‌های روس مجلس را به توپ بست و بسیاری از سران جنبش مشروطه دستگیر، زندانی و کشته شدند.


iconادامه مطلب

وقتی که خانه خانه بود و چراغ ما در خـــانه می سوخت-گفت و گو بادکتر ژاله آموزگار، اسطوره شناس
بازديد : iconدسته: گفت و گو,یادداشت ها

گفت و گو بادکتر ژاله آموزگار، اسطوره شناس- ندا عابد- شماره  ۱۶۵

دکتر ژاله آموزگار، نياز به معرفي ندارد. بانوي يگانهي فرهنگ ايران زمين است و هرکس که به ايران و فرهنگ ايرانـــي دلبسته است او را مــيشنــاسد. و چه افتخـاري بالاتر از شاگـــردي ايشــان که ســالهـــا پيش نصيب من شد و به اعتبار همين شاگــــردي با استاد به گفتگو نشستيم.گفتگويي که با پرسشي دربــاره ي وطـــن آغـــاز شد و به لطف شيرين گفتـــاري استاد به گپ و گفتي صيمانه بدل شد.


iconادامه مطلب

صدای خسته مردمان اندوه زده
بازديد : iconدسته: یادداشت ها

صدای خسته
مردمان اندوه زده


iconادامه مطلب

مطبوعات ایران، بودن برای نبودن !
بازديد : iconدسته: یادداشت ها

مطبوعات ایران، بودن برای نبودن !

هوشنگ اعلم- سرمقاله
گمان نمی‌کنم در طول نزدیک به دویست سال که از عمر انتشار نشریات در ایران گذشته است. مطبوعات شرایطی بدتر از آن چه که امروز دارند را تجربه کرده باشند.

 


iconادامه مطلب

آن غروبهای خاطره ساز
بازديد : iconدسته: یادداشت ها

آن غروبهای خاطره ساز
ندا عابد- یادداشت مدیر مسئول

 

همين سالي ۸۵ و ۸۶ (که حالا انگار صد سال از آن گذشته) صفحاتي در مجله داشتيم به نام غروب تحريريه، در اين صفحات حال و هواي غروبي دفتر ازما را مينوشتم. چرا که مطبوعاتي جماعت معمولا از ظهر به بعد کار و بار و رفت و آمدش شروع ميشود.


iconادامه مطلب

سایر صفحات سایت

Copyright © 2013 _ Design by : MrJEY