زیر و بم خیابان ناصرخسرو به روایت سعید نفیسی
بازديد : iconدسته: گزارش

پروانه کاوسی- گزارش، شماره ۱۵۷: تهران شهري است که اگر گزاف نباشد، هر روز در حال تغيير و تحول است، تغيير و تحولاتي که گذشته يک شهر را به سرعت محو مي‌کند؛ شهري که براي خودش تاريخي دارد و هر سنگ و بنايش حکايتي دارد و حال امروز با تغيير شکل کوچه و خيابان‌هاي شهر حکايت آن آرام‌آرام در حال کمرنگ شدن است؛ شهري که براي آگاهي از گذشته و تاريخچه جزئيات کوچه و خيابانش بايد سراغ روايت بزرگان اهل فرهنگ و سياست رفت تا شايد از ميان خاطرات‌شان  ردي از گذشته شهر پيدا شود، خاطرات سعيد نفيسي از اين جمله است، خاطراتي که جزئيات ريز و درشتي از گذشته شهر تهران در خودش دارد، جزئياتي که وقتي آن را مي‌خوانيد، شايد متوجه نشويد اين روايت تکراري است زيرا چنان شما را با جزئيات دقيق درگير مي‌کند که يادتان مي‌رود که روايت ديگري هم از ناصرخسرو خوانده‌ايد.


iconادامه مطلب

ناصر خسرو کانون کتاب و اندیشه
بازديد : iconدسته: گفت و گو

وقتي از راسته کتاب در تهران حرف مي زنيم ذهن ها به سمت خيابان انقلاب و راسته کتاب فروشيهاي آن ميرود در حالي که اولين راسته کتاب ايران در قلب خيابان ناصر خسرو متولد شده است. خياباني که امروز به بازار مواد شيميايي و دارو تبديل شده و کمتر رد و نشاني از کتاب فروشيهاي قديم در آن ديده ميشود .  با اين وجود پشت خيلي از کتابهاي قديمي مذهبي و ادعيه را نگاه کنيد يک آدرس نوشته ناصر خسرو کوچه حاج نائب.


iconادامه مطلب

رویای دارالفنون
بازديد : iconدسته: یادداشت ها

هوشنگ اعلم، شماره ۱۵۷: با ترس و خشم از دفتر زدم بيرون و روياي دارالفنون در ذهنم فرو ريخت، کاخ آرزوهايم در حالي که نمي‌دانستم کمونيست يعني چي؟ چند قدم مانده به کوچه قورخانه، درست روبروي گوشه شمالي پارک شهر و خياباني که بعدها به اسم خيابان ورزش شناخته شد بساط داشت و هر عصر از اتوبوسي که ايستگاه آخرش در آخر همين خيابان بود پياده مي شدم بساطش را مي ديدم. با عجله و جوري که کسي متوجه نشود کتاب هاي مدرسه را مي‌زدم زير پيراهنم و ته کتاب ها را مي کردم داخل ليفه شلوارم و کمربندم را محکم مي کردم که کتاب ها نيافتد. حالا دست هايم آزاد بودند.


iconادامه مطلب

صدسال پرسه در یک ساعت
بازديد : iconدسته: گزارش

ندا عابد، گزارش شماره ۱۵۷: تیغ آفتاب پوست صورتم را می خراشید عرض میدان امام را طی کردم و به سمت پایین پیچیدم تابلوی آبی رنگ خیابان را دیدم، «خیابان ناصرخسرو»، یاد شاعر یمگان دره و شعر معروفش افتادم:


iconادامه مطلب

جادوی سادگی نویسنده برجسته مکزیکی
بازديد : iconدسته: ادبیات

با خواندن «نبردهایی در صحرا» خواننده متوجه جادوی نوشتاری پاچکو می‌شود: ساده، بسیار فریبنده و استادانه. صدای روایی‌اش چنان خوب تنظیم شده که در واقعیتِ اتفاقات، داستان‌ها و احساسات می‌خرامد و همواره این تصور را ایجاد می‌کند که حافظه هرگز خیانت نمی‌کند.


iconادامه مطلب

برداشت‌های آشفته و نادرست از «شعر»/ترجمه غلط فرمالیسم در ایران
بازديد : iconدسته: شعر و داستان

.

پژوهشگر حوزه ادبیات گفت: درباره هر کلمه‌ای که میان زبان معمولی و زبان تخصصی مشترک است با برخی برداشت‌های آشفته و نادرست مواجه هستیم که مثلا شعر یکی از آنهاست.


iconادامه مطلب

بایدها و نبایدهای روایت زندگی آدم‌ها
بازديد : iconدسته: ادبیات

علی‌اصغر شیرزادی درحالی که معتقد است هر چیزی این قابلیت را دارد که وارد داستان شود، از تفاوت‌های روایت زندگی افراد در قالب زندگی‌نامه با داستان و رمان می‌گوید.


iconادامه مطلب

چین دوباره سینماها را می‌بندد
بازديد : iconدسته: سینما

پس از مشاهده اولین نمونه‌های ویروس هندی کووید ۱۹ در چین، دستور تعطیل شدن بخشی از سینماهای یک استان داده شد.


iconادامه مطلب

نقاشی‌ها و نامه‌های شخصی «کافکا» در ویترین اینترنت
بازديد : iconدسته: ادبیات

جموعه‌ای از دست‌نوشته‌ها، نامه‌ها و طراحی‌های شخصی «فرانتس کافکا»، از چهره‌های سرشناس ادبیات قرن بیستم، پس از ترمیم، فهرست برداری و تهیه نسخه دیجیتال، روی شبکه جهانی اینترنت در دسترس عموم قرار گرفت.


iconادامه مطلب

با سانسور چگونه اید، آقای رییس جمهور؟
بازديد : iconدسته: سینما

علیرضا داود نژاد کارگردان سینما ، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، نامه ای را با عنوان “با سانسور چگونه اید آقای رییس جمهور” خطاب به نامزدها منتشر کرده است.


iconادامه مطلب

سایر صفحات سایت

Copyright © 2013 _ Design by : MrJEY