در این مطلب میتوانید متن کامل هشتادو هفتمین شماره ماهنامه آزما را مشاهده کنید.
نشریه ادبی آزما به پاس همراهی ۲۰ ساله مخاطبین خود متن کامل ماهنامه آزما را بر روی وب منتشر می کند.
با کلیک بر روی هر عنوان متن آن مطلب را دانلود و مشاهده کنید.
فهرست هشتادو هفتمین شماره ماهنامه آزما
- ادبیات کودک و نسل بی رویا
- برای او که معلم بود و عاشق بود و…
- زمستان تلخ سیمین را هم برد
- زنگ ها در سکوت به صدا درآمدند!
- زیستن در امتداد هنوز بازپسین
- سووشون یک اثر جهانی است
- سیمین خسته است
- شعر، هنر بی تعریف شکسپیر عزیز! مسئله این است!
- هنر و چیستی شعر
در اینجا بخشی از مطالب منتشر شده ماهنامه آزما را مشاهده می کنید
دربارهی سیمین، گپی کوتاه با دکتر جواد مجابی
سووشون یک اثر جهانی است
دكتر جواد مجابي در گستره فرهنگ معاصر به عنوان نويسنده، شاعر، پژوهشگر و منتقد نامي آشناست از آشناتر او در همه اين سالها، كه بسياري از اهل قلم به گوشه انزوا خزيدند با نوشتهها، نقدها، گفتگوها و سرودههايش حضور پررنگ خود را به رخ كشيد و جاي خالي بسياري را پر كرد و اين حضور پر رنگ تداوم همان روالي بود كه او از سالهاي پيش از انقلاب آغاز كرده بود و لابد به اين دليل كه نويسنده نميتواند و نبايد خاموش بماند، در هر شرايطي و به ضرورت اين پركاري و تلاش بيخستهگي است كه دكتر مجابي همه رويدادهاي فرهنگي و هنري را رصد ميكند. او همه جا هست، در نمايشگاه نقاشي، در شب شعر، در جلسات نقد و بررسي در تئاتر و يك تنه شايد به جاي چند نفر. و با همه اهل هنر و فرهنگ حشر و نشر دارد و اين حشر و نشر طبعاً با بسياري از آنها كه از سالها پيشتر با او سابقه دوستي دارند بيشتر است. در مراسم بدرود با بزرگ بانوي داستاننويسي ايران سيميندانشور هم بود، كه بايد ميبود و ديدمش، مثل هميشه در گوشهاي، ساكت و آرام و جست و جو گر. بعد از مراسم بدرود فرصتي پيش آمد كه از او درباره سيمين بپرسم كه ميدانستم از سالياني دور، از همان سالهاي انتشار سووشون با سيمين دانشور و آثارش در ارتباط نزديك بوده است و از دوستان نزديك سيمين يكي هم اوست. اما پرسش من درباره سيمين دانشور نميتوانست آغاز يك گفت و گوي مفصل و كاونده درباره زندگي سيمين و آثارش باشد. در آن فرصت محدود پرداختن به چنين فكري سهل انگارانه مينمود. پس تنها يك هدف داشتم. باز ديدن سيمين از نگاه دكتر جواد مجابي. در چند كادر. چرا كه سيمين دانشور هنوز آن چنان كه بايد و در شان اوست دست كم براي نسل جوان شناخته نيست و هر نگاهي ولو كوتاه ميتواند نوري بتاباند بر گوشهاي از شخصيت او به عنوان يك نويسنده، يك روشنفكر و يك انسان و در پاسخ پرسش من دكتر مجابي گفت:
نخستين ويژهگي خانم سيمين دانشور عشق فراوان و خدشه ناپذير او به فرهنگ ايران و استقلال فكري اوست كه هرگز از دست نداد. او سالها در كنار جلال آل احمد زندگي كرد و عاشقانه هم زندگي كرد اما استقلال فكري خودش را داشت. در كنار گروههاي سياسي و فرهنگي و چهرههاي مطرح و سردمداران اين گروهها استقلال فكري خودش را حفظ كرد در كانون نويسندهگان هم او سيمين دانشور بود با تفكر و استقلال فكري خودش و تسليم نظراتي كه نميپسنديد نشد. او حتي با گروههاي مذهبي ارتباط نزديك داشت. با آنها گفت و گو ميكرد، حرفهايشان را ميشنيد اما استقلال فكري خودش را داشت و اين مهمترين ويژهگي براي يك نويسنده است. استقلال انديشه يك نويسنده در واقع ضامن رشد اوست و سيمين اين استقلال را به تمامي داشت و با همين استقلال انديشه بود كه به فرهنگ و هنر و ادبيات ايران نگاهي عاشقانه داشت به عقيده من براي شناخت بيشتر سيمين بايد بر اين نكته بسيار تكيه كرد و همين جا بگويم كه سيمين دانشور هنوز آن گونه كه بايد دست كم براي نسل جوان شناخته نشده.
ماهنامه آزما: ويژهگيهاي شخصيتي سيمين را به عنوان يك شخصيت فرهنگي چه گونه تعريف ميكنيد؟
مهرباني و انسانيت ذاتي او بود و يك ويژهگي مثال زدني در شخصيت او. او مهربان بود و فروتن و نسبت به همه چيز و همه كس نگاهي انساني داشت. خالي از حب و بغض يا دشمني. او در مورد نويسندهگاني كه هم دوش او نبودند همان قدر مهربان و صميمي رفتار ميكرد كه با چهرههاي شاخصتر فرهنگي. او نسبت به جوانترها و نويسندهگان تازه آمده، همان رفتاري را داشت كه يك معلم و يك مادر ميتواند با شاگردانش و فرزندانش داشته باشد مشوق، مهربان و آموزنده. سيمين از اين كه دانستههايش را در اختيار جوانها بگذارد دريغ نميكرد و انگار حمايت از جوانها را يك وظيفه انساني و فرهنگي براي خود ميدانست و به نظر من داشتن چنين منشي، سيمين را از خيلي جهات و از خيلي كسان متمايز ميسازد.
ماهنامه آزما: مهمترين اثر سيمين دانشور به عنوان يك نويسنده به انتخاب شما كدام است؟
بيترديد سووشون يكي از مهمترين آثار ادبي است رمان معاصر ارزشمندي كه ديديم چه استقبالي از آن شد و هنوز هم بعد از چند دهه سووشون از همين اقبال برخوردار است اين رمان به زبانهاي زيادي ترجمه شده و پنجرهاي است رو به ادبيات معاصر ايران كه به غير ايرانيها امكان ميدهد غير ايرانيها هم با ادبيات معاصر ما و يكي از درخشانترين نمودهايش آشنا شوند. به نظر من اين يك كار درجه يك جهاني است اما در مورد آثار بعدي خانم دانشور نميتوانم همين نظر را داشته باشم. اما به طور كلي سيمين دانشور پيشروترين نويسنده ايران است.
ماهنامه آزما: نكته عجيب براي من اين است كه سيمين دانشور با همه تواناييهايش به عنوان يك نويسنده و به عنوان خالق سووشون كه در عرصه داستاننويسي ايران بيهمتاست و به رغم همه تواناييهاي علمي و ادبياش هميشه در كنار جلال و به نوعي در رابطه با نام جلال آل احمد ديده شد و حتي در پوسترهايي هم كه در مراسم بدرقه آخرين او پخش شد نوشته بودند سيمين به جلال پيوست. چرا نبايد ما باور كنيم كه يك زن و مخصوصاً زني مثل سيمين دانشور يك هستي مستقل دارد.
در اين كه سيمين دانشور همسر جلال بود، و جلال آل احمد هم يك نويسنده مطرح و در حد خودش تأثير گذار بوده است حرفي نيست و در اين هم كه اين هر دو در كنار هم زندگي و كار ميكردند حرفي نيست اما به نظر من اين يك توهين بزرگ است كه يك نويسنده را زير نام يك نويسنده ديگر و در رابطه با نام او مطرح كنيم. خود خانم دانشور هم از اين مسئله رنجيده خاطر بود. موارد بسياري بود كه خبرنگاري به سراغ سيمين ميرفت و اول درباره جلال ميپرسيد و در واقع سيمين در رابطه با نام جلال بر بررسي و مطرح ميشد و به نظر من اين ظلم شايد ناخواستهاي بود نسبت به سيمين دانشور و ظلمي سترگ درباره زنان كه هويتشان در رابطه با نام يك مرد رسميت مييابد.