عالم هنر مزرعه بلال نیست
بازديد : iconدسته: گزارش ها

حرفی به گلایه یا…

بالاخره صدای اعتراض مجابی هم درآمد. مردی که در همه این سال‌ها که خیلی‌ها سکوت کردند و گاه به قهری معترض دور یک روزنامه یا نشریه را که وابسته‌اش می دانستند به این یا آن جریان خط کشیدند که چیزی برایش ننویسند و یا… بی‌هیچ حب و بغضی از هر نشریه‌ای که به سراغش رفتند برای گفت‌وگو یا اظهارنظر با روی باز پذیرفت پرا که باور دارد فرهنگ را نمی‌شود با خط کشی‌هایی از این دست تکه،‌تکه کرد و شاید به همین دلیل وقتی کتاب ارزشمندش سرآمدان هنر ایران چاپ شد و نشریات مختلف تقریباً درباره ی انتشار این کتاب سکوت کردند صدایش درآمد و با گله از پرداخته نشدن به آثار پیشکسوتان ادبیات در نشریه‌ها، آن‌ها را محفلی و مُد گرا خواند.


iconادامه مطلب

آنها که گفتند نه!
بازديد : iconدسته: یادداشت ها

نوشتاری از اومبرتو اکو درباره‌ی‌ مطبوعات

اومبرتو اکو فیلسوف نامدار، استاد دانشگاه و برجستهترین نشانهشناس معاصر است.


iconادامه مطلب

ممیز، شاملو و روزگار سپری شده
بازديد : iconدسته: گفت و گو

ابراهیم حقیقی را از طریق کارهایش می‌شناختم و بارها او را در مراسم رسمی از دور دیده بودمش همیشه فکر می‌کردم آدمی که صاحب چنین چهره‌ی جدی است، چه طور هنرمند شده و خالق این آثار است. وقتی برای مصاحبه با او به دفترش رفتم و از چند در شیشه‌ای مجهز به چشم الکترونیکی رد شدم و رسیدم به اطاق کار کلاسیکی با مبلمان چوب آلبالویی و مبل‌های صورتی و لوستر چند شاخه‌ی طلایی،  به وضوع پیوند فضای مدرن و کلاسیک را در کنار هم دیدم.  فضایی مشابه کارهایش. وقتی با او هم صحبت  شدم گنجینه‌ای از خاطرات شیرین را یافتم که با سخاوت در برابرم گشوده شده بود.  انگار سال‌ها بود که همدیگر را می‌شناختیم، از مجله حرف زدیم و شماره‌ی آخر که نتوانسته بود از دکه فراهم کند و قرار شد  برایش   بفرستم. صمیمیتی غیرقابل پیش‌بینی و خالصانه که باعث شد زمان گفت‌وگویی که قرار بود یک ساعت باشد، دو ساعت طول بکشد از شاملو و ممیز گفتیم و به روایتی شیرین درباره‌ی این دو از چشم ناظر سوم که ابراهیم حقیقی است.


iconادامه مطلب

گرافیک رودرویی با واقعیت
بازديد : iconدسته: گفت و گو

این گفت‌وگو، چند سال پيش انجام شده اما پيش از اين در جايي چاپ نشده، يک طرف گفت‌وگو محمدرضا اصلاني سينماگر و شاعر است و طرف ديگر مرتضي مميز گرافيست. و محور بحث گرافيک مطبوعاتي است در آغاز گفت‌وگو مرتضي مميز مي‌گويد: آن‌چه در اين گفت‌وگو آمده مي‌تواند براي همه‌ي  اهل هنر و انديشه ارزشمند باشد.


iconادامه مطلب

با آیدا، از عشق و درخت و خنجر و خاطره
بازديد : iconدسته: شعر و داستان

همیشه دوست داشتم «آیدا»ی شاملو را ببینم، دیدن او به عنوان همسر احمد شاملو از یک نظر جذاب بود اما از طرف دیگر به عنوان زنی عاشق، از آن گونه که سال‌هاست دیگر نظیرش پیدا نمی‌شود. زنی که حضورش نه فقط الهام‌بخش شاملو در سرایش بسیاری از شعرهایش بود، که خیلی‌ها  تداوم شاملو را بسته به حضور او می‌دانند. زنی که سال‌های سال هم راهی، همکاری و عاشقی را با شاملو تجربه کرد. دیدار با او را مدیون دوست گرامی علیرضا رئیس‌دانایی مدیر انتشارات نگاه هستم که همراه او و سردبیر مجله در یک غروب پاییزی زیبا رفتیم به شهرک دهکده خانه شماره ۵۵۵ در یک کوچه‌ی خزان زده‌ی زیبا. در تمام طول گفت‌وگو با آیدا که مهربانانه میهمان‌نوازی و پذیرایی می‌کرد، به گوشه‌ و کنار خانه نگاه می‌کردم و در آن فضای نیمه تاریک سایه‌ی پله‌هایی که روزگاری شاملو از آن‌ها پایین می‌آمد، را می‌دیدم و سردیس‌ها و تصاویری که از شاملو در گوشه و کنار خانه بود، سینی بزرگ شمع‌های سرخ رنگی که عکسی از شاملو در میان آن‌ها بود و این همه برایم تردیدی نگذاشت که هنوز بعد از شانزده سال آیدا همچنان با حضور شاملو زندگی می‌کند همان‌طور که سال‌هاست عاشقانه مشغول تدارک کتاب کوچه و جمع‌آوری آثار اوست. و در فضایی چنین صمیمانه گفت‌وگو به گپی دوستانه و چهار نفره تبدیل شد درباره شاملو، آیدا و … عشق. 


iconادامه مطلب

از کجا می آید این آوای خوش گفت‌وگوی بهرام دبیری با محمدعلی سپانلو پیرامون جریان‌های فرهنگی معاصر
بازديد : iconدسته: ادبیات

از صقحه ۱۴ تا ص۱۹، مهر و آبان، ۱۳۹۳، شماره ۱۰۵ و ۱۰۶

از آشنايي بهرام دبيري با محمدعلي سپانلو چهل و چند سالي بيشتر ميگذرد. آن زمان، دبيري دانشجوي نقاشي بود و سپانلو شاعري مطرح. چهگونگي اين آشنايي اما خود داستاني دارد که دبيري در بعد از ظهري از روزهاي ماه مهر در خانه ي سپانلو روايت کرد:


iconادامه مطلب

جامعه پر از نویسنده اما بدون خواننده
بازديد : iconدسته: گفت و گو

سرانه ي مطالعه در ايران بسيار پايين است حتي در مقايسه با کشوري مثل پاکستان تيراژ بسيار اندک کتابها دليل بر بيعلاقهگي عمومي نسبت به مطالعه است، شما علت را در چه ميدانيد.

در اين باره بارها نظر داده‌ام که بيشتر اظهار نظرهايي که درباره ي سرانه ي کتابخواني و حتي مقايسه ي آن با کشورهاي ديگر مي‌شود پايه و اساس علمي ندارند و مشخص نيست که مبناي روش‌شناسي آن‌ها چيست. بنابراين هر آن‌چه در اين‌جا گفته مي‌شود از اين امر ضعف روش‌شناختي مي‌برد. اما در کل شايد بتوان بر گروهي از تجربه‌هاي ميداني، بدون آن‌که با دقت بتوانيم از «ميزان» کتاب‌خواني صحبت کنيم، تکيه بزنيم و از نوعي «کمبود» يا «نقصان» در اين زمينه صحبت کنيم که براي نخبگان و اکثريت دست اندرکاران محسوس است. بحث من نيز در همين زمينه و همين محدوده، انجام مي‌گيرد، اما به هيچ‌وجه نمي‌توانم تا استنادهاي علمي در اين زمينه را بررسي نکنم، اظهار نظر دقيقي بکنم.


iconادامه مطلب

نهایت تغزل، نهایت تعهد
بازديد : iconدسته: یادداشت ها

چند سال ديگر بايد بگذرد تا شاعري مثل سيمين بهبهاني پيدا شود که شعرش نهايت تغزل باشد، تغزلي زميني و ملموس، و نهايت تعهد باشد، تعهدي در قبال هر آن‌چه که در وطنش مي‌گذرد و بر هم وطنانش و مهم تر از آن بر زنان هم وطنش؟ چند سال ديگر بايد بگذرد تا شاعري پيدا شود که شعرش مثل شعرهايي سيمين بهبهاني در تک تک کلماتش و در وزن و آهنگ کلمه‌ها حتي، تجلي نگاهي زنانه باشد به عشق و به زندگي و محيط پيراموني‌ در همه ي  ابعادش؛ شعرهايي زميني و غير ماورايي چه در تغزل و چه در تعهد؟ شاعري پيدا شود که اين‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ گونه حس و تعقلش متأثر شود از هر آن چه که بر او و بر ديگران مي‌گذرد؟


iconادامه مطلب

آزادی اختناق و ادبیات
بازديد : iconدسته: گفت و گو

ما ايراني‌ها هرگاه سخني  درباره‌ي مشروطه مي‌شنويم حدا قل هر سال در سالگرد اين واقعه ي تاريخي ، يعني۴۱ مرداد ماه  دچار احساسي دوگانه از غرور و افسوس مي‌شويم. مشروطه براي ما حکايت انسان‌هايي است که ظلم، استبداد و خودکامگي را برنتافتند و سعي کردند  با دست خالي يوغ اسارت را از گردن خود باز کنند.


iconادامه مطلب

ادبیات ما دچار فقدان مسئله است
بازديد : iconدسته: گفت و گو

پرسش اولم خيلي کلي است، به نظر شما ادبيات چيست؟

بگذاريد نخست نظر صورت‌گرايان جديد را درباره‌ي ادبيات بگويم. آن‌ها بر اين باورند که هرگاه فيزيک و خود پوسته‌ي کلام در محور توجه مخاطب قرار گيرد ما درحوزه‌ي «ادبيت» يا ادبي بودن قرار مي‌گيريم. بدين معنا که اگر مثلا شما درصف اتوبوس ايستاده‌ايد شهروندي در کنارتان بايستد و از شما بپرسد که آيا بليط اضافه براي ميدان آزادي داريد؟ شما فورا پيام را درمي‌يابيد. او  با هر لهجه‌اي که بپرسد شما پيام را دريافت مي‌کنيد زيرا دال‌ها و مدلول‌ها باهم انطباق کامل دارند. بليط اتوبوس، ميدان آزادي و رفتن به آن‌جا همه براي شما روشن است؛ به بيان ديگر آن‌چه در محور توجه قرار مي‌گيرد، پيام است. اما اگر همين شهروند در کنارتان بايستد و بگويد: بليط اضافه براي ابديت داريد؟ شما هيچ پيامي دريافت نمي‌کنيد. زيرا در اين‌جا دال‌هاي بليط و سفر و ابديت با مدلول‌هاي خود انطباق ندارند. بنابراين شما در حوزه‌ي ادبي بودن قرارمي‌گيريد. در ادبيات واژه‌ها به صورت «کُد» عمل مي‌کنند و به چيزي غير از خود دلالت دارند. به بيان ديگر، ادبيات استعاره‌ايست که هرکس برمبناي تداعي‌هاي دروني خويش آن را مي‌گشايد. درحقيقت فرماليست‌ها بافت موقعيتي زبان را که کلام در آن سريان دارد سازنده‌ي زبان ويژه مي‌دانند. مثلا اگر بافت کلام مسايل روزمره‌ي زندگي باشد، کلام به گونه‌اي جريان مي‌يابد که دال و مدلول با هم مطابقت دارند؛ اما اگر بافت کلام درموقعيتي خيالي و شاعرانه باشد، نظام دال و مدلولي به هم مي‌ريزد و قانون اين نظام به تعداد مخاطبان، داراي دگرگوني خواهد بود.


iconادامه مطلب

سایر صفحات سایت

Copyright © 2013 _ Design by : MrJEY