حرفی به گلایه یا…
بالاخره صدای اعتراض مجابی هم درآمد. مردی که در همه این سالها که خیلیها سکوت کردند و گاه به قهری معترض دور یک روزنامه یا نشریه را که وابستهاش می دانستند به این یا آن جریان خط کشیدند که چیزی برایش ننویسند و یا… بیهیچ حب و بغضی از هر نشریهای که به سراغش رفتند برای گفتوگو یا اظهارنظر با روی باز پذیرفت پرا که باور دارد فرهنگ را نمیشود با خط کشیهایی از این دست تکه،تکه کرد و شاید به همین دلیل وقتی کتاب ارزشمندش سرآمدان هنر ایران چاپ شد و نشریات مختلف تقریباً درباره ی انتشار این کتاب سکوت کردند صدایش درآمد و با گله از پرداخته نشدن به آثار پیشکسوتان ادبیات در نشریهها، آنها را محفلی و مُد گرا خواند.