مسئولیت و اعتراض در ادبیات
نویسنده: ریچ فاکس ترجمه: پژمان سلطانی
(شماره ۱۷۱)
در نيمهي دوم قرن بيستم و پس از پايان جنگ جهاني دوم، اروپا به طرز ناخوشايند و به تعبيري، وحشيانه، تغيير شکل يافت. سرچشمهي اين وضعيت، گفتمان بياعتمادي نظامي و موضعگيري سياسي بين ايالات متحده آمريکا و اتحاد جماهير شوروي، حاکميت کمونيستي تهاجمي در کشورهايي مانند چکسلواکي و تضاد فزاينده بين دولت و مخالفان آن در ايتاليا بود. اين نابسامانيها منجر به گفتگوهاي پيچيده، سرکوب، آزادي، حقوق بشر و فرهنگ شد. در آن شرايط خاص، نويسندگاني مانند «ايتالو کالوينو»، «ولاديمير ناباکوف» و «بوهوميل هرابال»، آثاري را خلق کردند که نه تنها سرکوب سياسي مشهود در ملتهاي خود و در سطح جهان را برجسته کرده و بازتاب دادند، بلکه گفتمان پستمدرن را نيز در اين حوزه برانگيختند. آنچه در پي ميخوانيد؛ نگاهي است به آثار اين سه نويسنده در آن برهه تاريخي خاص و پرداختن به مفهوم سرکوب، آزادي و فرهنگ در آثار همان دورهي آنها.