معاون هنری و امور سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان تاکید کرد: آنچه سینماهای استان را به حالت نیمه فعال درآورده، نداشتن فیلم است.
معاون هنری و امور سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان تاکید کرد: آنچه سینماهای استان را به حالت نیمه فعال درآورده، نداشتن فیلم است.
مهر نوشت: نظرسنجی متفاوتی درباره تماشای تلویزیون، ماهواره و سریال خارجی منتشر شده است که نشان میدهد با افزایش تحصیلات و منزلت شغلی و پایگاه اجتماعی میزان تماشای تلویزیون کمتر میشود.
«کوئنتین تارانتینو» فیلمساز مشهور آمریکایی در یک فهرست دستنویس، وسترن «خوب، بد، زشت» (۱۹۶۶) را به عنوان بزرگترین فیلم تاریخ سینما معرفی کرده است.
روزنامه شرق نوشت: احمد طالبینژاد میگوید، اگر «آرامش در حضور دیگران» و «گاو» در زمان خودشان امکان اکران عمومی پیدا میکردند، احتمال میرفت موج نوی دیگری به وجود آید.
مدیرکل نظارت بر عرضه و نمایش سازمان سینمایی با اشاره به اینکه تلاش میشود تا سالنهای نمایش فیلم به گروه شغلی ۲ منتقل شوند، تاکید کرد که سینماها از نظر رعایت پروتکلهای بهداشتی امن هستند.
روزنامه جوان نوشت: «طرح فیلمنامه را جوری بنویس که یک سفر خارجی در آن داشته باشیم»، این توصیه خودمانی یکی از تهیهکنندگان ارگانی به فیلمساز جوانی بود که میخواست درباره تولید یک پروژه سینمایی با او مشورت کند.
محمدحمیدیمقدم از مرز میان سیاهنمایی و گذر از آن با ارائه راهحل برای یک معضل اجتماعی میگوید.
سینماهای حوزه هنری در ۱۹ استان کشور بازگشایی شدند و هم اکنون در دسترس مخاطبان قرار دارند.
حوري اعتصام جزو نخستين کارمندان و تهيه کنندگان استخدام شده در تلويزيون از روزهاي آغاز فعاليت اين رسانه در ايران بود. بانويي فرهيخته که حضور و معاشرتش با اهل فرهنگ و هنر اين ملک از او گنجينه اي بي بديل از خاطره و دوستي و حضور در عرصه ي فرهنگ و هنر ساخته. بانو اعتصام که از دوستان سال هاي دور محمدرضا اصلاني است در پروژه ي شطرنج باد طراحي صحنه را برعهده داشته با او گفتگوي مفصلي کرديم. اما صحبت هايي که در برنامه ي لايو خانه هنرمندان در مورد طراحي صحنه فيلم مطرح شد خلاصه تر و صرفاً در مورد فيلم بود و مناسب تر براي پرونده ي فيلم شطرنج باد . پس آن چه در اين جا مي خوانيد متن صحبت هاي خانم اعتصام در آن جلسه لايو است. با تشکر از سامان بيات عزيز که گفتار اين برنامه را در اختيار مجله گذاشت..
چه طور شد که شطرنج باد شکل گرفت. يعني فکرش در ذهن شما جرقه زد.
سناريوي اين فيلم در سال هاي ۴۷-۴۸ نوشته شد. من آن زمان يک تابلويي از محمودخان ملک الشعرا در کاخ گلستان ديدم و خيلي حيرت کردم. اسم تابلو استنساخ بود. يعني نسخه نويسي، آن جا متوجه شدم اين تابلو فضاي عجيبي دارد که خيلي جلوتر است از فضاي اکسپرسيونيسم آلمان و حتي کشورهاي مشابه و کارهايي مثل دکتر کاليگاري که من فيلمش را هم قبلاً ديده بودم (حدود سال هاي ۴۲ و ۴۳) خيلي شباهت داشت به آن فضاها، اين تابلو درست است که نام و فضاي ظاهري آن استنساخ است، ولي فضايي توطئه آميز دارد، انگار همه دارند توطئه ميکنند و يک کار مرموزي انجام ميدهند تابلوي عجيبي است. چهرههاي تراشيده و دفرمهشان واقعاً نشان دهنده ي يک فضاي عجيب وغريب است. نميدانم محمود خان اين قصد را داشته يا نه اما فضاي توطئه آميز دوران ناصري را خيلي خوب به تصوير ميکشد.