به نظر
میرسد روشنفکران ما نسبت به درک مسایل اجتماعی پشت سر مردم قرار دارند و
عقبتر از آنها حرکت میکنند؟ یا بهتر
است بگویم، آنچه را که در زیر پوست جامعه جاری است به درستی
نمیبینند.
عنایت سمیعی
معتقد است روشنفکران ما مثل هرجای دنیا وظیفهی خودشان را انجام میدهند و از توده مردم عقب نیستند. پیشینهی
فکری ما عرفان است که اصولا ضد تفکر است. او مییگوید ما در تاریخ یک خط مکالمه نداریم
و در عوض آنچه زیاد داریم مناظره است. گفت و گوی ما را با این شاعر و منتقد میخوانید.
سید محمد
بهشتی از مدیران قدیمی عرصهیفرهنگ است. با نگاهی فراایدئولوژیک و در عین
حال استوار بر بنیانهای دینی. این بار نیز وقتی در مورد نحوهی تعامل مدیران
جامعه، مردم و روشنفکران پای صحبت او نشستیم، با دیدگاههای تازهای وارد بحثشد…
یکی از معتبرترین سفرنامهها در مقیاس جهانی، سفرنامهی ناصرخسروست. میخواهم نظر شما را در مورد این سفرنامه و وجوه اهمیت
آن بدانم؟
بله همینطور است. سفرنامهیناصرخسرو از نظر دقت در توصیف مسایلی که مطرح کرده و نوع نگاه
او به محیط، مردم و جوامع شهرهایی که از آنها عبورکرده بسیار ارزشمند
است. البته سفر ناصرخسرو هدف ایدئولوژیک داشت، درواقع ناصرخسرو به دنبال این بود که
گسترهی نفوذ فاطمیان و اسماعیلیه
را مطالعهکند. یعنی سفر او یک
سفر مطالعاتی بود و مسیر سفرش را هم بر همین اساس یعنی در جغرافیای سیاسی مورد نظر
انتخاب کرده اما سفرنامهی او جدا از دقت نظری
که از لحاظ مردمشناسی و توجه به آداب
و رسوم و شیوهی زندگی مردم در آن
دیده میشود. از جهات ادبی هم
دارای اهمیت است. نثر ساده و صمیمانه، و ایجازی که ناصرخسرو در نوشتن سفرنامه دارد
این اثر را در جایگاه یگانهای قرارداده و به همین دلیل میشود گفت؛ سفرنامهیناصرخسرو نهتنها اولین سفرنامه
به زبان فارسی است بلکه از منظر ادبی و پژوهشی هم یک اثر بسیار ارزشمند است.
برای شروع می خواستم کمی دربارهی زبان
هایی حرف بزنیم که برخی از اصناف به صورت خاص و ویژه از آن استفاده می کردند و در واقع
زبان صنف خودشان را داشتند مثل زرگرها، مطربها و…
بعضی از صنفها علاوه بر لوازم و اسباب ویژه کار خودشان زبان ویژهای برای خود داشتند.
دکتر کوروش صفوی از معدود زبانشناسان ایرانی است که جایگاه
معتبری در عرصهی زبانشناسی جهانی دارد با
این حال بسیار فروتن است و مهربان و در اتاق کوچکش در دانشگاه علامه به قول
خودش، معلمی می کند. برای گفتوگو دربارهی زبان های صنفی به دیدارش رفتم دکتر صفوی همیشه برای من «استاد»
است، از سالها پیش که افتخار شاگردی اش را داشتم و تا همیشه، در ابتدای
صحبت. گفت برای این سوژه باید بیشتر به سراغ جامعه شناس زبان بروی و… اما به هر حال
چند ساعتی حرف زدیم واین حاصل آن گفت وگو است.
محمود حسینیزاد برندهی جایزهی بینالمللی گوته است و این یعنی یک مترجم ایرانی با استانداردهای
بین المللی است و به همین دلیل هم بیشتر او را در کسوت مترجم میشناسند. اما حسینیزاد داستان هم مینویسد، و زیبا هم مینویسد. داستانهایی تأثیرگذار با تصویرهایی که در ذهن حک میشوند. سیاهی چسبناک شب – آسمان
کیپ ابر و این برف کی آمده نامهای سهگانهی اوست در سه مجموعه داستان و کتاب جدیدش هم «سرش را روی فلز
سرد گذاشت و مرد» نام دارد. به بهانهی انتشار همین کتاب، به گفت
و گو با حسینیزاد نشستیم دربارهی داستانهایش و داستاننویسیاش.
پرويز شهدي، مترجمي پرکار است
و براي اهل کتاب نامي آشنا و هر فرصتي براي ديدار او مغتنم. اخيراً ديداري داشتم با
او که فرصتي شد براي گفتوگو دربارهي ترجمه
و کارهاي اخيرش.
شاهنامهی فردوسی،
سند هویتِ ملی ایرانیان است و تاکنون ویرایشهای بسیاری بر این اثر سترگ صورت گرفته.
یکی از کوششهای گرانسنگِ سالهای اخیردر مورد شاهنامه تصحیح دکتر جلال خالقی مطلق
است. نسخهای که در نگاه بسیاری از شاهنامهپژوهان ستودنی، بینظیر و بادقتنظر بالاست.
این شاهنامه در هشت دفتر طی سالهای ۱۳۶۶ تا ۱۳۸۶ در نیویورک زیر نظر احسان یارشاطر
انتشار یافت. دکتر خالقی در کار مقابلهی دستنویسها از همکاری دکتر محمود امیدسالار
و ابوالفضل خطیبی در دفترهای ششم و هفتم بهره گرفت. پس از این چاپ، دفتر یکم شاهنامه
در سال ۱۳۶۸، ضمیمهی دفتر اول در سال ۱۳۶۹ و دفتر دوم آن در سال ۱۳۷۱ در تهران با
مقدمهی دکتر احسان یارشاطر تجدید چاپ شد. دورهی کامل شاهنامهی فردوسی به کوشش دکتر
جلال خالقی مطلق در سال ۱۳۸۷ (در یازده مجلد (۸ دفتر و ۳ جلد یادداشت)) از سوی مرکز
دایرهالمعارف بزرگ اسلامی منتشر شد. این شاهنامه حاصل نیم قرن کوشش و پژوهش پیگیر
مصحح در متن این کتاب است. حال پس از گذشت هفت سال، دکتر خالقی مطلق پیرایش جدیدی را
در دسترس خوانندگان قرار داده است. در این پیرایش همچنین برای نخستین بار در تاریخ
تصحیح گامی استوار در جهت اعرابگذاری متن کتاب نزدیک به قرائت خود سراینده برداشته
و نیز با نشانهگذاری متن و رسمالخط ویژهای خواندن آن را بر خواننده آسان ساخته است.
اردیبهشت سال ۹۳ و همزمان با فرا رسیدن روز بزرگداشت فردوسی، دکتر جلال خالقی مطلق
به دعوت دانشگاههای ایران به زادگاهش آمد تا به سخنرانی دربارهی فردوسی و شاهنامه
بپردازد.
امیرعلی نجومیان
عضو هیات علمی و دانشیار گروه زبان و ادبیات انگلیسی دانشکدهی ادبیات و علوم انسانی
دانشگاه شهید بهشتی است. نجومیان یکی از منتقدین ادبیات معاصر نیز به شمار میرود و
در اغلب نشستهای ادبی به عنوان منتقد حضور مییابد. او پس از تحصیل در رشته زبان و
ادبیات انگلیسی در مقطع کارشناسی در دانشگاه شهید بهشتی، دورههای کارشناسی ارشد و
دکترای خود را در دانشگاه لستر انگلستان گذراند. نقد ادبی معاصر، ویژگیهای ادبی دوران
مدرن و پست مدرن، رابطهی ادبیات و فلسفه، واسازی و نظریههای دریدا، مطالعات فرهنگی،
مطالعات میان رشتهای و نشانهشناسی و… از جمله حوزههایی هستند که نجومیان در سالهای
اخیر تا امروز در آنها فعالیت داشته است. از نجومیان تا امروز کتابها و مقالات زیادی
نیز به چاپ رسیده است. آنچه در پی میآید گفتوگو با این منتقد ادبی درباره جایگاه
مکان در ادبیات داستانی امروز است