گفتوگو با عباس جوانمرد با یک پرسش آغاز شد و پاسخ جوانمرد به این پرسش چنان بود که حرف را بس مینمود و در خانه اگر کس است …
گفتوگو با عباس جوانمرد با یک پرسش آغاز شد و پاسخ جوانمرد به این پرسش چنان بود که حرف را بس مینمود و در خانه اگر کس است …
آنا ماريا شوا نويسندهی آرژانتيني متولد ۱۹۵۱ است برخی از آثار او را ترجمه کردهام و یکی دو سال پیش پروندهاي هم برايش در مجلهیگلستانه باز کردم که بسیار استقبال کرد و همین زمینهی آشنایی با برخی دیگر از نویسندگان آرژانتینی شد. آثارش به زبانهاي انگليسي، فرانسوي، آلماني، ايتاليايي، پرتغالي، هلندي، كرهاي، ژاپني، ايسلندي، بلغاري ترجمه شده. اولين اثرش را در شانزده سالگي منتشر كرده. كتابي به نام «من و خورشيد» مجموعه شعري بود كه در سال ۱۹۶۷ جايزه برد. گابریل گارسیا مارکز را میستاید و آریل دورفمن و ارنستو ساباتا و خیلیهای دیگر را دوست دارد و آثارشان را میخواند. فقط داستان و رمان ادبی میخواند. از نویسندگان تراز اول امروز آرژانتین است.
گفتوگوی بهرام دبیری و لوریس چکنواریان تابستان انجام شد. بخشی در دفتر آزما و بخش دیگرش در آتلیهی بهرام دبیری. در هر دو بخش هم شیرینی حضور هر دو عزیزسبب شد که گهگاه سوالاتی هم از طرف مجله مطرح شود که البته در راستای اصل موضوع گفتگو بود. گفتوگو از اپرای رستم و سهراب شروع شد و اینکه چکناواریان با آنکه با موسیقی غربی و کلاسیک سروکار دارد اما در کارهایش از عناصر موسیقی و فرهنگ ایرانی استفاده میکند. و این حاصل آن گفتوگوی چند ساعته است. که قرار بود بخشی از پروندهای باشد برای بررسی نقش هنرمندان ارمنی در عرصهی هنر ایران که حالا و کمی دیرتر منتشر میشود.
نخستين نشانههاي پاتوق نشيني در ايران را بايد در عصر صفويه جستوجو کرد که قهوهخانهها داير شدند. دلايل پيدايي قهوهخانه به علت بيتوجهي شاهان صفويه به برخي اتابکان، منشيان، شاعران، ديوانيان، تاريخنگاران، تذکره پردازان و هنرمنداني بود که از درباره رانده شدند برخي از آنان که نام و آوازهاي داشتند، راهي دربارهاي شاهان مغولي هند شدند و کساني که تنکمايهتر بودند، راهي کوچه و بازار و نقالي، پردهخواني و بالاخره قهوهخانه نشيني از محصولات اين حرکت بود. زنده ياد نصراله فلسفي بر اين باور است که از دوران شاه تهماسب اول صفوي نوشيدن قهوه در ايران رواج يافته است۱. در عصر شاه عباس صفوي قهوهخانههايي داير بوده است. به ويژه در دو شهر مهم آن دوران يعني اصفهان و قزوين قهوهخانههايي در اطراف ميدانها و گذرگاههاي اصلي شهرها بود، در قهوهخانهها شاعران، اهل قلم، نقاشان و حتي رجال دربار و تجار براي گذران وقت، ديدار با همديگر، سرگرمي، بازي و مناظرات ادبي و گاه هم قصهخواني، شاهنامه خواني و گوش دادن به موسيقي و تماشاي رقص گرد هم ميآمدند.
ابراهیم حقیقی گرافیست است باسابقه و صاحبنام و طراح بسیاری از روی جلدها و یونیفرمهای ماندگار در عرصهی نشر. به ضرورت پروندهی این شماره و به سبب سابقهی طولانی و تخصصی او در طراحی جلد به دیدارش رفتم. قرار مصاحبه را پیشتر گذاشته بودیم. قرار بود فقط از روند طراحی جلد بگوییم. اما خاطرات مستندی که حقیقی دربارهی تاریخ نشر و به ویژهدر مورد چند دههی اخیر بیان کرد سرانجام مصاحبهای شد که در آن از تاریخ تحول طراحی روی جلد کتاب و نیز تاریخ نشر یک صد سال اخیر حرف زدیم.
شهرزاد را میشناسی؟ میگویند قصهگو بوده است؛ راوی هزار و یک شب حکایت انسانها، پریان، حیوانات و … چهقدر شهرزاد را زود فراموش کردیم؛ حتی برای یک شب هم دیگر طرفدار قصههایش نیستیم. از راویان اخبار و ناقلان آثار هم خبری نیست. چابکسواران دشت سخن هم دیگر از ما یادی نمیکنند. قصههایمان پرغصه شدهاند. همه حکایتهایمان شده خستگی از زندگی ماشینی. ظاهر مدرن ما را از قصه مادربزرگها گرفته تا گوش جان دادن به داستانهای نقالان دورهگرد. در این روزگار گاهی فراموش میکنیم چهقدر فرزندانمان به قصههای این مرز و بوم نیاز دارند و ما کمترین قدمها را برایشان برنمیداریم. کاش به جای این همه هیاهوی بازیهای رایانهای حکایتهای عطار، مولوی، نظامی، سعدی و … را از یاد نمیبردیم.
سید احمد وکیلیان عاشق فرهنگ عامه و قصههای ایرانی است و همین عشق از او کارشناسی ارزشمند ساخته که به نوعی از نظر سطح اطلاعات و میزان توانانی که برای انجام کارهایی ماندنی در عرصهی فرهنگ مردم ایران زمین میگذارد یگانه است و از جمله کارهای وکیلیان نگارش بیش از بیست جلد کتاب در زمینه قصه است – که آخرین آن ویرایش وطبقه بندی مجموعه قصههای زنده یاداستاد انجوی شیرازی است که پس از چهل سال همراه با شرح و کد مخصوص جهانی هر قصه منتشر شده است وکیلیان سالهاست که مشغول کدگزاری قصههای ایرانی است و به تنهایی کار یک هیأت علمی را در این زمینه انجام داده و میدهد، هر چند که هنوز نگران بیش از صدها قصهی کدگزاری نشده است که در واحد فرهنگ مردم مرکز پژوهشهای صدا و سیما و از زمان مرحوم انجوی باقی مانده است. انتشار چهارده سالهی مجلهی ارزشمند فرهنگ مردم با همکاری همسر فرهیختهاش زهره زنگنه نیز از فعالیتهای دیگر او در این عرصه است. از این رو فرصت را غنیمت دانستیم تا دربارهی قصه و قصهگویی در جامعه امروز با او به گفتوگو بنشینیم.
هوشنگ اعلم: یادداشت: جهان برساخته کلمه است. انسان با کلمه خود را و جهان را مي يابد و در کلمه است که شکل مي گيرد و تعريف مي شود. بدون کلمه ما فقط «موجود»يم اما حتي موجوديتمان در دايره تجردي ابدي غيرقابل درک خواهد بود از اين رو فضاي ارتباط مجازي به ما امکان مي دهد در فضاي فراواقعي واقعيتي را به موازات جهان واقعي خلق کنيم و زيستي دو جهاني داشته باشيم. زيستي نه چندان شبيه اما نزديک به جهان خواب.
حرفی به گلایه یا…
بالاخره صدای اعتراض مجابی هم درآمد. مردی که در همه این سالها که خیلیها سکوت کردند و گاه به قهری معترض دور یک روزنامه یا نشریه را که وابستهاش می دانستند به این یا آن جریان خط کشیدند که چیزی برایش ننویسند و یا… بیهیچ حب و بغضی از هر نشریهای که به سراغش رفتند برای گفتوگو یا اظهارنظر با روی باز پذیرفت پرا که باور دارد فرهنگ را نمیشود با خط کشیهایی از این دست تکه،تکه کرد و شاید به همین دلیل وقتی کتاب ارزشمندش سرآمدان هنر ایران چاپ شد و نشریات مختلف تقریباً درباره ی انتشار این کتاب سکوت کردند صدایش درآمد و با گله از پرداخته نشدن به آثار پیشکسوتان ادبیات در نشریهها، آنها را محفلی و مُد گرا خواند.
نوشتاری از اومبرتو اکو دربارهی مطبوعات
اومبرتو اکو فیلسوف نامدار، استاد دانشگاه و برجستهترین نشانهشناس معاصر است.