مهدخت گیتی/ مترجم
کم نيستند کتابها يا نويسندههايي که به ناگهان، معروف شده و سر زبانها ميافتند؛ بهقدري که گاهي در فاصله کمتر از چند ماه کتابهاي آنها به چاپهاي چندم ميرسد. عوامل متعددي در ديده شدن کتاب و نويسنده موثرند.اما سوال اين است، کتابي که به چاپهاي متعدد ميرسد- بهويژه به سرعت- کتاب خوبي است؟ براي اين منظور قوانين ورود به پرفروشهاي سايت نيويورکتايمز را که «سارا رکسفورد/ نويسنده خلاق» آن را بررسي کرده، ميخوانيم .
هدف بسياري از نويسندگان اين است که کتاب آنها در فهرست پرفروشترينهاي « نيويورک تايمز» قرار گيرد. نويسنده پرفروش بودن ميتواند به معناي قراردادهاي کتاب در آينده، اجراي سخنراني، شناخت آثار، درآمد قابل توجه و فرصتهاي ديگر براي انتشار کتاب با ناشران مختلف باشد. بنابراين تمام نکتههاي مرتبط به ورود کتاب به سايت پرفروشهاي نيويورکتايمز را مورد بررسي قرار داديم.
اگر در نيويورک تايمز جستجو کنيد،«فهرست رتبهبندي معتبر کتابهاي فروخته شده در ايالات متحده، براساس قابل و ژانر» را خواهيد ديد. از سوي ديگر در اين سايت دستهبندي براساس کتابهاي داستاني، غيرداستاني، کودکان و فهرست ماهانه را خواهيد ديد. دراين بررسي به اين سوالها جواب دادهايم که: آيا نوشتن خوب به اين معني است که ميتوانيد در اوج باشيد؟ آيا ميتوانيد راه خود را به فهرست پرفروشها باز کرده و آن را خريداري کنيد؟ اگر در رسانههاي اجتماعي فالوور زيادي داشته باشيد و به خوبي بازاريابي کنيد چهطور؟ و آيا کتابي که در اين فهرست قرار ميگيرد الزاما کتاب خوبي است؟
چه تعداد تيراژ فروش يک کتاب را به فهرست پرفروشها وارد ميکند؟
براي اين که کتابي وارد فهرست پرفروشترينهاي نيويورکتايمز قرار گيرد، بايد طي يک هفته، حداقل ۵ هزار نسخه از آن به فروش برسد. اين عدد، کف فروش است. درمواردي اين قانون عدد ۱۰ هزار نسخه در هفته است. اما اين عددها نبايد عدد فروش از يک مرکز باشد و بسته به توزيع کتاب شما، بايد آمار فروش آن از ناشرها، کتابفروشيها، رسانههاي مجازي و… مختلف اعلام شود.
چاپ سنتي قانون اصلي ورود است
علاوه بر عدد فروش که درباره ي آن گفته شد، کتابهايي براي ورود به فهرست درنظر گرفته ميشوند که به صورت « سنتي» چاپ شده باشند. بنابراين کتابهايي که با چاپ ديجيتال چاپ شده باشند اصلا وارد گردونه انتخاب نميشوند. اين قانون يک گزينه خاصتر هم دارد؛ اين که بسته به قطع کتاب و حتي موضوع آن نيز قانون متفاوت است. علاوه براين که قالب کار نويسنده و مخاطب هدف او نيز بسيار مهم است.
براي مثال اگر کتابي براي رده ي سني جوان با جلد سخت منتشر شود و اين کتاب در بازه زماني يک هفته، ۱۰ هزار نسخه فروش داشته باشد؛ نميتواند در فهرست پرفروشها قرار گيرد. اگر کتابي با جلد شوميز براي رده ي سني جوان منتشر شده و حداقل تعداد فروش آن – ۵ هزار نسخه- در يک هفته باشد، اين کتاب در فهرست پرفروشها قرار ميگيرد.
نويسندهي ناشر ميتواند وارد فهرست پرفروش شود؟
براساس قانون کانون نويسندگان غيرداستاني آمريکا، چالش اصلي آمار فروش نويسنده- ناشرها، فروش کتاب آنها در کتابفروشيهاي فيزيکي است. به اين معني که آمار فروش آنها در پلتفورمهاي مجازي وارد آمار فروش نميشود. آمار فروش کتاب اين افراد نيز توسط توزيعکننده – پخشي- قابل استناد است درصورتي که کتاب به کتابفروشيهاي فيزيکي ارايه شده باشد.
اما يک استثناء هم وجود دارد. درصورتي که نسخه ي الکترونيکي کتاب ناشر- نويسنده در سايتهاي شاخص کتاب مانند آمازون، بارنز، نوبل، گوگل و اپل اگر به فروش استثنايي در يک هفته برسد، کتاب موردنظر ميتواند در فهرست پرفروشها قرار گيرد.
آيا حضور در فهرست پرفروشها تاييدي بر کيفيت قلم نويسنده است؟
پاسخ به اين سوال، به تعريف « نويسنده ي خوب» بازميگردد. به اين معني که آيا معيار نوشتن روان است؟ معيار موضوع است و پرداختن به آن است؟ ارتباط حسي کتاب با مخاطب چگونه است؟ تاثير کتاب بر مخاطب خاص و عام چهطور بوده است؟ و…
اما طرفنظر از تعريف هر يک از مخاطبان درباره « نويسنده ي خوب»، قرار گرفتن در فهرست پرفروشهاي نيويورک تايمز، به معني اينکه کتاب يا نويسنده الزاما درجه يک هستند؛ نيست. اگر کتاب نويسندهاي با اقبال روبرو شده است؛ ممکن است توده مردم آن را خريداري کرده باشند و مخاطب خاص نتوانسته با آن ارتباط برقرار کند. بنابراين اگر معيار را تاثيرگذاري بر مخاطب درنظر بگيريم، نويسندهاي که کتابش با اقبال روبرو شده است، يعني اينکه در مسير برقراري ارتباط با مخاطب قرار دارد؛ اما اين مساله الزاما به معني کيفيت بالاي قلم او نيست.
بنابراين هدفگذاري هر نويسنده با نويسنده ديگر متفاوت بوده و به همين دليل بازار فروش آثار او نيز متفاوت است. مهم اين است که نويسنده درمسيري که انتخاب کرده قرار دارد يا نه. بازار، هميشه در حال تغيير است اما تعيينکننده کيفيت قلم نويسنده نيست و ارزش شما را به عنوان نويسنده تعيين نميکند.
آيا تمرکز نويسنده بر پرفروش شدن کتاب، روي کار او اثر دارد؟
بله و اثر آن منفي است. به اين دليل که اين تفکر باعث خفه شدن خلاقيت ميشود. نويسنده فقط بايد به نحوه صحيح پرداختن به موضوع تمرکز کرده و تلاش کند بهترين کلمهها را براي روايت خود انتخاب کند. پس از انتشار کتاب، آنچه ميتواند به پرفروش شدن کتاب کمک کند را انجام دهيد اما پيش از آن؛ به فروش کتاب توجه نکنيد.
اهداف اصلي براي پرفروش شدن کتاب چيست؟ هيچ اشکالي ندارد که به فکر فروش کتاب خود باشيد؛ اما پس از نوشتن آن. پس از چاپ کتاب روي انتخاب ناشر، طرح جلد، ويرايش، توزيعکننده کتاب و…. تمرکز کنيد تا حاصل انديشهي شما به بهترين شکلي ديده شده و در اختيار مخاطب قرار گيرد.