ضیاء موحد از تازهترین مجموعه شعر خود، «با به اَزِ من» میگوید و بیان میکند: اگر کسی شعر من را بخواند و امضای من پای آن نباشد، میفهمد شعر من است؛ صدای من در این شعرها شنیده میشود.
این شاعر و پژوهشگر ادبی در گفتوگو با ایسنا درخصوص مجموعه شعر جدیدش با عنوان «با به اَزِ من» که بهتازگی روانه بازار کتاب شده است، گفت: تاریخ سرودن شعرها در کتاب مشخص شده است. شعرهای شش دفتر قبلی که منتشر کردم، به ترتیب تاریخی نبود. اما کاری که در این مجموعه انجام دادم این است که شعرها را به ترتیب تاریخی و پشت سر هم قرار دادم، تا اگر تحولی در آنها وجود دارد، خواننده بتواند آنها را ببیند.
موحد افزود: شعرهای این مجموعه از سال ۱۳۴۶ تا سال ۱۴۰۰ سروده شدهاند و آخرین شعر آن، «خرما و خون» است که برای جنوب گفتهام.
او درباره وجه تمایز «با به اَزِ من» با دفترهای شعر قبلی خود نیز بیان کرد: یکی از تمایزهای آن، زبان است. زبان در شعرهای این دفتر از حالت تصویری صرف خارج شده است. البته شعر من هیچ وقت صرف تصویر نبود و این تفاوت کار من با تصویرگرایان غرب است. حتی در غرب هم ازرا پاوند مدتی تصویرگرایی کرد اما بعدها او هم متوجه شد که آدمی باید حرفی هم بزند و گاهی زبان تصویر را رها کند و به بیرون از آن برود. بنابراین در این مجموعه هر چه شعرها پیشتر آمده، زبان تصویر در آنها کمتر شده و شعرهای لایتورس هم آمده است.
ضیاء موحد در عین حال گفت: اینها شعرهای سادهای نیست. باید توجه کنیم که هر کسی نمیتواند شعر لایتورس بگوید. شاید این بیشترین تحولی است که در شعرهای من ایجاد شده است.
او سپس با بیان اینکه نمیشود برای شعر قانون و قاعدهای گذاشت، ادامه داد: هر بار میخواهم راجعبه شعر حرف بزنم، تو گویی که هیچ حرفی برای زدن ندارم. ذهن همیشه چیز تازهای میخواهد و تکرار حرفهای گذشته فایدهای ندارد. اما آنچه باید درباره این مجموعه بگویم درباره اسم آن است؛ «با به اَزِ من».
موحد در ادامه درخصوص عنوان این مجموعه بیشتر توضیح داد و بیان کرد: شعری در این مجموعه هست: «با تو، به تو و از تو/ با به اَزِ من این است»؛ این به خودی خود کاملا معلوم است که چه میخواهد بگوید، هر چند که مبهم است. حتی ممکن است معنی آن برای عدهای روشن نباشد. اما هر معنایی را میتواند در خود داشته باشد، مثلا «با تو میگویم، به تو میگویم، از تو میگویم». همه اینها را میشود کاملتر کرد و معنا داد. البته من پس از این متوجه شدم که عطار هم در منطقالطیر چنین چیزی دارد؛ «هم بدو هم زو و هم با او بود/ چون ازین سه بگذری نیکو بود». یعنی عطار هم این مختصر کردن را آورده و شعر قالب محض میشود و هر معنایی را میتواند در خود داشته باشد.
این شاعر همچنین در پاسخ به پرسشی درخصوص پایبندی خود به ساختمان یا معنا در «با به اَزِ من» گفت: شعرهای من خیلی دارای موقعیت است. حتی مشخص نیست که برخی شعرها سیاسی است. به قول نرودا، شاعران جوان سراغ شعر سیاسی نروند، برای اینکه به شعار میافتند. شعرهای سیاسی من هم ممکن است ظاهر سیاسی نداشته باشد، اما عمقا سیاسی است. بنابراین، شعر من، شعر موقعیت است، تاریخ و معنی دارد. خوانندگان اگر بخواهند شعرها را بفهمند، میتوانند تاریخها را جدی بگیرند و ببینند که چه موقعیتی پیش آمده که این شعرها گفته شده.
ضیاء موحد در پایان فضای شعرهایش را متفاوت دانست و بیان کرد: فکر میکنم اگر کسی شعر من را بخواند و امضای من پای آن نباشد، میفهمد شعر من است؛ صدای من در این شعرها شنیده میشود.
ضیاء موحد متولد ۱۲ دی ۱۳۲۱ در اصفهان است. او علاوهبر فعالیت در زمینه شعر، ادبیات فارسی و ترجمه، استاد فلسفه و منطق نیز هست. از آثار موحد در حوزه شعر به دفترهای «غرابهای سفید»، «نردبان اندر بیابان»، «مشتی نور سرد»، «و جهان آبستن زاده شد» و کتاب «شعر و شناخت»، در حوزه فلسفه و منطق به «از ارسطو تا گودل: مقالههای فلسفی – منطقی»، «منطق موجهات»، «واژگان توصیفی منطق» و… و نیز در حوزه ترجمه به «منتقدان فرهنگ: از ماتیو آرنولد تا ریموند ویلیامز» نوشته لزلی جانسون میتوان اشاره کرد.