نظر مشیت علایی درباره جوانمرگی در ادبیات
بازديد : iconدسته: اخبار

مشیت علایی با بیان‌ این‌که جوان‌مرگی منحصر به ادبیات و ایران نیست، می‌گوید: خلاقیت آثار ادبی و هنری قانون‌مندی‌ای را که گفتمان‌های علمی و فلسفی دارد، ندارد و ممکن است، آثار بعدی نویسنده و هنرمند ضعیف‌تر باشد.

ایسنا: ین مترجم و منتقد ادبی درباره این‌که بعضا یکی از مسائل ادبیات ایران این است که نویسندگان با گذشت زمان کتاب‌های قوی‌تری ارائه نمی‌دهند و بهترین آثارشان برای دوره جوانی‌شان است، اظهار کرد: این موضوع منحصر به نویسنده‌های ایرانی نیست و کلیت هم ندارد؛ کلیت به این معنا که خیلی‌ از نویسندگان تا آخر عمر به نوشتن ادامه داده و حتی آثار بعدی‌شان پخته‌تر و بهتر بوده است. از طرف دیگر این موضوع منحصر به نویسنده‌های کشور ما نیست.

 او سپس با بیان این‌که خلاقیت آثار ادبی و هنری، قانون‌مندی‌ای را که گفتمان‌های علمی و فلسفی دارد، دنبال نمی‌کند، گفت: عده‌ای این قیاس نادرست و مع‌الفارق را دارند، مثلا می‌گویند کارهای اولیه یک فیلسوف یا دانشمند نپخته و ضعیف است اما هر چه پیش می‌رود کارهایش پیچیده‌تر و پخته‌تر می‌شود اما کارهای یک نویسنده این‌طور نیست. این درحالی است که کار هنری از این قانون تبعیت نمی‌کند، در کارهای علمی و فلسفی جوانمرگی رخ نمی‌دهد و خلاقیت در این‌نوع آثار به مرور زمان غنی‌تر می‌شود.  

 علایی خاطرنشان کرد: شاید در هنر و ادبیات نوعی بی‌قانونی داشته باشیم. ما نمی‌توانیم به هنرمند یا نویسنده بگوییم ۱۰ سال پیش کار طراز اولی خلق کردی اما حالا با گذشت ۱۰ سال چرا کار ضعیف‌تری ارائه دادی. خلاقیت هنری شامل این قانونمندی نمی‌شود که چون کار اولش خوب بوده باید کارهای بعدی‌اش ‌خوب‌تر باشد.  این چیزی است که خیلی‌ها به آن توجهی ندارند.

 او همچنین اظهار کرد: عوامل دیگری چون حساسیت بالای هنرمند، رقابت‌هایی که در عالم هنر وجود دارد و عوامل سیاسی و اقتصادی می‌تواند مزید بر علت باشد و خلاقیت هنرمندان را رو به ضعف ببرد و ما شاهد این باشیم که آثار بعدی هنرمند نسبت به آثار اولیه‌اش ضعیف‌تر و به تعبیر زنده‌یاد گلشیری دچار جوان‌مرگی شده است.

 این مترجم در توضیح حساسیت بالای هنرمندان و رقابت‌ در عالم هنر گفت: حساسیت به روان‌شناسی فردی برمی‌گردد؛ هرکسی ظرافت طبع و نگاه خاصی دارد که منحصر به خودش است. فرد به خاطر ذهنیت و ظرافت طبعش ممکن است خیلی راحت به همه‌چیز پشت‌پا بزند و آن‌ها را کنار بگذارد. مثلا در مورد کافکا که وصیت کرد بود، ماکس برود آثارش را بسوزاند. یعنی شخص می‌تواند در یک وضعیت روحی و روانی چنین تصمیمی بگیرد. از طرف دیگر روی برخی از هنرمندان نمی‌توان حساب کرد زیرا زود رنجیده و دلخور  می‌شوند؛ این‌ هنرمندان فکر می‌کنند کارشان آن‌طور که باید مورد اقبال قرار نگرفته و افت می‌کنند. البته گاه چنته‌شان ته می‌کشد در ابتدا خودی نشان می‌دهند و شکوفایی دارند و بعد دیگر افت می‌کنند. این موضوع در فیلمسازان و نقاشان هم دیده می‌شود.

او افزود: عامل دیگر رقابت‌هایی است که در عالم هنر وجود دارد. عامل جدایی بسیاری از هنرمندان از جریانی که در آن هستند، جریان‌های رقیبشان است چرا که مثلا  از شعر جریان رقیب استقبال می‌شود. خب این‌ها برخورد و طبع حساس هنرمندان و واکنش‌های عاطفی‌ای که دارند باعث می‌شود کار را ول کنند و حتی گاه آثارشان را نابود کنند و دور بریزند.

علایی همچنین درباره انتشار آثار افرادی که در فضای مجازی نامی به‌هم زده‌اند و تبلیغات ناشران حول محور این‌که  آیا کتاب‌ها و تجدید چاپ‌های متعددشان در زمان اندک می‌تواند در این زمینه تأثیرگذار باشد یا خیر، گفت: این چیزها در آشفتگی فرهنگی وجود دارد و پیش می‌آید. البته ممکن است در کتابی مطلبی وجود داشته باشد که مورد توجه جامعه قرار بگیرد یا موضوعی را مطرح کند که جامعه  آن را دوست دارد. فضای مجازی هم به آن کمک می‌کند اما در آشفتگی فرهنگی چنین چیزی بعید نیست. اما من چون کتاب‌های این‌ چنینی را نخوانده‌ام و اطلاع دقیق ندارم نمی‌توانم اظهار نظر درستی داشته باشم.


iconادامه مطلب

سایر صفحات سایت

Copyright © 2013 _ Design by : MrJEY