می ۶۸ فرانسه در فضای عمومی (چه فیلمهای سینمایی مانند «رؤیاپردازان» برتولوچی باشد و چه تبلیغات تلویزیونی) تنها در قالب شورش شماری جوان خوشخیال معنی پیدا میکند، تحولی فرهنگی که از پیامدهای عمیق سیاسی و اجتماعیاش تهی شده است.
(ایبنا) کامران برادران: می
۶۸ نامی آشنا در دنیای سیاسی و ساحت اندیشه است؛ خیزش دانشجویان و کارگران
در فرانسه که به بزرگترین اعتصاب و جنبش اجتماعی در تاریخ این کشور
انجامید و به دیگر کشورها از جمله آمریکا نیز تسری یافت. مبارزه با
سرمایهداری، امپریالیسم آمریکایی، دوگولگرایی خط اتحاد میلیونها نفر از
اقشار گوناگون بود، از کارگران و دانشجویان گرفته تا منشیهای ادارات. این
رویداد فرانسه را فلج کرد و هیچ بخشی از فضای کاری کشور از آن مصون نماند.
با این همه، پس از گذشت سالها از آن روزها، می ۶۸ همچنان آبستن خوانشها و
تعبیرهای گوناگون است، از نگاه مبتنی بر رویداد آلن بدیو گرفته تا خوانش
بدبینانه اسلاوی ژیژک.
اما یک چیز در این میان مشخص است؛ در فضای عمومی (چه فیلمهای سینمایی
مانند «رؤیاپردازان» برتولوچی باشد و چه تبلیغات تلویزیونی) می ۶۸ فرانسه
تنها در قالب شورش شماری جوان خوشخیال معنی پیدا میکند، تحولی فرهنگی که
از پیامدهای عمیق سیاسی و اجتماعیاش تهی شده است. کریستین راس، استاد
بازنشسته ادبیات تطبیقی در دانشگاه نیویورک، در کتاب «می ۶۸ و حیاتهای پس
از مرگ آن» نشان میدهد که چگونه تاریخ رسمی ارائه شده از این رویداد در
خدمت دستورالعمل سیاسی مشخص قرار گرفته که با آرمانهای این جنبش تفاوت
بسیار دارد.
وی در این اثر به بررسی نقشی میپردازد که جامعهشناسان، رهبران پیشین
دانشجویی و رسانههای جریان اصلی در دادن معنایی فرهنگی و اخلاقی به این
رخداد سیاسی بازی ایفا کردند. راس با بازیابی زبان سیاسی می ۶۸ از طریق
تراکتها، جزوهها و فیلمهای مستند مربوط به آن دوران نشان میدهد که
چگونه نظام نمادین حاکم کاری کرد که مسئله برابری از روایتهای مرتبط با
این جنبش رخت بربندد. وی همچنین تبیین میکند که این روایت خشونت پلیس را
از قلم انداخته و مرگ و قتل معترضان و تظاهرکنندگان و کارگران را از نظرها
دور کرد و تمامی اثرهای ضدامپریالیستی و تاثیر اشغال الجزایر و ویتنام را
از میان برد تا آن را بدل کند به نوعی قهوه بدون کافئین، رویدادی فرهنگی و
زرد که تنها به کار نوستالژی برای سالهایی پرشور میآید.
رویدادهای می ۶۸ نشان
داد که صرف نظر از امتیازهایی که برای ایجاد صلح اجتماعی داده میشود، جنبش
و اعتراض هنوز حرفهای بسیار برای گفتن دارد. این رویداد «نه» بزرگی نظام
سیاسی حاکم و مفری برای کسانی است که زندگی و جهان بهتری را در سر
میپرورانند. چنین رویدادی را نه میتوان فراموش کرد و نه از آن چشم پوشید و
اهمیت اثر راس نیز در همین نهفته است. نویسنده کتاب با بیرحمی به
روایتهای رسمی از اعتراضهای می ۶۸ میتازد و هراسی ندارد که جملاتی از
این دست را در اثر خود بگنجاند: «آزادی نقشی اساسی را در تولید و پراکنده
کردن مسیرها و تصاویری داشته باشد که می ۶۸ از طریق آن کدگذاری میشود.»
(ص۱۱۶)
اثر راس بیشتر یورشی است بیرحمانه به تمامی داستانسراییها در این رابطه و
تلاش برای بازگرداندن بعد مهم سیاسی و اجتماعی به این رویداد: بخش اعظم
تلاش من در این کتاب بازگو کردن تاریخچهای است که نهادهای رسمی آن را به
تصرف خود درآوردهاند. شکی نیست که این روشی بود که برای نخستینبار این
پروژه را مفهومپردازی کردم: پس از گذشته دو، بیست یا سی سال از می ۶۸ در
فرانسه، این رویداد چگونه به یاد آورده شده و دربارهاش بحث و نظرپردازی
میشود؟ همانطور که پیش میرفتم، هدف دومی نیز شکل گرفت: هدف برانگیختن یا
بازیابی ردپای فضای سیاسی و حافظه.» (ص ۷)
راس در این کتاب به دنبال تاریخچههای می ۶۸ میرود که تلاش دارد این جنبش
را بدل به نوعی مهمانی عرفانی کند تا موقعیتی انقلابی و بنیانفکن،
روایتهایی که این خیزش را دردهایی ضروری برای رشد سرمایهداری عنوان
میکند و نه اقدام برای سرنگونی آن. این امر از اهمیت ویژهای برخوردار است
و نشاندهنده عزم گروهی است که دست آخر این جنبش را متعلق به دانشجویان
خوشحال و عاشق میداند و میکوشد نقش کارگران فرانسوی را به گوشهای براند.
شکی نیست که تاریخ
آبستن افسانهپردازی است و البته جای تعجب ندارد که نظم حاکم تمام هم و غم
خود را مبنی بر خیالپردازی درباره این رویداد گذاشت. بزرگترین نقطه قوت
این کتاب انگشت گذاشت بر حس آزادی در فضای آن روزها بود، اینکه برای مدتی
مخدود انسان توانست از بنبست باطل کار مصرف خارج شده و حیاتی از آن خود
بسازد.
نویسنده در کتاب مذکور توجه ویژهای به روند سیاسی و اهمیت ایدههای
برابری، دموکراسی مستقیم و سازماندهی نشان میدهد و اینکه چگونه «متخصصان»
در اتحادیهها و نهادهای حاکم اطمینان حاصل کردند که این ایدهها فراموش
شود: «مبارزان گمنام و نه افراد مشهور بودند که در آن زمان در بافت
فعالیتهای مردمی روزمره قرار گرفتند- اینها صداهایی هستند که تا میانه
دهه ۱۹۸۰ از تمامی نسخههای مه ۶۸ زدوده شده و ستارگان، رهبران و سخنگویان
جنبش بر آنها سایه انداخته بودند.» (ص ۱۴۳)
کتاب ۲۴۷ صفحهای راس را نمیتوان مطالعهای صرف درباره وقایع می ۶۸ دانست
بلکه تلاشی است برای نگاهی دقیق برای درک معنا و مفهوم این رویداد. این اثر
را انتشارات دانشگاه شیکاگو منتشر کرده است.