در شرایطی که تنها اجراهای موسیقی، کنسرتهای آنلاین هستند، پرسش اصلی این است که چرا در این زمینه، شفافیتی برای اعلام هزینهها و قراردادها وجود ندارد؟! چرا از اعمال سلیقههای شخصی در چگونگی پخش آن از تلویزیونهای اینترنتی پیشگیری نمیشود؟
نرگس کیانی:نخستین اطلاعیه روابطعمومی وزارت فرهنگوارشاد اسلامی که خبر از تعطیلی تمامی برنامههای فرهنگی و هنری به مدت یک هفته میداد، سوم اسفند ۱۳۹۸ منتشر شد. آن زمان کسی گمان نمیکرد ۳۶۵ روز سال پیش رو برای اهالی هنر میان تعطیلی و بازگشایی مکرر بگذرد و بهواسطه قرار گرفتنشان در گروه شغلی ۳ جزو نخستین کسانی باشند که با هر تغییری در رنگ میزان ابتلا به کرونا، یک هفته خانهنشین شوند و هفته بعد مشغول کار. راهکاری که از همان روزهای نخست، بهتبعیت از شیوه جهانی، پیش روی آنها قرار داشت استفاده از ظرفیتهای فضای مجازی بود تا اکران آنلاین، تئاتر آنلاین، کنسرت آنلاین، گالریگردی آنلاین و… را رقم بزند. شیوهای که فارغ از آنچه در جهان میگذشت، در ایران مشکلات خاص خود را داشت.
۱۲ فروردین ۱۴۰۰ بود که اعلام شد طبق مصوبه ستاد ملی مدیریت بیماری کرونا، سینما و تئاتر از گروه شغلی ۳ به ۲ منتقل شده است تا با این تغییر، فعالیت این دو حوزه در شهرهای دارای شرایط نارنجی بلامانع شود. در این میان نامی از جابهجایی موسیقی میان گروههای شغلی نبود. پس هر چند معدود، فیلمهای سینمایی روی پرده و نمایشها روی صحنه رفتند اما اهالی موسیقی همچنان کنسرت آنلاین را در کنار انتشار تکآهنگ و آلبوم و تدریس تنها راه ادامه حیات مادی و معنوی خود دیدند. با تغییر وضعیت کرونایی شهر تهران از نارنجی به قرمز که ۱۶ فروردین از سوی همان ستاد اعلام شد، کلیه مشاغل گروه ۲ نیز مشمول تعطیلی کامل شدند تا عمر خوشحالی فعالان سینما و تئاتر بابت برخورداری از امکان فعالیت در شرایط نارنجی، به یک هفته هم قد ندهد. یک ماه بعد و در ۱۸ اردیبهشت بود که بار دیگر خبر آمد سالنهای سینما میتوانند میزبان تماشاگران شوند و تئاتریها هم میتوانند روی صحنه بروند و همچنان کسی نگفت اهالی موسیقی چه کنند؟!
آنچه موجب تعجب است این است که نام موسیقی و هنرمندانش، نه در ۱۲ فروردین و هنگام جابهجایی دیگر اهالی هنر میان گروههای شغلی، نه در ۱۸ اردیبهشت که وضعیت از قرمز به نارنجی تغییر پیدا کرد و اجازه بازگشایی سالنهای سینما و تئاتر صادر شد و نه امروز، در نیمه پایانی خرداد ۱۴۰۰ به گوش نمیرسد. آنچه در ادامه میخوانید نگاهی است به تنها گزینه پیش روی اهالی موسیقی از ابتدای شیوع کرونا در نبود امکان برگزاری کنسرت؛ کنسرت آنلاین که این روزها نیز نمونهای از آن، تحت عنوان «برخط ماه و نوا» توسط انجمن موسیقی و با مشارکت بنیاد رودکی در جریان است.
اجرا در خانه، پخش از لایو اینستاگرام، اوج با کیهان کلهر
اجرای آنلاین موسیقی، از خانه خود هنرمندان آغاز شد. زمانی که هنوز نهادهای دولتی و تلویزیونهای اینترنتی به صرافت آمادهسازی مقدمات برگزاری کنسرت آنلاین نیافتاده بودند.
کنسرت بنیامین بهادری که قرار بود ششم اسفند ۱۳۹۸ در سالن ۱۵۰۰ نفری برج میلاد و در دو سانس برگزار شود، در پی شیوع کرونا لغو و هشتم اسفند در لایو صفحه اینستاگرام او و با حضور ۷ هزار کاربر مجازی برگزار شد تا این خواننده موسیقی پاپ را به اولین هنرمندی تبدیل کند که مخاطبانش را در دوران همهگیری کرونا و ممنوعیت فعالیتهای فرهنگیوهنری به اجرایی زنده در صفحه اینستاگرام خود دعوت میکند.
اجرای خانوادگی سالار عقیلی در کنار همسرش، حریر شریعتزاده، نوازنده پیانو و دف و فرزندش، ماهور عقیلی، نوازنده نوجوان تنبک رویداد دیگری از این دست بود که علاقهمندان به او را مهمان صفحه اینستاگرامش کرد.
اجرای خانگی ارکستر ملی ایران از قطعه «سبکبال» اثر زندهیاد حسین دهلوی که مورد توجه رسانههای جهانی نیز قرار گرفت و پروژه «مرثیهای برای بودن» ایده حسام اینانلو که بداهههایی از هنرمندان باسابقه با ملیتهای مختلف بود و هر یک در گوشهای از دنیا آهنگ تنهایی خود را مینواختند بخش دیگری از اتفاقی بود که تحت عناوینی چون «#در_خانه_ بمانیم» و «#در_خانه_میمانیم_تا_زودتر_روی_صحنه_برویم» رخ داد.
نام موسیقی و هنرمندانش، نه در ۱۲ فروردین و هنگام جابهجایی دیگر اهالی هنر میان گروههای شغلی، نه در ۱۸ اردیبهشت که وضعیت از قرمز به نارنجی تغییر پیدا کرد و اجازه بازگشایی سالنهای سینما و تئاتر صادر شد و نه امروز، در نیمه پایانی خرداد ۱۴۰۰ به گوش نمیرسد و ظاهرا تنها گزینه پیش روی آنها در نبود امکان برگزاری اجرای زنده، کنسرت آنلاین است
اوج این اجراهای زنده رایگان، که هنوز مُهر کنسرت آنلاین بر پیشانیاش نخورده بود اجرای کیهان کلهر، کمانچهنواز چیرهدست و شناختهشده بود. کلهر ابتدا قرار بود شامگاه دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۹، اجرایی زنده و مجازی با حضور دیگر اعضای گروه جاده ابریشم در نقاط مختلف جهان را شکل دهد اما امکان انجام این کار را پیدا نکرد. او روز پنجشنبه یکم خرداد همان سال، در موزه آبگینه تهران بیش از یک ساعت به تکنوازی سهتار پرداخت و ۲۴ هزار نفر شاهد اجرایش بودند.
کلهر همچنین در مورد تور «شهر خاموش» چنین اطلاعرسانی کرد: «فروردین نودوهشت و در شروع تور «شهر خاموش» قرار بر رفتن به اغلب شهرهای کشورمان را داشتیم و بخشی از برنامه ما نیز کنسرت برای هموطنان در شهرهای مرزی و ازسرگیری اجراهای رایگان پیروِ تور قبلی در مناطق محروم بود که به دلیل شیوع بیماری امکانپذیر نشد. از این رو تصمیم بر ادامه این اجراها بهصورت پخش زنده در فضای مجازی و با امکان دسترسی رایگان برای همه مخاطبان در اینستاگرام و یوتیوب گرفتیم تا در این احوال، برای ساعتی، همدلانه در کنارتان بنوازیم و بشنویم. به این منظور دو مکان زیبا که برای تمام ایرانیان خاطرهانگیز و عزیز است را در تهران و اصفهان انتخاب کردیم.
اجرایی که این چهره شناختهشده بینالمللی در ادامه در موردش چنین گفت: «دوشنبه سیزدهم مرداد ساعت بیستودو بخش نخست کنسرت «شهر خاموش» را از خانهباغ اتحادیه به محضرتان ارائه خواهیم کرد. لازم به توضیح است که «شهر خاموش» به دلیل محدودیت زمان پخش زنده در اینستاگرام در دو بخش و طی دو برنامه متفاوت در تاریخهای سیزدهم مرداد از تهران و نوزدهم مرداد از اصفهان اجرا خواهد شد.»
اجرای ۱۳ مرداد او البته به ۱۵ مرداد موکول و در خانهباغ اتحادیه (خانه امینالسلطانِ) تهران و ۱۹ مرداد در کاخ چهلستون اصفهان برگزار شد تا اوج اجراهای زنده و رایگان را رقم برند.
ورود نهادهای دولتی به پویشی که با مردم آغاز شد
کنسرتهای آنلاین با عنوان «نوروزخانه» که با مجوز دفتر موسیقی وزارت فرهنگوارشاد اسلامی و شهرداری تهران توسط موسسه فرهنگی «جام سبز» به مدیریت امیرحسین بیریا در برج میلاد برگزار شد نخستین گام نهادهای دولتی در مسیری بود که با عنوان پویشهای مردمی آغاز شده بود.
هشتم فروردین ۱۳۹۹ بود که خبری درباره اجراهای آنلاین موسیقی پاپ در برج میلاد منتشر و از همان شب، نخستین اجرای رایگان توسط امید حاجیلی و آخرین اجرا در ۲۱ فروردین توسط اشوان (اشکان خدابندهلو) برگزار شد. شهرداری تهران به مناسبت عید سعید فطر نیز با مشارکت یکی از تلویزیونهای اینترنتی ۴ شب کنسرت آنلاین برگزار کرد. کنسرتهایی که از دوشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۹ با اجرای گروه «داماهی» آغاز شد و به ترتیب سهشنبه ۶ خرداد با گروه «دال»، چهارشنبه ۷ خرداد با حامی و پنجشنبه ۸ خرداد با علیرضا قربانی ادامه پیدا کرد. اجرایی که سه شب اول آن در برج میلاد تهران و آخرین شبش در تالار وحدت برگزار شد.
اوج اجراهای آنلاین و رایگان، کاری بود که کیهان کلهر، سه مرتبه انجام داد. اول خرداد در موزه آبگینه تهران به تکنوازی سهتار پرداخت و ۱۵ و ۱۹ مرداد به ترتیب در خانه باغ اتحادیه در تهران و کاخ چهلستون در اصفهان «شهر خاموش» را برای علاقهمندانش اجرا کرد
بنیاد رودکی نیز مجموعهای از کنسرتهای آنلاین رایگان را با همکاری و مشارکت یکی از تلویزیونهای اینترنتی در تالار وحدت برگزار کرد. در قالب این برنامه پرواز همای ۲۹ فروردین در تالار وحدت روی صحنه رفت و سپس کیوان ساکت و وحید تاج با همراهی گروه وزیری، گروه رستاک، علی زندوکیلی، سامان احتشامی، علیرضا قربانی، سالار عقیلی، ارکستر آلنام، ارکستر سازهای ملی ایران به رهبری علیاکبر قربانی و خوانندگی رشید وطندوست و وحید تاج، ارکستر مجلسی نغمه باران به سرپرستی و خوانندگی علی امیرقاسمی، ارکستر ملی ایران به رهبری نصیر حیدریان، ارکستر سمفونیک تهران به رهبری سهراب کاشف و… در این تالار و در غیاب تماشاگرِ حاضر در سالن، روی صحنه رفتند.
اولین دوره کنسرت آنلاین موسیقی در تالار رودکی نیز از ۱۶ تا ۲۰ مرداد ۱۳۹۹ به مدت ۵ شب برگزار شد. کنسرتهای آنلاینی که این روزها چهارمین دوره خود را با عنوان «برخط ماه و نوا» طی میکند و بر موسیقی ردیف- دستگاهی، نواحی و کلاسیک غربی متمرکز است.
کنسرت آنلاین رایگان فرزاد فرزین و سالار عقیلی با عنوان «برای تمام ایران میخوانم» بهمناسبت میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) و روز مادر و دهه فجر اتفاق دیگری بود که ۱۴ و ۱۵ بهمن ۱۳۹۹ رخ داد.
وقتی پای پول وسط میآید
در این میان تلویزیونهای اینترنتی نیز با هنرمندان دیگری، چون حسامالدین سراج اجراهای آنلاینی را به نمایش گذاشتند و در شرایطی که هنرمندان دیگر، اجراهای آنلاین خود را بدون دریافت هزینه برگزار کرده بودند، خبرهایی از خرید بلیت برای تماشای کنسرت آنلاین همایون شجریان و ارکستر مجلسی تهران به رهبری بردیا کیارس منتشر شد. این اجرا قرار بود چهارم خرداد ۱۳۹۹ از طریق تلویزیونی اینترنتی پخش شود، اما عده زیادی از کاربرانی که اقدام به تهیه بلیت کرده بودند، موفق به تماشای آن نشدند و فردای آن روز، خیل عظیمی از آنها در فضای مجازی به نقد این اتفاق پرداختند و در نهایت اعلام شد حق اشتراک کسانی که موفق به تماشای اجرا نشدهاند، به آنها برگردانده میشود.
۱۳ مرداد بود که خبر آمد سیروان خسروی ششمین آلبوم رسمی خود را با نام «مونولوگ» منتشر کرده است و اولین کنسرت این آلبوم را ۱۸ مرداد در قالب برنامهای از قبل ضبط شده با قیمت بلیت ۵۰ هزار تومان برگزار میکند. خبری که با تیتر «خرید بلیت برای تماشای اجرایی از پیش ضبط شده به نام کنسرت آنلاین» در رسانهها منتشر شد. در این میان انتقاد از بابک جهانبخش هم که کنسرت آنلاینش را با بلیت ۵۵ هزار تومانی برگزار کرد، کم نبود.
کنسرت پولی «آوای دوست» که جمعه ۷ خرداد ۱۴۰۰ به صورت آنلاین در تالار وحدت برگزار شد و در طول آن شهرام ناظری به اتفاق نوازندگانش قطعاتی خاطرهانگیز را برای کاربران اجرا کرد، نمونه دیگری از تاثیر ورود تلویزیونهای اینترنتی به ماجرای کنسرتهای آنلاین بود.
زیرساخت نامناسب و بستر اینترنتی که وجود ندارد
شکی نیست که از ابتدای شیوع کرونا تا امروز، اقتصاد موسیقی بهشدت لطمه خورده است و از خیلی وقت پیش باید زیرساختهای لازم برای پخش باکیفیت کنسرتهای آنلاین فراهم میشد و چه بسا اگر این زیرساختها طی این مدت آماده شده بود، اکنون این اجراها میتوانستند مخاطب قابل توجهی را جلب کنند.
در چارچوب نظام اقتصادی موسیقی، موضوع انعقاد قرارداد و دریافت دستمزد در فعالیتها و اجراهای زنده موسیقایی امری معمول و قانونی است که بین امضاکنندگان قرارداد اعم از خواننده، تهیهکننده و کنسرتگذار منعقد میشود. قراردادی که اعلام کردن رقم آن و رسانهای کردنش نیز شرط و شروطی دارد اما نکته این جاست که وقتی صحبت از ماجرای برگزاری «کنسرت آنلاین» آن هم به صورت «رایگان» به میان میآید و هنرمند نیز با شور و هیجانی وصفناپذیر از حضور در این رویداد صحبت میکند، باید اعلام شود که در ازای دریافت چه مبلغی حاضر به حضور در این اجرای رایگان شده است. چرا که این تصور برای مخاطب به وجود میآید که خواننده مورد نظر رایگان در برنامه حضور داشته است و نه به واسطه دریافت دستمزد برای خود و گروهش، در حالی که چنین نیست.
چرا شفاف نیستیم؟
قطعا برگزاری کنسرت آنلاین برای خواننده و گروه نوازنده امری انتقادبرانگیز نیست. چرا که این مجموعه بهواسطه یک تلاش گروهی و انعقاد یک قرارداد مالی شرایطی را فراهم کرده است که مردم بدون پرداخت هزینهای به تماشای کنسرتی بنشینند که در روزهای غیر کرونایی برای دیدن آن باید هزینه هنگفتی را متقبل میشدند. برگزاری کنسرت آنلاین غیررایگان نیز جای انتقاد ندارد اگر بپذیریم که اهالی موسیقی در حال حاضر منبع درآمدی جز آن ندارند، هرچند میزان مبلغ آن مهم است و میتوان با هزینه کمتر بر مخاطب بیشتر و در نتیجه آورده مالی بالاتر تاکید کرد اما پرسش و ابهام اصلی اینجاست که چرا در این زمینه شفافیتی برای اعلام هزینهها و قراردادها وجود ندارد؟!
و پرسش پایانی این که آیا برای حلوفصل مجموع این نابهسامانیها، اراده و همتی میبایست وجود داشته باشد که ندارد؟