حق کپیرایت «گتسبی بزرگ» نوشته اسکات فیتزجرالد پس از هشتاد سال به پایان میرسد و برای انتشارش نیازی به مجوز نخواهد بود.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)
به نقل از تایم، آثار ادبی به دلیل وجود حق کپیرایت اجازه انتشار توسط
ناشرین متعدد را ندارند اما این عدم مجوز پایدار نیست و بسته به تاریخ
انتشار پایانی برای کپیرایت تعیین میشود.
در تاریخ یکم ژانویه به بعد همه میتوانند از روی «گتسبی بزرگ» کپی کنند و حتی تغییراتی در متن اصلی ایجاد کنند.
گزارش اسکریبنر نشان میدهد «گتسبی بزرگ» فقط در آمریکای شمالی بیست میلیون
به فروش رفته است. فارغ از فروش بالا «گتسبی بزرگ» یکی از مهمترین
رمانهای آمریکایی است و چندین بار به نسخه سینمایی و حتی نمایشی تبدیل شده
است. اخیراً هم باراک اوباما، رئیسجمهور سابق آمریکا اعلام کرد خواندن
این کتاب به درک پیچیدگیهای آمریکا کمک میکند: «خواندن این کتاب باید
برای دانشآموزان در سراسر دنیا اجبار شود زیرا دانشآموزان با مهارت و
چیرگی بر زبان آشنا میکند.»
ذات قانون کپیرایت این است که همه آثار ادبی در نهایت متعلق به مردم
هستند. «گتسبی بزرگ» در این زمینه تنها نیست. آثاری از ادیث وارتون، آگاتا
کریستی و هزاران نویسنده دیگر در سال ۲۰۱۱ به اموال عمومی تبدیل شدند. سال
دیگر اولین آثار ویلیام فاکنر و ارنست همینگوی هم به «گتسبی بزرگ»
میپیوندند.
انقضای کپیرایت غیرقابلاجتناب است و قطعاً بدان معناست که «گتسبی بزرگ»
به مردم تعلق دارد. باید منتظر ماند دید که داستان با شکل اصلی در ادبیات
دنیا باقی خواهد ماند یا فرم جدید به خود میگیرد.
«گتسبی بزرگ» در نظر اول، یک داستان رمانتیک است اما در واقع به تفاوت
طبقات اجتماعی در آمریکا میپردازد. گتسبی پسر فقیری از خانوادهای از غرب
میانی است، عاشق دیزی فی ، زنی از کنتاکی میشود و این زمانی است که او در
توقفگاه نظامیان در پادگان نیروی زمینی به عنوان افسری جوان در انتظار رفتن
به آن سوی دریاها در ماجرای ورود آمریکا به جنگ جهانی اول است. این پیشینه
و وقایعی که شبیه زندگی خود گتسبی است موجب می شود تا او قلب دیزی را
تسخیر کند و از او قول بگیرد تا منتظرش بماند. اما با گذشت چند ماه وفاداری
دیزی دچار نوسان میشود و او سرانجام با تام بیوکنن که مردی بسیار ثروتمند
از شیکاگو است ازدواج میکند.
رمان در تابستان ۱۹۲۲ شروع میشود. گتسبی ثروتمند شده و خانه باشکوهی در
لانگ آیلند جنوبی خریداری کرده است که دقیقا در کنار خلیجی که عمارت بزرگ
تام و دیزی در آن سوی آن واقع شده است قرار دارد. او از ساحل کنار خانه اش
میتواند نور سبزی را، که در اطراف خانه دیزی روشن میشود، ببیند. گتسبی در
تمام طول تابستان میهمانیهای بزرگی میدهد؛ به امید اینکه توجه دیزی را
که هنوز مهرش را در دل دارد، به خود جلب کند. سرانجام از طریق آژانس «نیک
کاره وی» که دوست کودکی دیزی است و قرار است همسایه آنها شود، با هم
روبهرو میشوند.
«گتسبی بزرگ» بارها به زبان فارسی ترجمه شده است. اولین بار در سال ۱۳۴۴ با عنوان «طلا و خاکستر» توسط کریم امامی ترجمه و منتشر شد.