شاید بارها شنیده باشید که همه آدمها یک کتاب در خود دارند اما خیلیها نویسنده نمیشوند و نمیدانند چگونه کار خود را آغاز کنند. این مطلب را بخوانید تا بتوانید نوشتن را آغاز کنید:
از صفحه خالی نترسید:
خلاصه داستان و نام شخصیتها و خصوصیتشان را بنویسید. همه شخصیتها، اتفاقات، و تصاویر را آماده کنید و سپس شروع به نوشتن کنید.
اولین چرکنویس را خیلی زود تمام کنید:
اگر اولین چرکنویس را زود تمام کنید فرم کلی داستان را به دست میآورید و وقت خود را پس از اتمام هر فصل صرف ویرایش یا بازنویسی نمیکنید.
به نوشته خود تعصب نداشته باشید:
هر نویسندهای اولین بار داستان بدی نوشته است. تنها راهحل، بازنویسی است. نوشتن را میتوان آموخت و استعدادی ذاتی نیست. مهم نیست که دوست صمیمی یا مادرتان از شما تمجید کنند، همه ما در تلهیِ کلمات و جملات موردعلاقه خود گیر میکنیم.
تحقیق کنید:
برای شکل دادن شخصیتهای مختلف با آدمها مصاحبه کنید. حتی دزدکی به حرف دیگران گوش کنید و یادداشت بردارید. این کار الهامبخش است و موجب میشود شخصیتهای ملموسی خلق کنید. اگر میخواهید داستان در مکانی خاص رخ دهد از آن دیدن کنید و از جاهای مختلفش عکس بگیرید.
برای نوشتن چند چرکنویس آماده باشید:
چند بار نوشتن بهتر از کم نوشتن است. این کار به شما انتخابهای بیشتری میدهد تا روایت بهتری بسازید. بین نگارش هر چرکنویس به خود استراحت دهید تا ذهنتان استراحت کند. به این دوره زمان «تخمیر» میگوییم. در مقابل وسوسه مرتب کردن دستنوشتههایتان پس از اتمام نوشتن مقاومت کنید.
آثار بزرگان را بخوانید:
نویسندگان مورد علاقه خود در یک ژانر را انتخاب کنید و آثارشان را بخوانید. به شکل روایت داستانها توجه کنید. به داستانها جزئی و اهمیت آنان در شکلدهی داستان کلی توجه کنید. ببینید چطور اختلاف و تعارضات بین شخصیتها حل میشود.
به زمان افعال و تأثیر آن بر خواننده توجه کنید:
به عنوان نمونه اگر از شخص اول و قهرمان داستان برای روایت استفاده میکنید باید یاد بگیرید که زمان فعلها را به درستی تغییر دهید تا خواننده دچار سردرگمی نشود. در این مورد میتوانید به آثار موردعلاقهتان رجوع کنید تا ببینید نویسندگان بزرگ چگونه از زمانهای مختلف برای افزایش تأثیر قصهگویی بهره میبرند.
اولین دستنوشته خود را به هیچکس نشان ندهید:
شاید فکر کنید تقاضا از دیگران برای خواندن داستانتان هوشمندانه است اما اشتباه میکنید. سومین یا چهارمین دستنوشته خود را برای خواندن به دیگران بسپارید. مخاطب خود را به دقت انتخاب کنید. اگر اثری برای جوانان نوشتید از دختر نوجوانتان بخواهید داستانتان را بخواند و از آنان بخواهید نظر واقعی خود را به شما بگویند. اگر انتقادات مشابهی تکرار شد متن خود را بازنویسی کنید.
اگر میخواهید ویراستار حرفهای استخدام کنید، کمی صبرکنید:
اگر این کار را نکنید پول خود را هدر دادهاید. دو نوع ویراستار در دنیا وجود دارد: ویراستاران ساختاری برای حل مشکلات قصه و ویراستاران کپیکار برای تصحیح گرامر، املای کلمات و بررسی حقایق. استخدام ویراستار، انتشار کتاب را ضمانت نمیکند اما میتواند کمکتان کند. پیشینه ویراستاران را حتماً بررسی کنید.
اولین دستنوشته خود را برای ناشر نفرستید:
قبول نمیکنند. همیشه بهترین و آخرین دستنوشته خود را بفرستید چون فقط یک بار به شما فرصت میدهند.