رومن گاری یا امیل آژار مساله این است؟
جایزه ای برای نویسنده ای با نام مستعار
رومن گاری یا امیل آژار مساله این است؟ جایزه ای برای نویسنده ای با نام مستعار
شماره ۱۷۶، نویسنده: گال بکرمن ، مترجم: ونداد سلطانی
رومن گاری یا امیل آژار مساله این است؟
جایزه ای برای نویسنده ای با نام مستعار
نویسنده: گال بکرمن
مترجم: ونداد سلطانی
اشاره:
«زندگي در پيشرو» روايتگر زندگي «مومو» و مادام «رُزا» است؛ کودکي باقي مانده از رابطهاي نامشروع که در کنار هفت کودک ديگر تحت سرپرستي خانم رزا، روسپي سابق و حامي حاضر، زندگي ميکند. آنچه کتاب را خواندني ميکند، موقعيتهاي خلق شده توسط نويسنده در مورد زندگي اين خانهي خاص و ساکنان آن است؛ ساکناني که همهي آنها باقيمانده از يک اتفاق است و سرپرست آنها گريخته از يک جنگ هولناک بشري يعني هولوکاست است. زندگي پيشرو، کتاب عجيبي است؛ چراکه توانست براي دومين بار، جايزهي ادبي گنکور را براي نويسندهاش «رومن گاري» به ارمغان آورد. اين کتاب را «ليلي گلستان» به فارسي ترجمه کرده است. دربارهي اين کتاب و ويژگيهاي آن خواندن چند نکته خالي از لطف نيست.
***
«مومو» يا «محمد»، پسري است که به سن ۱۴ سالگي ميرسد و پيرزني در حال مرگ، در محلهاي عرب- يهودي- آفريقايي در پاريس، متهم کوچک داستان را به فرزندي قبول ميکند. «مادام رزا»، يک بازماندهي يهودي چاق و شجاع است که مهدکودکي مخفي براي بچههاي حرامزاده در طبقهي هفتم دارد. زني که فاحشهي قديم و پرستار حال حاضر کودکان حرامزاده است؛ تضادي خاص در روايت رومن گاري!
مومو بهعنوان راوي داستان، روايت را در يک ضبط صوت ديکته ميکند. اين چالشي جسورانه است که اميل آجار (رومن گاري) پيش روي مخاطب قرار ميدهد؛ که البته اين کار در نقاطي از داستان به نظر کمي غيرمعقول و دور از ذهن است. اما ضرباهنگ تند داستان، طنز غني و نثر روان و از همه مهمتر شخصيتپردازي درخشان که در تاجر قاليچه، شاعري مسلمان، فاحشهاي غيرمعمول، دلال آفريقايي پرزرق و برق، پزشک يهودي غمگين و البته مادام رزا را ميتوان به غيرمعقول بودن بعضي لحظهها داستان، بخشيد. نمادها هرکدام بهخوبي توانستهاند نمايندهي يک گروه، يک جامعه و به عبارت ديگر يک تفکر باشند.
مادام رزا يهودي است؛ يهودياي که از ماجراي هولوکاست جان سالم به در برده است. مومو ميگويد: «يهوديان، افرادي هستند مثل بقيه پس دليل نميشود که از آنها بيزار باشيم»
مومو، عرب است و دربارهي رفتار مادام رزا ميگويد: «برايش اهميتي ندارد که تو از آفريقاي شمالي هستي يا عرب يا مالايي يا يهودي. زيرا او اصول و چهارچوب خاصي ندارد. مادام رزا خيابان را ميشناسد؛ آشوييتس را ميشناسد و حالا پلههاي وحشتناک آپارتماني که در آن سکونت داريم، او را ميکُشند»
مادام رزا از مرگ نميترسد اما در ترس زندگي ميکند و بزرگترين ترس او اين است که مومو را از او بگيرند. پليس او را به آشوييتس بازگرداند و از اينکه زندگي او به شکل شياي بيمصرف در گوشهي بيمارستان تمام شود. او تلاش دارد براي کودکان باقي بماند و آنها را در عبور از درگاه غمانگيز زندگي به شکلي «پيروزمندانه» ياري کند.
ترجمهپذير بود؛ اما شک داشتند
هنگامي که رمان زندگي پيشرو در سال ۱۹۷۵ ميلادي با عنوان «زندگي پيشروي شما» منتشر شد و جايزهي گنکور را دريافت کرد، ناشران متعددي با اکراه دربارهي کتاب صحبت کرده و عقيده داشتند اين اثر ترجمه شدني نيست! من* (گال بکرمن، نويسنده آمريکايي) نيز از جمله همان افراد بودم. اما خوشحالم که «رالف مانهايم» خلاف همهي ما، کتاب را ترجمه کرد. او توانست ضمن ترجمه؛ زبان محاوره و خاص کتاب را نيز زنده نگه دارد.
مومو به زبان محاوره صحبت نميکند! بلکه به زبان فرانسوي پاريسي که توسط آژار – رومن گاري- اختراع شده، صحبت ميکند. درواقع مومو پسري خودآموخته،عاقل، فوقالعاده حساس، سرسخت و احساساتي و درعين حال قوي است که آرزوي نوشتن اثري شبيه «بينوايان» ويکتورهوگو؛ به زبان امروزي و مدرن را دارد. اگرچه بعد از مشخص شدن اينکه «اميل آژار» درواقع «رومن گاري» است اين شبه پيش آمد که نوشتهها نيز متعلق به پسر عموي اوست- همان کسي که جايزه گنکور را دريافت کرد- اما مصاحبه پسرعموي رومن گاري ثابت کرد که اين تفکر اشتباه است و آثار نوشته شده باعنوان اميل آژار متعلق به خود رومن گاري است و فرد ديگري آن را ننوشته است.
مومو آماده غواصي است
قهرمان کتاب، مومو، در جهاني فراتر از سن و عقل خود زندگي ميکند. او نميتواند دنياي بزرگسالان را درک کند به اين دليل که اين دنيا مملو از رازهايي است که از ظرفيت مومو خارج است اما خانم رزا، زندگي اين رازها را با او درميان ميگذارد. درواقع زندگي پيشرو، واقعيتهاي خشن دنياي بزرگسالان را در مقابل معصوميت کودکي به نقد ميکشد.
دوران کودکي سن بسيار حساسي است و هر کودکي دوست دارد و نيازمند آن است که توسط والدين و عزيزانش مراقبت شود. به اين دليل که نيازهاي عاطفي او به مراقبت نياز دارند. اما مومو تنهاست. مادرش او را رها کرده و مادام رزا براي مراقبت از او شرايط دشواري دارد. مومو، جهان را از نگاه معصومانه خود روايت ميکند و در اين روايت از الفاظ و جملههايي استفاده ميشود که براي مومو، بزرگ و خاص است اما او به زبان خاص فرهنگي که در آن در حال رشد است، صحبت ميکند. مومو، يتيمخانه را از ديدگاه خود روايت کرده و خانم رزا را سختگير اما مهربان معرفي ميکند؛ تعارضي که بهخوبي بيانگر شرايط زيست مومو است. شخصيت مومو، کودکي مشتاق و آماده غواصي در دنياي واقعي است اما درمقابل خانم رزا در تلاش براي فراري دادن خود و مومو از جهان واقعي است. دليل آن تجربههاي تلخ او از جهان حقيقي است.
لحن تاريک و طنزِ مومو
ادبيات جوهرهي انساني مبارزه، درد و همدلي را درميان هرج و مرج و واقعيتهاي خشن جهان به تصوير ميکشد. شخصيتهاي متفاوت و متمايز خلق شده توسط نويسندگان، نشاندهندهي احساسات و اعمال مختلف انساني است که زندگي آنها را فراگرفته و زندگي ديگران را نيز تحت تاثير قرار ميدهد. خواننده درد شخصيتهاي داستان را احساس ميکند و داستانهاي ساختگي مختلف، واقعيت زندگي را به تصوير ميکشد.
زندگي پيشرو، دردهاي انساني و هرج و مرج دروني زندگي انسانها و محيط اطراف را بهتصوير ميکشد. اگرچه رمان توسط يک نويسندهي فرانسوي نوشته شده؛ اما مسالهي هولوکاست، جزئيات هولناک اين فاجعه انساني و تاثيرات آن روي زندگي يک زن يهودي- به عنوان يک نماد- که از لهستان به فرانسه مهاجرت ميکند، بهخوبي بيان شده است. خانم رزا براي «زنده ماندن» بايد روسپي شود (هويت و حاشيهسازي) سپس سرپرست پسر ده سالهاي (مومو) ميشود که والدينش او را رها کردهاند. مومو همراه با هفت کودک ديگر که همگي از زني روسپي متولد شدهاند- تحت سرپرستي خانم رزا- زندگي ميکند. کتاب از زبان مومو، روايتگر معصوميت کودکانه درکنار واقعيتهاي خشن زندگي است. بنابراين نويسنده لحن کتاب را تاريک و طنزآميز انتخاب کرده است تا زندگي در دو کفه- دو زمان خوب و بد روايت شود.
مومو شاهد مبارزه است
شخصيت ساده و معصوم مومو و نگرش سادهلوحانهي او به مسايل نقطه مقابل و در تضاد با دنياي خشن بزرگسالان است. او واقعيتهاي زندگي خود را به عنوان کودکي يتيم بيان ميکند و دراين بين، شاهد مبارزهي تلخ خانم رزا با اعتياد است. در سطرهاي نخست کتاب،مومو به معرفي يارانش در يتيم خانهي خانم رزا ميپردازد. مومو خانوادهي حقيقي نداشته است و اين افراد را خانوادهي خود ميداند. او بهخوبي سرزمين مادري و فرهنگ عرب را ميشناسد هرچند هيچگاه مادر خود را نديده است. زندگي مسووليت خود را از کودکي به دوش مومو مياندازد و زماني که مومو موفق ميشود تا ۳۰۰ فرانک به دست آورد، همهي آن را به خانم رزا ميدهد تا او اجازهي اقامت در يتيمخانه را به او بدهد. مومو ميداند دزدي و دزد بودن کار خوبي نيست اما براي بقا بايد دست به اين خلاف بزند. اين پسر ده ساله، ارزش همراهي را ميداند بنابراين به مشترياني که با هدف کامجويي به ديدار خانم رزا ميآيند، وفادار است! مومو خود را با مشتريان خانم رزا مقايسه ميکند و در دلش خوشحال است که خانم رزا به او وفادار است و هنگامي که به دليل اعتياد و زيادهروي ناخوشاحوال ميشود،به مومو اجازهي مراقبت از خود را ميدهد واين براي مومو خوشايند است.
جنگ فقط در جبههها نيست
خانم رزا بازماندهي فاجعهي هولوکاست است. بنابراين براي نجات خود و جستجوي آيندهي بهتر به فرانسه ميگريزد. او در اين سرزمين بيگانه بايد راه خلاف را برود تا زنده بماند. اختلاف ايدئولوژيک و سياسي بين کشورهاي اروپايي، خانهي خانم رزا را ويران ميکند وهرکدام از ساکنان کشور لهستان به گوشهاي از دنيا پناهنده و آواره ميشوند. اين نشان ميدهد، جنگ و اختلاف عقيده و ويرانيهاي ناشي از آن فقط در جبههها نيست و تا مغز استخوان زندگي انسانها نفوذ ميکند. جنگ هيچگاه راهي براي پايان دادن به اختلاف نظرها نيست. خانم رزا، احساسات لطيف خود را در سرزمين مادري رها ميکند و با جسم و رواني خسته به فرانسه ميآيد و براي رويارويي با شغل خود، با مشتريان و تحمل شرايط، معتاد ميشود.
اما خانم رزا به مومو توصيه ميکند براي اينکه مادر خود را ملاقات کند، بايد زندگي خوبي داشته باشد؛ چراکه فضيلتها همواره از کارهاي زشت ارزشمندترند. او به مخدرها پناه ميبرد تا زشتيها را فراموش کند و مومو، بايد از او مراقبت کند تا دوباره به زندگي بازگردد.
«زندگي پيشرو» جنگ، آوارگي و ويراني کشورها و دنياي دروني آدمها را به تصوير ميکشد. رمان به خوبي به هم خوردن آرامش جهان و افراد را پس از جنگ نشان داده و به هم خوردن تعادل و همانگي بين انسانها را نيز روايت ميکند. مهاجرت، بهويژه تبعات مهاجرت به اجبار از پس جنگ نيز از ديگر موضوعهاي مطرح شده در زندگي پيشرو است.
وسوسهي کثرت کتاب مينويسد
هنگامي که مطبوعات رومن گاري را به دام انداختند؛ او مجبور شد تا براي اميل آژار، پيشينهاي ساختگي بسازد. دراين هويت ساختگي مدعي اسکيزوفرني و درهم ريختگي همهي ابعاد زندگي آميل آژار شد.
اما رومن گاري در کتاب «مرگ و زندگي اميل آژار»، که درواقع اعترافي به دليل خلق اين شخصيت است ميگويد: «از اينکه چيزي جز خودم نبودم، خسته شده بودم. حقيت اين است که من عميقا تحت تاثير قديميترين دغدغه بشري يعني وسوسه کثرت بودم. به همين دليل هم اميل آژار را خلق کردم»
رومن گاري معتقد بود براي مردم تغيير و شکستن مکرر ساختارها، خوشايند نيست. اما به عکس، نياز به تغيير و شکستن ساختارها، نياز ذاتي گاري بود. ولع او بار تکثر و امتناع از پذيرش، او را به شخصيتي ادبي تبديل کرد.
***
به اعتبار اسم مستعار
اسم مستعارش، دومين جايزهي ادبي گنکور را براي او به ارمغان ميآورد؛ براي رمان «زندگي پيشرو». «رومن گاري» تنها نويسندهاي است که توانست دوبار جايزهي ادبي گنکور را از آن خود کند؛چراکه رمان «زندگي پيشرو» را با اسم مستعار «اميل آژار» يا «اميل آژار» نوشته بود. به همين دليل هم پسرعمويش «پائول پالويچ»، به جاي او جايزه را دريافت کرد. گاري بعدها در کتابي باعنوان «زندگي و مرگ اميل آژار» حقيقت را آشکار ميکند. رومن گاري در طول زندگي سياسي خود حدود ۱۲ رمان نوشت که بسياري از آنها را با نامهاي مستعاري مانند
ShatanBogat، Emile Ajarو FosccoSinibakdi نوشت. البته که در همين دوران با نام اصلي خود نيز داستان مينوشت. رومن گاري در تاريخ دوم دسامبر ۱۹۸۰ ميلادي، يک سال پس از مرگ همسرش با شليک گلولهاي به زندگي خود خاتمه داد. در يادداشتي که از خود باقي گذاشته نوشته است: «دليل اين کار مرا بايد در زندگينامهام، شب آرام خواهد بود، بيابيد» او در اين کتاب گفته است: «به خاطر همسرم نبود؛ ديگر کاري نداشتم. واقعا به من خوش گذشت. متشکرم و خداحافظ»
گال بکرمن (Gal Beckerman) او نويسنده آمريکايي و سردبير ارشد آتلانتيک است.
منابعها
https://www.nytimes.com/2017/12/13/books/review/romain-gary-promise-at-dawn-the-kites.html