یک پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان میگوید: «جشنگرفتن تفاوتها»ست که میتواند ادبیات ما را زیباتر کند، چرا که وقتی صداهای مختلف در کنار هم قرار بگیرند، موجب لذتبخشترشدن و زیباترشدن جهان متن میشوند.
به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، فرزانه آقاپور – مدرس دانشگاه و پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان – در نشست مجازی این انجمن به مناسبت هفته کتاب که با موضوع زیباییشناسی در ادبیات کودک و لذت خواندن برگزار شد، با اشاره به مباحث زیباییشناسی در پیشینه ادبیات ایران اظهار کرد: گاهی ما اَشکال نامتعارفی از زیبایی را داریم که نادیده گرفته میشوند و اتفاقاً امروزه در ادبیات کودک این موضوع به وفور وجود دارد. اگر صداهای متعدد و متنوع داشته باشیم، حضور همه این انواع در کنار هم است که باعث بروز زیبایی میشود و مخاطب بر اساس تنوع نگاه، جنسیت، قومیت، دین و بسیاری موارد دیگر از هویت خودش و یافتن بخشی از وجود خودش در اثر لذت میبرد.
او با تبیین این موضوع که مخاطب ممکن است بسته به حال خود و خواندههایش، کارکرد متن و بسیاری موارد دیگر، هر لحظه چیزی را زیبا بداند که لحظه قبل از آن لذت نمیبرده، اظهار کرد: متنها هم تکنیکهایی دارند که میتوانند منجر به ایجاد لذت بیشتر در مخاطب شوند. گاهی ادبیاتی ارائه میشود که میتواند تن به خوانشهای مختلف دهد چرا که متن فرآیند خوانش بازی بین متن و مخاطب است. متنی که سپیدنویسی دارد، شکاف گویا برای مخاطب گذاشته است؛ مخاطب را در فرآیند خوانش شرکت میدهد، سکوت معنادار دارد و نماینده آواهای مختلف است، میتواند موجب ایجاد لذت خوانش شود و اینگونه نیست که بگوییم متن سکوت میکند و این مخاطب است که همه چیز را میسازد. در عین حال تا این متن توسط مخاطب خوانده نشود، ابتر است و حیات ندارد و نمیتوان این را کتمان کرد که این دو موضوع رابطه متقابلی با یکدیگر دارند و جداییناپذیرند.
آقاپور درباره اینکه چرا گاهی توافق مخاطبان بر روی یک متن بیش از متون دیگر است، تصریح کرد: توازن و هماهنگی موجود در متن، توانمندی نویسنده، رعایت دموکراسی در متن، رامبودن زبان برای نویسنده و ساخت متون چندلایه در شاهکاردانستن یا لذتبردن بسیار از یک کار مؤثرند؛ اما ذانقهسازی در فضای عام، تریبونداشتن و فرهنگ مشترک مخاطبان از نکاتی است که در این میان از اثرگذاری ویژهای برخوردار است.
او اِعمال قدرت از سوی نهادها و برگزارکنندگان جشنوارهها را در شهرت یک کتاب مؤثر دانست و خاطرنشان کرد: در بسیاری موارد این افرادِ فعال در چرخه نشر هستند که در دیدهشدن یک اثر دخالت دارند، در حالی که این مخاطب است که باید ذائقه خود را اعلام کند تا به آن توجه شود. به این ترتیب اگر اثری غیر از موارد قابل توجه ناشران نیز وجود داشته باشد امکان کنار رفتن و دیدهنشدن آن وجود دارد.
او خوانش مخاطب، جمعخوانی و لذت خواندن را آموختنی دانست و افزود: درست است که بسیاری از این موارد فرمایشی نیست و درونی است، اما برای اینکه از خواندن بیشتر لذت ببریم، نیاز داریم که چگونگی آن را یاد بگیریم و به ویژه برای اینکه لذت یک متن را برای کودکان بیشتر کنیم باید خوانش انتقادی را به آنها یاد بدهیم تا سر و کله زدن با متن و دسترسی به لایههای مختلف آن را یاد بگیرند و خوانشهای خودشان را از متن داشته باشند که این از سوی ما نادیده گرفته میشود.
عناصر زیبایی احساسات مخاطب را نشانه میگیرند
مریم جلالی – مدرس دانشگاه و پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان – نیز در این گفتوگوی مجازی ضمن اشاره به همزمانی سنجش نسبت زیبایی با ادراک، هنگام پرداختن به زیباییشناسی گفت: عناصر زیبایی پیش از هر چیز احساسات مخاطب را نشانه میگیرند و ما در ورود به این بحث با دو استراتژی متن و مخاطب روبهرو میشویم که به هم تنیده شدهاند و جداکردن این دو مقوله موجب آسیب به حوزه ادبیات خواهد شد.
او وحدت و هماهنگی، تقارن، توازن، روشنی و تناسب را مشترکات عناصر زیبایی متن در ادبیات برشمرد و افزود: متن باید ایجاد چالش و مکالمه کرده و در مخاطب لذت سمعی و بصری ایجاد کند و همین درک زیبایی است که مخاطب را به این سمت سوق می دهد. ذوق و شهود و تأمل نظری از راههای درک زیبایی برای مخاطب است.
جلالی در خصوص اینکه آیا لذت آموختنی یا امری طبیعی است، تصریح کرد: یک متن حتی اگر عناصر سازنده زیبایی را در خود داشته باشد، تا خوانده نشود ابتر است تا اینکه با خوانشها و دریافتهای مختلف از منظر مخاطب مورد بررسی قرار گیرد. زیبایی فی نفسه مورد کتمان قرار نمیگیرد، بنابراین بحث زیباییشناسی در فضای متن هم جایگاه خودش را دارد و زمانی به بلوغ میرسد که بتواند با مخاطب ارتباط ایجاد کند.
او خاطرنشان کرد: آن قدر اهالی ادبیات بر زبان متمرکز شدهاند که ما فکر میکنیم زیبایی یک متن وابسته به رعایت ادبیت یک متن است. ادبیات یک خط صاف و کشیده است که ادبیت دائم از آن فاصله میگیرد. مثلاً توصیف و تشبیه و سایر عناصر زیباساز ادبی وقتی سوار بر متن می شوند، فاصلهای بین متن اصلی ایجاد میکنند که آن فاصله ادبیت است.
او زیباییشناسی را به طنابی معلق تشبیه و گفت: این طناب از یک سو به نویسنده، از یک سو به خود متن و از سوی دیگر به مخاطب وصل و مدام در حال حرکت است و به همین دلیل است که در این حوزه مبحث نسبیت مطرح میشود و در مواقعی خوانش مخاطب و لذت تقریبی او از این خواندن را مطرح میکند.