از برخورد تلویزیون تا سلبریتی‌ها
بازديد : iconدسته: ادبیات

اسماعیل امینی با انتقاد از رفتار مناسبتی با کتاب می‌گوید: نمی‌توانیم از تلویزیون توقع داشته باشیم با وضعیتی که دارد و «تفکر کارناوالیستی»‌ که بر آن حاکم است در کتاب و کتابخوانی جدیت داشته باشد.

این شاعر و مدرس دانشگاه در گفت‌وگو با ایسنا، درباره نگاه مناسبتی به کتاب، افراط در پرداختن به آن در ایام خاصی مثل «هفته کتاب» برخلاف دیگر روزهای سال و همچنین جایگاه کتاب در رسانه‌ها اظهار کرد: من در مجموع با رفتار مناسبتی با فرهنگ موافق نیستم؛ یعنی اساسا مقوله فرهنگ، مقوله مناسبتی نیست که مثلا بگوییم یک هفته، هفته کتابخوانی، یک هفته، بزرگداشت مادر و … است. این را مناسب نمی‌دانم و به نظرم خیلی کار خوبی نیست. البته ممکن است به لحاظ تبلیغاتی و تمرکز، خوب باشد ولی این‌که بگوییم در یک هفته به موضوعی بپردازیم و بعد آن را رها کنیم و به موضوع دیگری بپردازیم، خوب نیست.

او در ادامه بیان کرد: کتاب خواندن چیزی نیست که فقط در یک هفته با آن سروکار داشته باشیم. گاهی در امور اجرایی هم دیده‌ام که این کار را انجام می‌دهند؛ مثلا طرحی را اجرایی می‌کنند تا در طول یک هفته خودروهای دودزا را بگیرند؛ یعنی بعد از آن ماشین‌های دودزا ضرری ندارند؟ این کارها به نظرم دست کم در مقوله فرهنگ خوب نیست. ولی این‌که مدت زمانی را داشته باشیم تا بر روی کتاب تمرکز و دقت داشته باشیم و توجه‌ها را به سمت آن جلب کنیم خوب است.

اسماعیل امینی سپس درباره میزان توجه رسانه‌ها خصوصا صدا و سیما به کتاب و ادبیات در کل ایام سال گفت: نخست این‌که متاسفانه رادیو و تلویزیون در کشور ما انحصاری است، و تلویزیون به صورت انحصاری فقط در دست حاکمیت است. دیگر این‌که در هیچ جای دنیا تلویزیون رسمی دولتی این مقدار آگهی و برنامه سرگرم‌کننده ندارد. اما هر موقع که تلویزیون ما را باز می‌کنی، یا رپورتاژ آگهی است و یا برنامه‌های سرگرمی بسیار سبک. این به آن علت است که جای تلویزیون‌های تخصصی خالی‌ است. در کشورهای مختلف تلویزیون‌هایی مختص خرید، سرگرمی، ورزش و… وجود دارد و اقلا افراد تکلیف خودشان را می‌دانند.

این منتقد ادبی سپس بیان کرد: اما در تلویزیون رسمی ما مثلا وقتی در حال صحبت درباره کتاب یا مسئله مهمی هستی، یک‌دفعه حرفت را قطع و شروع به پخش کردن تبلیغات می‌کنند، خیلی هم برای پخش کردن این تبلیغات عجله دارند.

او با بیان این‌که اساسا تلویزیون رویکرد خود را به سمتی برده که هر چیزی نازل‌تر، سبک‌تر و تفننی‌تر باشد، بیشتر از آن استقبال می‌کند گفت: مثلا ساعت‌های متمادی را به برنامه‌های سبک اختصاص می‌دهد، برنامه‌هایی که فقط تفریحی هستند. حتی در آموزش و مسائل علمی هم ساعت‌ها وقت را به کسانی اختصاص می‌دهند که افرادی سبک هستند، جنبه تبلیغاتی دارند و در سه سوت یا دو فوت مسئله را حل می‌کنند و هیچ شباهتی به معلم یا استاد ندارند. اما اگر معلم یا استادی جدی باشد، زود صحبت او را قطع می‌کنند. بنابراین نمی‌توانیم از تلویزیون توقع داشته باشیم با این وضعیتی که دارد و «تفکر کارناوالیستی»‌ که بر آن حاکم است – انگار مخاطب به تماشای کارناوال و سیرک آمده –  در کتاب و کتابخوانی جدیت داشته باشد. در برنامه «کتاب‌باز» هم که درباره کتاب است و من این اواخر مهمان آن بودم، نصف آن برنامه هم برای حرف‌های روانشناسی بازاری زرد صرف می‌شود. نمی‌دانم، حتما حس کرده‌اند که کتاب نمی‌تواند خودبه‌خود جاذبه داشته باشد و باید یک مشت از این پرت‌وپلاهای این‌جوری را هم بگوییم.

این شاعر همچنین درباره معرفی کتاب توسط سلبریتی‌ها اظهار کرد: اگر کسانی که به هر دلیل محبوبیت دارند، از این شهرت‌شان برای هر چیزی که به درد جامعه می‌خورد استفاده کنند که از قدیم هم مرسوم بوده، و اگر در هر کاری که به نفع مردم است مشارکت کنند – شاید مردم به تبلیغات رسمی اعتقاد نداشته باشند – از این منظر خوب است. اما این‌که آن فرد چه کتابی را کتاب خوب می‌داند و با کسی مشورت می‌کند یا خیر، یا این‌که کتاب‌های زرد را معرفی می‌کند مقوله دیگری است. چون در بین همین افراد مشهور و سلبریتی‌ها هم هستند کسانی که افرادی جدی در این مقوله و کتابخوان‌اند و بعضا خودشان هم صاحب‌قلم‌اند، مثل آقای رضا کیانیان که با کتاب انس دارد. اما اگر کسی با کتاب انس هم نداشته باشد، اشکالی ندارد و این به ویژگی شخصیتی او برمی‌گردد، مقوله دیگری است و سلیقه‌اش را نشان می‌دهد که چه کتابی را برای معرفی انتخاب می‌کند. من خود به خود این را مثبت می‌دانم. حتی دیده‌ام که برخی کتاب‌ها را می‌خوانند و آن‌ها را به صورت صوتی درمی‌آورند و آن کسی هم که به کتاب علاقه‌مند نیست ممکن است برای صدای فلان خواننده یا بازیگر آن را گوش کند بنابراین از این منظر، این را حرکت مثبتی می‌دانم.

امینی در پایان از کتاب‌هایی که در دست مطالعه دارد نیز گفت و به معرفی برخی از آن‌ها پرداخت: این روزها کتاب «جوامع‌الحکایات» را می‌خوانم که اگر چه در ویرایش و چاپش دقت نشده اما کتاب خیلی خوبی است. همچنین کتاب «زبان و ادبیات عامه» آقای دکتر ذوالفقاری کتاب خیلی خوبی است. علاوه‌بر این، کتابی را به دوستانی که به قرآن علاقه‌مندند، سفارش می‌کنم. قرآنی که آقای موسوی‌گرمارودی ترجمه کرده، به جز این‌که ترجمه فارسی خوبی است، مجموعه‌ای از اطلاعات درباره لغت‌ها، ریشه لغت‌ها و معادل فارسی دقیق لغت‌ها را نیز دارد که این اطلاعات به کسانی که به کار ترجمه و زبان علاقه‌مندند، خیلی کمک می‌کند. به نظرم دوستانی که به قرآن علاقه‌مندند، حتما این ترجمه را بخوانند. کتاب دیگر، «پیشگامان شعر فارسی» آقای دکتر ترکی است. از بعضی از بزرگان ما مثل رودکی، کسایی و … خیلی شعر نمانده و متاسفانه دیوان‌های‌شان از بین رفته است، آقای دکتر ترکی در این کتاب این شاعران را معرفی کرده و نمونه شعرهای‌شان را نیز آورده و از همه مهم‌تر شرح‌های بسیار دقیق و بسیار عالمانه‌ای نوشته است. دوستانی که به شعر خیلی کهن علاقه دارند، این کتاب را ببینند، به خصوص که شعرهای بعضی از این شاعران در هیچ جای دیگری نیست، مثل ابوشکور و رابعه. 

انتهای پیام


iconادامه مطلب

سایر صفحات سایت

Copyright © 2013 _ Design by : MrJEY