به خاطر پول ترانه‌سرا می‌شوند
بازديد : iconدسته: شعر و داستان

مجید صالحی با اشاره به جنبه بیزینسی (تجاری) ترانه از این‌که حدود ۷۰درصد کسانی که وارد ترانه‌سرایی می‌شوند، دوست دارند به درآمد برسند می‌گوید.

این شاعر و ترانه‌سرا که با مجموعه «چهارده شب» در بخش شعر محاوره پانزدهمین جشنواره شعر «فجر» شایسته تقدیر شناخته شده است، در گفت‌وگو با ایسنا درخصوص وضعیت و جایگاه شعر محاوره به ویژه ترانه در بازار نشر و رویدادهای ادبی با اشاره به دو مقوله کاربردی برای ترانه یعنی چاپ و نیز اجرا، اظهار کرد: قاعدتا در خصوص ترانه‌هایی که توسط خواننده‌ها اجرا می‌شوند، چون از موسیقی بیشتر از کتاب استقبال می‌شود، حتی اگر ترانه نمره قابل قبولی هم نداشته باشد، باز هم تا حدودی دیده می‌شود چون مخاطب موسیقی مخاطب عام‌تری‌ است تا مخاطب شعر. مخاطبان شعر معمولا خواص هستند اما موسیقی را همه اقشار جامعه گوش می‌کنند.

او سپس درباره وضعیت نشر ترانه گفت: از ترانه‌هایی که در قالب کتاب منتشر شده‌اند، خیلی کم استقبال می‌شود؛ یعنی یک مجموعه شعر غزل یا سپید ممکن است به چاپ‌های دهم یا حتی بیستم برسد اما یک مجموعه ترانه تنها به یک دلیل ممکن است به چاپ‌های بالاتر برسد که آن هم اجرا شدن کارهاست. مثلا کارهای روزبه بمانی، افشین مقدم و افشین یداللهی قبلا اجرا شده و مخاطب دوست دارد که مکتوب آن‌ها را هم داشته باشد و به این دلیل کتاب‌ها را تهیه می‌کند، اما استقبال از مجموعه‌های ترانه و محاوره نسبت به قالب‌های دیگر شعری کاملا سطح پایین‌تری دارد.

صالحی همچنین بیان کرد: یک مسئله مهم وجود دارد که تا زمانی ادعای خیلی از دوستانی بوده است که تخصصی شعر می‌گویند و نه ترانه؛ آن هم این است که ترانه را فرزند ناخلف ادبیات می‌دانند، چون اعتقاد دارند شعر محاوره خیلی از دستور زبان‌هایی را که در شعر کلاسیک رعایت می‌شود، کاملا زیر سوال می‌برد؛ مثل جابه‌جایی ارکان، قوافی آوایی و حتی شکست یا کوتاه و بلند شدن وزن. این‌ها قاعدتا در شعر کلاسیک ما به عنوان ایراد محسوب می‌شوند اما ترانه‌سراها با همین‌ها که در دستور زبان کلاسیک ایراد است، توانسته‌اند مکتب یا سبک جدیدی را برای خود ایجاد کنند که خیلی‌ها هم ادامه‌دهنده آن هستند. برای همین برای ترانه‌سرا آن‌قدر که برای شاعر احترام و ارزش قائل‌اند، احترام و ارزش قائل نیستند. وقتی می‌گویند فردی «ترانه‌سرا» است انگار چند سطح او را پایین می‌آورند، البته این در مورد خواص است، عوام معمولا همه را شاعر می‌بینند.

مدیر نشر شانی سپس از یک ایراد بزرگ در ترانه گفت: یک ایراد خیلی ‌خیلی بزرگ در ترانه داریم و آن مارکتی بودنش است، چون کاملا یک بیزینس است. وقتی کسی وارد ترانه‌سرایی می‌شود شاید ۲۰، ۳۰ درصد دوست داشته باشد که شعر بنویسد، ۷۰درصد دوست دارند به درآمد برسند. حتی بیشتر شاعرانی که زمانی ترانه را نفی می‌کردند، وقتی دیدند درآمد خوبی در ترانه وجود دارد و بیزینس است و با خواننده‌ها در ارتباط‌اند (بعضی خواننده‌ها حاضرند به خاظر اسم یک ترانه‌سرا چندبرابر عدد واقعی حق‌الزحمه پرداخت کنند) برای همین به سمت ترانه آمدند.

مجید صالحی در ادامه به افزایش کارگاه‌های ترانه‌سرایی اشاره و درباره کیفیت آن‌ها اظهار کرد: زمانی دو کارگاه شعر داشتیم اما الان ۱۰۲ کارگاه ترانه داریم. خیلی از دوستان ترانه‌سرا (با کارهای اجراشده یا نشده) کارگاه‌هایی را راه‌اندازی کرده‌اند که ترانه‌سرا به جامعه معرفی کنند. این شاید از طرفی خوب باشد که مخاطب را به تولیدکننده محتوا تبدیل می‌کند اما خیلی از این‌ها فقط زرق و برق موجود را می‌بینند و فکر می‌کنند با یاد گرفتن وزن و قافیه می‌توانند ترانه بنویسند، چه بسا که حتی اگر هم بنویسند، بعد از مدتی به افول می‌رسند چون آثارشان به شعریت نمی‌رسد و هیچ تصویر نابی در آن‌ها نیست. البته خیلی از خواننده‌ها هم شعر سطحی را دوست دارند چون اعتقاد دارند باید چیزی نوشته شود که مخاطب به سرعت حفظ کند و بتواند در کنسرت همراه خواننده بخواند؛ یعنی به دوام و قوام آن توجهی نمی‌کنند که شعریت داشته باشد.

او افزود: بخشی از خواننده‌ها و آهنگسازها کاملا لوده‌نویسی، تکیه‌کلام و چیزهای سرسری را دوست دارند، حتی خیلی وقت‌ها اجازه نمی‌دهند شاعر بخواهد چیز جدیدی را وارد شعر کند. خیلی وقت‌ها دیتایی را که خیلی شاعرانه است از کار بیرون می‌گذارند و آهنگ‌سازها معمولا از حرف‌های صمیمانه و دونفره استفاده می‌کنند. البته من فکر می‌کنم این خیلی خوب است که خیلی‌ها به سمت ترانه‌سرا شدن و شاعر شدن می‌روند، اما کاش این کارگاه‌ها دقیق‌تر برگزار شود و هر کسی اجازه کارگاه برگزار کردن پیدا نکند. عده‌ای از کسانی که کارگاه برگزار می‌کنند، بیشتر جنبه مالی کار برای‌شان مهم است تا جنبه معنوی.

سراینده «چهارده شب» همچنین درخصوص مجموعه شایسته تقدیرش در جشنواره شعر «فجر» گفت: این کتاب مجموعه ترانه‌ها و شعرهای محاوره‌ای من از سال ۸۵ تا ۹۲ و شامل حدود ۸۰ قطعه است. از این آثار حدود  ۱۵ یا ۲۰ قطعه ترانه‌های تاکنون اجراشده است که در جامعه با استقبال خوبی روبه‌رو شده است؛ مثل ترانه «شهر باران» محمد علیزاده، «هنوزم» محسن ابراهیم‌زاده و تعدادی از کارهای سیروان خسروی، فریدون آسرایی، محمدرضا چراغعلی و محمد اصفهانی. اما نظر شخصی من این است که دلیل موفقیت این کتاب به لطف خدا فقط قطعه‌های اجراشده نیست، (با احترام به تک‌تک دوستانی که کارها را اجرا کرده‌اند) ترانه‌های دیگری دارد که تم شعریت در آن‌ها بیشتر است که البته این نقد استادانی چون یوسفعلی میرشکاک، مرتضی امیری اسفندقه و محمدرضا شکارسری بوده که گفته‌اند شعرهایی که اجرا نشده از شعرهایی که اجرا شده کاملا یک سر و گردن بالاتر است. بنابراین اگر کتاب موفقیتی داشته به‌خاطر ترانه‌های اجراشده نیست.

به گفته صالحی حدود شش ترانه از مجموعه «چهارده شب»، کارهایی که توسط فریدون آسرایی و سیروان خسروی اجرا شده، روی ملودی نوشته شده و آهنگسازی کارهایی از این مجموعه که توسط محمد علیزاده، محسن ابراهیم‌زاده و محمد اصفهانی اجرا شده، پس از سرایش ترانه‌ها و براساس آن‌ها انجام شده است. 


iconادامه مطلب

سایر صفحات سایت

Copyright © 2013 _ Design by : MrJEY