دوباره می‌نویسمت تا وطن شوی….
بازديد : iconدسته: دسته‌بندی نشده

دوباره  می‌نویسمت

تا وطن شوی….

نگاهی به «وطن» در شعرعرب

سُها دادمند

خانه پدری. سرزمین مادری. خاک. میهن. خانه و هرچه معادل این کلمه‌هاست؛ بیان‌گر  وطن  است. مکانی که انسان در آن زاده شده یا ریشه‌هایش در آن‌جا خانه دارند. مفهوم وطن در اشعار شعرای عرب، یکی از شاخص‌ترین مفاهیم است و این ویژگی در اشعار شاعران مدرن آن بیشتر دیده می‌شود. شاید به این دلیل که مفهوم وطن و تعریف آن، در زمانه اکنون، شکل دیگری دارد. بعضی وطن را مترادف با خاک حقیقی توصیف کرده و برای آن سروده‌اند و بعضی دیگر، وطن را در امنیت آغوش دلدار دانسته و برای آن وطن سروده‌اند؛ که البته بعضی نیز برای هر دو وطن سروده‌اند.

  ای قدسای شهر من

ای قدسای شهر من

فردافردا درخت لیمو شکوفه خواهد داد

و سُنبلانِ سبز، شادی خواهند کرد

چشمان، به خنده شاد خواهند گشت

و کبوترانِ مهاجم به بام‌های پاکِ تو

بازخواهند گشت

ای وطنمای سرزمین آتش و زیتون

نزار قبانی، شاعر فلسطینی، یکی از شاخص‌ترین شعرای عرب زبان است که از وطن گفته است. این، تنها محدود به او نیست. میهن  و  وطن  موضوع محوری شعر مدرن عرب است. شعرا، از ایده‌ی ملت عرب  الهام گرفته و از آن به‌عنوان موتور محرک اشعار خود بهره برده‌اند. از نگاهی دیگر، مفهوم وطن،   اندیشه‌ی نهادینه شده  در تفکر بسیاری از شعرای عرب زبان بوده و به اشکال مختلف از این مفهوم برای گفتن از وطن و نشان دادن دیدگاه ناسیونالیستی خود استفاده کرده‌اند.

ظهور مفهومی به نام ملت در کشورهای خاورمیانه، فرایندهای مدرنیزاسیون، تغییرات اقتصادی و اجتماعی؛ زمینه‌ساز فرهنگی جدید در خاورمیانه و به‌ویژه کشورهای عربی بود. این تازه‌ها باعث شد تا با  پدیده‌ای به اسم   عرب مدرن در ادبیات و به‌ویژه شعر روبرو شویم. از همین زمان مفهوم   سرزمین اجدادی یا وطن شکل گرفته و در ادبیات نمود پیدا کرد. مفهوم وطن و پرداختن به آن، به شاخصی برای بیان دیدگاه تازه، اصلاح مفاهیم قبلی و بیان جدیدی از وطن از نگاه مردم عرب تبدیل شد. درواقع پرداختن به مفهوم وطن، تعریف تازه‌ای از هویت عرب‌زبانان بود.

 

حروفی که تازه می‌شوند

در شعر تازه‌ی عرب، نگاه به اسطوره، شکل تازه‌ای از نگاه به جهان بود. در این اشعار، فضای شهرزادگاه به شکل آرمان‌شهری جامعه‌گرا، نوع‌دوست و یا روستایی کوچک توصیف می‌شود. شعر جدید عرب تلاش کرد تا دنیای قدیم با سنت‌ها، زبان و هنجارهای اجتماعی آن را شکسته و با نگاه و دنیای مدرن دوباره متولد شود. فراموش نکنیم که این تغییر در دنیای کلمه‌ها و شعر جهان عرب متاثر از اروپای مدرن است. در شعر مدرن عرب، استفاده گسترده از اسطوره کاهش یافته و از نگاه و کلمه‌های نو استفاده شده است. درواقع در شعر امروز عرب، زبانی نو در حال ظهور است که با ساختارهای قبلی شعر کاملا متفاوت استتا سال ۱۹۹۰ میلادی، شعر، ساختار پایه‌ای برای تمرین شکل تازه‌ای از بیان، ساختن مفاهیم تازه و پرسش و پاسخ درباره مفاهیم و  الگوهای ملی‌گرایانه بود. از سوی دیگر راهی برای پرداختن به موضوع میهن و وفاداری و آگاهی به این مفهوم بود. در حال حاضر منتقدان و نویسندگان عرب‌زبان ترجیح می‌دهند تا از قالب رمان و درام، بیش از شعر، به مسایل اجتماعی بپردازند. به عقیده‌ی آن‌ها جهان امروز برای مقابله به ادبیات داستانی بیش از شعر نیازمند است. ظرفیت رمان برای آگاهی، روایت و بررسی ابعاد روان‌شناختی افراد و جامعه، بزرگتر و بهتر است. علاوه بر این‌که برای پرداختن به تحولات سیاسی، رمان از ظرفیت و اهمیت بیشتری برخوردار است.

از سوی دیگر گرایش شاعران عرب به نوشتن درباره‌ی وطن به جای نوشتن شعر فقط به‌عنوان شعر، دلیل دیگری برای توجه شعرای عرب به مفهوم وطن دانست. از سوی دیگر گرایش به نثر، بحران‌هایی را در حوزه‌ی شعر عرب ایجاد کرده است.

 

زن و مرد در شعر تفکیک شده‌اند

این نکته را نیز فراموش نکنیم که در شعر و روایت عرب به صورت ضمنی و صریح به موضوع جنسیت پرداخته شده است. به این معنی که مفهومی به نام زن و مرد در شعر و روایت عرب، جایگاه ویژه‌ای دارد. بررسی‌ شعر مدرن عرب نشان می‌دهد هر کشور با توجه به سنت‌ و باورهای خود، فضای فردی و اجتماعی خاصی را برای زن و مرد تعریف کرده و براساس آن، مفهوم وطن و سرزمین مادری تعریف شده و در شعر بیان می‌شود. علاوه براین، نقش اصلی مفهوم زن و مرد یا مونث و مذکر، در ساخت و ساز شعر مرتبط به وطن/ سرزمین مادری، کاملا روشن و واضح است.

 دیگر عامل تعیین‌کننده‌ی شکل و ساختار، محتوا و تصویرسازی‌های شعر مدرن عرب، رابطه‌ی دو جانبه‌ی ادبیات عرب با دیگر تمدن‌ها به‌ویژه اروپا، آمریکا و روسیه است.

 درواقع شعر عرب به شکل پیدا و پنهان تحت تاثیر غرب قرار دارد. پس از شکل‌گیری و تغییر شکل مرزها با نفوذ استعمار، هویت مسلمانان بارها زیر سوال قرار گرفته و با مداخله  سیاست غرب در زندگی مسلمانان، شکلی از شعر به اسم   جغرافیای شاعرانه  شکل گرفت. از آن زمان واقعیت‌های مجازی، برای مقابله با آنچه در واقعیت در جریان بود، در شعر متولد شد.

نگاه نیمه‌ی قرن بیستم

نیمه‌ی دوم قرن بیستم، مفهوم کشور ملت و ملی‌گرایی عربی ( پان عربیسم) یا دیگر مفاهیم عرب‌گرایی به یکی از الگوها‌ی فکری برای پرداختن به مفهوم وطن بود. این الگو را می‌توان یکی از مهم‌ترین عوامل تصویرسازی بسیاری از شعرا، نویسندگان و فرهیختگان عرب زبان در سرودن از وطن دانست. نگاه و الگوی زندگی شعرا، تاثیر مستقیمی روی تصویرسازی آن‌ها داشته است. در این خصوص با دو نگاه شامل رستگاری عاشقانه یا انتخاب پایتخت کشورهای عرب ( بیروت، قاهره، بغداد، دمشق) به‌عنوان زمینه‌ای برای پرداختن به مفاهیمی مانند آزادی، فردیت و هویت شخصی روبرو هستیم. از سوی دیگر نوعی همدردی و همراهی با ساکنان پایتخت‌ کشورهای عربی در شعر شعرای عرب دیده می‌شود.

 

در هزار و نهصد چه گذشت

ماجرای شعر و ادبیات عرب در دهه‌های ۱۹۵۰، ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی، حکایتی دیگر بود. در این سه دهه، گرایش، نگاه و نظریه‌ها با نگاهی به مفهوم آرمان‌شهر دچار تحولاتی شد. ریشه‌ی آن، شکست سال ۱۹۶۷ میلادی و گسترش جنگ داخلی لبنان در سال ۱۹۷۵ میلادی و تهاجم اسرائیل به جنوب بخش‌هایی از لبنان در سال ۱۹۸۲ میلادی بود. این رویدادها باعث شد تا لحن، پیام و پرداخت ادبیات عرب؛ اعم از نظم و نثر، به مفهوم وطن به‌طور اساسی تغییر کند. این تحول نه تنها راهی برای التیام احساسات مردم عرب زبان است؛ بلکه راهگشایی است برای بهبود زندگی اجتماعی و سیاسی مردم. درواقع شعرا و نویسندگان را برآن داشت تا تصویر جدیدی از وطن خلق کنند. این تحول با پی‌رنگ زدودن نگاه آرمان‌شهری از وطن همراه بود. پس از این، در نیمه‌ی دوم قرن بیستم میلادی، کشورهای عربی بیشتری درمعرض شکست‌های سیاسی و نظامی قرار گرفتند و شاید به همین دلیل قرن بیستم را قرن پرسشگری شاعران عرب‌زبان می‌دانند. از همین زمان شاعران عرب به انتقاد از میهن، به‌عنوان بستری برای رسیدن به آزادی، استقلال، عدالت و عدل پرداختند. از سوی دیگر بسیاری از روشنفکران، نویسندگان و شعرای عرب درمقابل سرکوب‌گری دولت و پلیس سکوت اختیار کردند تا مجبور به ترک وطن و یافتن پناهی امن و زندگی در تبعید مجبور نشوند. بنابراین می‌توان گفت شعر مدرن عرب، متمایز از هنجارها و معیارهای عربیآمریکایی پیش از این تحولات بود. شاید بتوان گفت تحولات سیاسی، زندگی سیاست‌زده مردم عرب و موقعیت‌های خاص اجتماعی همگی دلایل اصلی نگاه تازه‌ی شعر مدرن عرب بوده و هست.

 

در کشور خود غریبه شدند

رفتار حکومت‌های عربی با مردم در برهه‌ای از تاریخبیشتر دهه‌ی منتهی به سال ۱۹۷۹ میلادیبه گونه‌ای بود که مالکیت خصوصی از آن عده‌ای خاص بود. مردم تبدیل به اتباعی در کشور خود شده بودند. این حالت تشابه بسیاری به وضعیت کشورهای دیگر پس از استعمار داشت. وطن، به جایگاهی تبدیل شده بود که احساس سرخوردگی و مظلومیت در مردم ایجاد می‌کرد و به تبع آن، ناامیدی و خشم فراوانی را در مردم به وجود آورده و انباشته بود.

نقطه‌ی عطف‌ دیگر در تغییر مسیر ادبیات عرب، جنگ داخلی لبنان (۱۱۹۹۰-۱۹۷۵میلادی) بود. این جنگ و کشتار، تاثیر ماندگاری در بازنگری و تولد مفهموم وطن در ادبیات عرب داشت.

علویه صبح ( متولد ۱۹۹۵میلادی) رمان‌نویس و ویراستار لبنانی درباره‌ی درک از وطن می‌گویدجنگ‌ها شهرهای ما را می‌کُشند. افراط‌گرایی در همه‌ی ابعاد به‌ویژه قومی، آن‌ها را از مدنیت خالی می‌کند. قوانین و آزادی‌های فردی درحالی که قهرمانان من رویای آن را دارند، از بین می‌رود. جامعه‌ی مدنی سکولار و آزادی انسان تحت تاثیر قرار گرفته و با سرخوردگی و شکست مواجه شده است. بنابراین، وطن، مفهومی شکننده است. آمار انفجار در لحظه و مفهوم زمان، هنوز در ذهن‌ها باقی است و به رویایی فراموش‌نشدنی از رنج تبدیل شده است

 

خلاصه‌ی مفهوم وطن در چشم شعرا

در نگاه بسیاری از نویسندگان عرب، میهن عرب در وضعیت نیمه یا فلج کامل در رویارویی با واقعیت و چالش‌های جهان عرب قرار گرفته است. یکی از نتایج این فریب‌ها و عقب‌نشینی‌ها، این بوده که مفهوم عروبه

(عرب)، عنصر اصلی خودفهمی ناسیونالیستی حزب بعث،هم در عراق و هم در سوریه، و نیز مفهوم وحدت اعراب (وحده عربیه) در میان روشنفکران به حاشیه رفته است. امروز، عرب ناسیونالسیم ( قومیه عربیه) به‌عنوان یکی از مولفه‌های کلیدیِ شعارهای سیاسی، کیفیت و جایگاه خود را از دست داده است. این مفهوم، نیروی حیاتی خود را از دست داده و قادر به بسیج کردن مردم در خیابان‌ها برای اهداف سیاسی نیست. به همین دلیل هم بعضی از سازمان‌ها و نهادهای نیمه‌دولتی سعی در تجدیدنظر در مفهوم ناسیونالیسم عربی دارند. آن ها تلاش می‌کنند این مفهوم را به عنوان چهارچوب ایدئولوژیک برای سیاست‌های فرهنگی آینده، احیاء کنند.  

 

یک شعر و هزار سخن

  نزار قبانی  در سوگ همسرش بلقیس که در بمب‌گذاری در بیروت کشته می‌شود می‌سراید:

 

 بلقیس!

رفته بودی سَرِ کوچه انار بگیری

دانه‌هایت را آوردند

آن‌ها بیروت را رها کردند

و آهویی را از پا درآوردند

از وقتی چشم‌های تو بسته شد

دریا استعفا داد

 

بلقیس!

وقتی کیف‌ات را از لایِ خرابه‌های بیروت درآوردند

فهمیدند با رنگین‌کمانی زندگی می‌کردم

 

اگر آنان درخت زیتونی را از ربع قرن پیش آزاد کردند

یا میوه‌ی لیمویی را بازگرداندند

و پلیدی را از تاریخ محو کردند

از قاتلان تو تشکر خواهم کرد بلقیس

اما آنان فلسطین را ترک کردند تا آهویی را بِکُشند


iconادامه مطلب

سایر صفحات سایت

Copyright © 2013 _ Design by : MrJEY