دیوارنگاری، صدای هنر برای بیشتر دانستن
بازديد : iconدسته: دسته‌بندی نشده

دیوارنگاری، صدای هنر برای بیشتر دانستن

آيا بايد هنر خياباني را دوست داشته باشيم يا از آن متنفر باشيم؟

مترجم: مهتاب خسروشاهی

 

گرافيتي، اِستنسيل، کلاژ و… هيچگاه متوجه نميشويم که هنر خياباني در چه قالب و در چه زماني با سر و شکلي جديد راه به خيابان و ديوارهاي آن باز ميکنند. طي چند دههي گذشته، هنرمندان خياباني، مجرمهاي خطرناکي به حساب ميآمدند که حتي مورد انتقاد و آسيب قرار ميگرفتند و نگاه مجرمانه، آنها را از ادامهي هنرشان بازميداشت. اکنون آثار هنري در خانههاي حراج سراسر جهان به فروش ميرسند و آثار هنرمنداني مانند « شپرد فيري»،« بنکسي» يا « جي آر» در بهترين موزهها به نمايش گذاشته ميشوند. هنر بهويژه هنر خياباني، همواره راه خود را يافته و به مسيرش ادامه داده است. اما رفتار ما در مقابل اين هنر بايد چگونه باشد؟

خاستگاه هنر نقاشي خياباني، کوچهپسکوچههاي شهر نيويورک و از سالهاي نخستين سال ۱۹۷۰ ميلادي است. قطارهاي شهر نيويورک نخستين نقاطي بودند که با اين هنر زيبا شدند. طرحها، از حروف بزرگي که روي بدنهي قطارها نقاشي شده بود آغاز شد و به سرعت همهي قطارها را در برگرفت. طي چند سال، قطارهاي شهري نيويورک به مکاني براي ارائهي آثار مختلف تبديل شدند! و ظاهر خاص و متمايزي پيدا کردند. با گذشت زمان، هنرمندان  روشهاي خود را تکميل کردند و دست به خلق آثار جديد زدند. اما از سال ۱۹۸۰ ميلادي، قانون جديد، هنرمندان را از استفاده از مکانهاي عمومي براي نقاشي منع کرد. اما عدهاي از هنرمندان شجاع، راهي محلههاي نهچندان خوشنام شهر نيويورک براي ثبت آثار خود شدند؛ مانند محلهي سيب بزرگ. اين درحالي بود که پيش از اين محدوديت، هنر نقاشي خياباني راه خود را به سوي شهرهايي مانند شيکاگو، لسآنجلس و حتي واشنگتن  باز کرده بود.

اروپا، مهد گرافيتي

در دههي ۱۹۸۰ ميلادي، هنر « گرافيتي» براي نخستين بار در کشور فرانسه و توسط هنرمنداني مانند «باندو»، « بليتز» و « لوکيس» متولد شد.

در آن دهه، گرافيتي از اشکال هنر خياباني ِ غيرقانوني تلقي شده و اين هنر را آسيبي براي اموال عمومي ميدانستند! به همين دليل هنرمندان در صورت دستگيري جريمه نقدي شده و يا راهي زندان ميشدند. اما درطول سالها، نقاشيهاي الهامگرفته از شهر نيويورک در همه جاي شهر پاريس ديده ميشد. درنتيجه از محلههاي شيک پاريس تا مکانهاي هنري مهمي مانند موزهي لوور يا مرکز هنري پمپيدو از آن صحبت کرده و به آن توجه نشان ميدادند.

ويژگي هنر گرافيتي نزد جوانان آن دوران، « ممنوعيت» آن بود. به همين دليل کشش به هنر گرافيتي در بين آنها مشهود بود. در همين راستا، روشها، رنگها و موضوعها شروع به تغيير و متنوع شدن کرد.

گرافيتي، يک شخصيت مستقل

«گرافيتي»، کلمهاي ايتاليايي به معني «نوشتن»، « طراحي» يا «نقاشي» است. اين کلمه، به رمز يا کدي بينالمللي براي امضاي هنر در خيابانها تبديل شد.

گرافرهاي معروف اوليه مانند Futura  يا Phase2، سبک و امضاي خود را گسترش دادند. Phase2،  نخستين هنرمندي است که حروفِ بزرگ را ترسيم و داخل آنها را رنگآميزي کرد. اين کار به يک اتفاق مهم در خوشنويسي، علاوه بر نقاشي تبديل شد. به اين دليل که خوانايي ِ مفهوم وارد مرحله‌‌ي جديدي شده بود.

استنسيل، براي فرار از ممنوعيت

«استنسيلها» به سرعت در اروپا فراگير شد و اين شکوفايي مديون آثار هنرمنداني مانند  بنکسي (Banksy)، بلک (Blek) يا ميستيک (MissTic) است. اين شيوهي نقاشي خياباني به هنرمندان سرعت عمل بالايي ميدهد و اجازه ميدهد امضا و هنر خود را به سرعت در خيابان ثبت کرده و از تنبيه کار غيرقانوني خود بگريزند! بيشتر کار از برش طرحها يا تصويرسازي توسط تکههاي مقوا يا پلاستيک ايجاد ميشود.

 کلاژ، هنر جابهجايي

«کلاژ»، توسط هنرمندان مشهور جهاني مانند JR، اجرا شده و درواقع پوسترهاي بزرگ خياباني هستند. ويژگي اين اثرها، امکان جابهجايي و بزرگي ابعاد آنها براي ديد و عدم آسيب به اموال شهري است.

 از بدنهي متروها تا موزهها

هنر خياباني، پس از عبور از کوچه پس کوچههاي شهرهاي جهان و متروها و… به موزهها راه پيدا کردهاند و اين يکي از دلايلي است که هنر خياباني، ميتواند مفاهيم مختلف را به مخاطب منتقل کند. اما سوال اينجاست که اگر هنر خياباني اعتراضي را در کف خيابان به تصوير ميکشد، ميتواند همان اثر را در بازديدکننده همان هنر در موزههاي بزرگ جهان داشته باشد؟

شايد پاسخ قطعي براي آن وجود نداشته باشد؛ اما واضح است که هنر خياباني به دليل موضوعاتي که مطرح ميکند، هنوز زنده است، هويت دارد و نظر جهان را به خود جلب کرده است.

 دوست بداريم يا متنفر باشيم؟

چه هنر خياباني را دوست داشته باشيم يا از آن متنفر باشيم، هنر خياباني، بخشي از هويت يک شهر- يک کشور يا يک ملت است. به اين دليل که ميتواند در شکلگيري و تعريف حس مشترک اجتماعي و شخصيت کلانشهرها نقش مهمي را بازي کند.

در حال حاضر در بسياري از شهرهاي جهان، «تور بازديد از هنر خياباني» برگزار ميشود چون نقش هاي حاصل از گرافيتي، کلاژ و استنسيل، جاذبهي گردشگري بوده و بيانگر حال و هواي مردم هر شهر است. بنابراين نميتوان انکار کرد که هنر خياباني داراي ارزش اجتماعي، سياسي، فرهنگي و حتي اقتصادي است. آثار « بنکسي» درحال حاضر يکي از محبوبترين و پربازديدترين آثار خياباني در قرن حاضر است.

اگر براي وجود هنر خياباني هزار دليل وجود داشته باشد، يکي از مهمترين دلايل ضرورت وجود آن اين است که هنر خياباني، نشانهي آزادي و خلاقيت  است. به اين دليل که با زبان هنر ميتوانيم ايدههاي خود را با ديگران درميان گذاشته و احساسات خود را دربارهي موضوعهاي مختلف بيان کنيم. بنابراين شهري که بر ديوارهايش هنر خياباني نقش بسته، شهري فعال، آزاد و خلاق است. شهري است که براي صداي ساکنانش ارزش قائل است و بيان اين صداها به شيوههاي مختلف به ويژه به زبان هنر- را محترم ميشمارد.

تنوع هنر خياباني امتياز ديگري است. چرا که نشان ميدهد گروههاي مختلف با عقايد مختلف در کنار هم زندگي کرده و عقايد خود را با هنر، بيان ميکنند. براي دوستداران هنر خياباني، رمز و راز و کنش و واکنش نهفته در هر اثر هنري جذاب، گويا و زيباست. اين هنر، ذات چالشبرانگيزي دارد و با ديدن هر اثر هنري، پرسشهاي متعدد از نام هنرمند تا يافتن مفهوم آن، ذهن مخاطب را درگير ميکند. از آنجايي که هنر خياباني جذاب و اسرارآميز است، هر رهگذري را دعوت به تماشا ميکند تا تخيل خود را پرواز داده و محيط اطراف خود را به شکل تازهاي بازنگري کرده و تماشا کند.

فقط براي همان شهر نيست

هنر خياباني «مرز و محدودهها را ميشکند» اين، ويژگي ديگر هنر خياباني است. اما اين عبور به چه معناست. گاهي نقاشيهاي ديواري گذرگاههاي يک شهر ميتواند ناشي از تحولات فرهنگي، اجتماعي، سياسي، اقتصادي، هنري و… شهري ديگر در کشوري ديگر و باهزاران کيلومتر فاصله باشد. بنابراين هنر خياباني ميتواند بيانگر وضعيت فعلي منطقه، جامعه، شهر يا کشوري ديگر در خيابانهاي شهري ديگر باشد. بنابراين اين هنر، راه مسالمتآميز و زيبايي براي «اعتراض» است. پس بايد آن را خوب ببينيم و شايد حتي بشنويم!

 زيبايي است، پيش از هر مفهومي

از هرچه بگذريم، هنر خياباني باعث «زيبايي» شهرها ميشوند. درواقع ساکنان شهرها ميتوانند باوجود اين هنر، شهري شاد و رنگارنگ داشته باشند. «تغيير» و «تنوع» ويژگي ديگر اين هنر است. به اين معني که امروز، اين هفته، اين ماه ممکن است طرحي روي ديوار نقش ببندد که ماه بعد روي آن ديوار نباشد. همين امر نيز افق ديد ساکنان شهر را متنوع و متغيير کرده و آنها را از يکنواختي دور ميکند. اين همه ميگويد که بايد هنر خياباني را دوست بداريم و صدا و نگاه آن را درست بشنويم و ببينم.


iconادامه مطلب

سایر صفحات سایت

Copyright © 2013 _ Design by : MrJEY