حق مؤلف در گفتوگو با دکتر مسعود دلخواه
وقتي صحبت از حقوق مؤلف در ايران ميشود، هر مؤلفي، در هر شاخهاي، خاطرهاي از نقض اين حقوق در مورد خودش بازگو ميکند. اوضاع در تئاتر هم به عنوان يکي از شاخههاي هنر چندان متفاوت با حوزههاي ديگر نيست. هنرمندان و مؤلفان تئاتر نيز از رعايت نشدن حقوقشان شکايت دارند و در عين حال دانسته و ندانسته، خود حقوق ديگران را ناديده ميگيرند. در اين باره با دکتر «مسعود دلخواه» کارگردان و مدرس تئاتر گفتوگو کرديم.
حق مؤلف در تئاتر اصولاً شامل چه مواردي ميشود؟
مهمترين يا اصليترين موارد نويسندهي اثر است و مترجم که حقوقشان بايد محترم شمرده شود. در مورد متنهاي خارجي بايد از مترجم يا از ناشر اثر مجوز بگيريد. در مورد نويسنده هم که وضعيت مشخص است. شما به عنوان کارگردان وقتي ميخواهيد اثر چاپ شدهاي را اجرا کنيد، بايد از نويسندهاش اجازه بگيريد. اگر هم نويسنده در قيد حيات نباشد، معمولاً بنيادي به نامش وجود دارد که بايد از آن بنياد مجوز بگيريد. اگر هم چنين بنيادي وجود نداشته باشد اين مجوز را ناشر صادر ميکند.
که منوط به پرداخت حق قانوني مؤلف است.
بله، اما اين حق در ايران نرخ استانداردي ندارد و توافقي است. يعني بايد با نويسنده يا بنيادش به توافق برسيد. اما در مورد خارج از ايران بگذاريد از تجربه خودم بگويم. زماني که در آمريکا بودم. ميخواستم نمايشنامهي «عادلها»ي کامو را در دانشگاه j.c.c.c که سالن تئاتر عمومي دارد اجرا کنم. دانشگاه که حامي اجرا بود بايد مجوز اجراي متن کامو را از بنياد کامو و مرکز آلبرکامو در فرانسه ميگرفت. مذاکراتي صورت گرفت و آنها قراردادي فرستادند که شامل ۴۰۰ دلار حق اثر بود. يکي از موارد جالبي که در اين قرارداد وجود داشت اين بود که به هيچوجه اسم کارگردان يا هر کس ديگري در پوستر و بروشور نبايد بزرگتر از نام کامو نوشته شود و نام کامو حداقل بايد دو برابر نام کارگردان باشد. حالا اين را مقايسه کنيد با ايران که دانشجوي سال اول و دوم تئاتر، نمايشنامهاي از چخوف، ميلر يا ويليامز کار ميکند و اسمش بزرگتر و بالاتر از نام آنها در پوستر نوشته ميشود. حق مؤلف فقط اين نيست که پولي به او پرداخت شود. اينکه چهطور از اثرش و نامش استفاده ميشود هم مهم است.
ممکن است من به عنوان مثال از يک متن چخوف برداشت آزاد کرده باشم و در بروشور هم اسم خودم را به عنوان نويسنده نوشته باشم و توضيح داده باشم؛ برداشتي آزاد از متن چخوف. در اين صورت هم باز از متن اين نويسنده استفاده کردهام و از لحاظ حق مؤلف تفاوتي با اينکه متن را اجرا کرده باشيم ندارد. زماني هم هست که از يک متن فقط الهام ميگيريد و نه چيزي بيشتر. يعني از ديالوگ يا عنصر ديگري از متن به صورت مستقيم استفاده نميکنيد. اينجا ديگر حق مؤلف معنا ندارد. اما اگر از نوشته يک نويسندهي کلام يا واژه و يا اثر يک مترجم استفاده ميکنيم بايد حق او را پرداخت کنيم که به صورت توافقي است. اما الان اتفاقهاي عجيبي ميافتد. مثلاً اثر چخوف با تغييرات اندکي به نام کس ديگري کار ميشود و اين فاجعه است. من همواره به دانشجوهايم يادآوري کردهام که بايد در تمام بروشورها و پوسترها اسم مترجم و نويسنده ذکر شود و اگر اين نويسنده آدم بزرگي است بايد اسمش بزرگتر از شما نوشته شود. در اصل ترتيب بزرگي و کوچکي اسم نويسنده و کارگردان را اهميت آن نويسنده و کارگردان تعيين ميکند. اما واقعاً در حال حاضر در ايران کدام کارگرداني است که بزرگتر از چخوف يا کامو باشد؟ دلم ميخواهد کميتهاي تشکيل شود و روي پوسترهاي ده سال اخير تحقيق کند تا متوجه شويم چه اشتباهاتي در اين پوسترها اتفاق افتاده است. شوراي نظارت و ارزشيابي در تأييد و تصويب پوسترها و بروشورها نبايد فقط به عکس و طرح بروشور دقت کند. بايد ببينيد آيا اعتبار نويسنده رعايت شده است يا نه. اگر پوستري هست که اين حق را رعايت نکرده. شورا نبايد به آن اجازهي انتشار بدهد.
چه خلأهاي قانوني و يا غيرقانوني وجود دارد که اين موارد رعايت نميشود يا جلوي اين کارها گرفته نميشود؟
مهمترين مسألهي مشکل فرهنگي است. ما آموزش نديدهايم. در دانشگاههاي ما واحدي به اسم حقوق مؤلف وجود ندارد، سميناري هم در اين اين مورد برگزار نميشود. مسألهي بعدي عدم احساس مسئوليت در بسياري از هنرمندان ماست که باعث ميشود حقوق مؤلف را رعايت نکنند. اين مسأله در جوانان بيشتر نمود دارد. مسألهي سوم الگوهاي بد حرفهاي ماست. ما نمايشنامهنويسان و کارگردانان حرفهاي داريم که امر را رعايت نميکنند. صرفاً با تغييري که در متن ميدهند اسمشان را به عنوان نويسنده روي اثر ميگذارند و اين خيلي شرمآور است. ضمن اينکه باعث ميشود جوانترها هم از آنها تبعيت کنند. مشکل بعدي عدم نظارت و کنترل روي اين موضوع است. از طريق مرکز هنرهاي نمايشي ميتوان اين موضوع را کنترل کرد. ابزارش هم در واحد نظارت و ارزشيابي وجود دارد.
بسياري از نمايشنامهنويسان تنها براي اجراي اول از کارشان پول دريافت ميکنند که آن هم معمولاً از طرف گروهي است که با آنها کار ميکنند. بعد براي هيچ اجرايي در تهران و شهرستان حقي دريافت نميکنند.
براي اينکه همانطور که گفتم در اين مورد اصلاً آموزش نديدهايم، در حالي که نويسندهها و مترجمها با گرفتن يک سکه يا نيم سکه حق اجراي او را ميدهند. ولي ما لزوم اين کار را درنيافتهايم. ياد نگرفتهايم بايد براي اجراي اثر يک نمايشنامهنويس حق او را پرداخت کنيم. حتي من معتقدم بايد قرارداد مکتوب امضا شود. بايد مشخص شود نويسنده يا مترجم براي ۲۰ اجرا در يک سالن مشخص مجوز داده يا اجازه اجراهاي ديگر را هم داده است. مشکل از اينجا شروع ميشود که اين موارد مشخص نميشود و کارگردان هم فکر ميکند چون پولي داده ميتواند هر چند بار که خواست کار را اجرا کند.
در برخي اجراها، از موسيقيها، عکسها يا نقاشيهايي استفاده ميشود که ارجاعي هم به مؤلفشان داده نميشود. اين نقض حقوق مؤلف نيست؟
مسلماً هست. اين اتفاق نبايد بيفتد. من در کارهاي خودم هميشه به آهنگساز تأکيد ميکنم که اگر موسيقي که براي کار من ساختهاي ده درصدش از آهنگساز ديگري است حتماْ به من بگو تا در بروشور قيد شود. اين مورد حتماْ بايد رعايت شود. ولي خب از آنجايي که در کشور ما خيلي از موارد ديگر جدي گرفته نميشوندُ اين موارد هم اهميت ندارند. اينجا وقتي يک عابر پياده چراغ قرمز را رد ميکند، کسي جريمهاش نميکند. ولي در کشورهاي اروپايي و آمريکايي جريمه ميشود. حتي اگر عابري که چراغ قرمز را رد کرده با ماشيني تصادف کند، مقصر شناخته ميشود. من خودم اين موضوع را در بيمارستاني در آمريکا به چشم ديدم. شخصي را که با ماشين تصادف کرده بود به بيمارستان آورده بودند و نه تنها راننده مقصر شناخته نشده بلکه اين عابر خسارتي هم به او پرداخت کرد. در مورد حقوق مؤلف هم وضع همينطور است. حقوق مؤلف البته فقط مربوط به نويسنده نيست، ولي وقتي براي همان هم قانوني وجود ندارد، نميشود انتظار داشت اين حقوق مثلاً در مورد موسيقي که در کار استفاده ميشود، رعايت شود. همين الان کسي ميتواند دو تا تغيير کوچک در متن شکسپير بدهد و به اسم خودش ثبت کند و هيچکس هم از او سؤال نميکند که اين چه جسارتي است. درست است که قانوني وجود ندارد، ولي خود اهالي تئاتر بايد اين موارد را جدي بگيرند. به هر حال اشتباهاتي رخ ميدهد که شوراي نظارت بايد جلوي آنها را بگيرد. بايد يقهي کسي را که تقلب ميکند بگيرد. من فکر ميکنم بايد نشستهايي برگزار شود و با توجه به استانداردهاي جهاني حقوق مؤلفين و مترجمين تئاتر مطرح شود.