مافیای موسیقی گوشت فاسد می‌پروراند
بازديد : iconدسته: دسته‌بندی نشده

هوشنگ جادید: «اگر قصد دارند موسیقی اقوام را در یک مکان عمومی به صورت اصیل و درست پیاده و رواج بدهند، باید شکل قوی و منحصر به فرد آن را از گروه‌های حرفه‌ای بگیرند و اجرا کنند. شما هیچ‌گاه نمی‌بینید استاد علی‌اکبر مرادی (خواننده و نوازنده صاحب سبک تنبور) با هزینه سه یا چهار میلیون تومانی به تهران بیاید تا در مترو برای تنبور بزند. اگر شهرداری می‌خواهد کار فرهنگی کند باید هر کدام از استاتید موسیقی را به صورت جدی حمایت کند.»

موسیقی نواحی بخشی از فرهنگ و سنت ماست و تاریخچه‌ای قدیمی در هر استان دارد. ولی در سال‌های اخیر شاهد کم‌لطفی‌هایی بوده و شاید آنگونه که باید به آن توجه و پرداخته نشده است. حالا گاهی در مترو یا اماکن عمومی شاهد اجرای موسیقی مناطق مختلف هستیم.

این امر به عقیده برخی کارشناسان موسیقی می‌تواند در شناساندن موسیقی اقوام موثر باشد و به عقیده برخی نیز بهتر است دولت در اجرای موسیقی نواحی در مکان‌های عمومی دست نبرد و آن را به نوازندگان بسپارد.

خبرنگار ایسنا در گفت‌وگویی با هوشنگ جاوید نظر او را هم در این زمینه جویا شده است.

این کارشناس موسیقی آیینی و نواحی درباره اجرای موسیقی نواحی در مترو توسط نهادهای دولتی، بیان می‌کند: شهرداری صلاحیت برگزاری اجراهای خیابانی موسیقی نواحی را ندارد؛ مگر اینکه این کار را تحت نظارت کارشناسان موسیقی مربوطه انجام دهد. ما در این کشور چیزی به اسم وزارت ارشاد داریم. وزارت ارشاد، قانونی تحت عنوان ارزیابی هنرمندان دارد که گروه‌های هنری را براساس میزان تبحر هنرمندان و پایبندی به اصالت، ارزیابی می‌کند. حال اگر شهرداری بخواهد گروه‌های موسیقی نواحی درجه یک را برای اجرای دو یا سه روزه در مکانی مانند مترو به پایتخت بیاورد، باید تمام هزینه‌های آنها را بپردازد.

او توضیح می‌دهد: به عنوان مثال اگر بخواهند یک گروه حرفه‌ای سه تا پنج نفره را به تهران بیاورند، باید بابت اجرا، رفت و آمد، محل اقامت و خورد و خوراک آنها هزینه کنند. مبالغ رفت‌وآمد و هزینه‌های جانبی آنها، بیش از پنج میلیون تومان خواهد بود، از طرفی اگر دستمزد اجرا را روزی دو میلیون حساب کنیم، باید ۱۰ تا ۱۵ میلیون به آنها بدهند. با چنین برآورد قیمتی اگر شهرداری بخواهد مثلا پنج تا گروه را به تهران بیاورد باید نزدیک به ۱۰۰ یا ۱۵۰ میلیون هزینه کند. هیچ زمانی هیچ کدام از شهرداری‌های تهران چنین مبلغی را برای اجرای پنج گروه موسیقی هزینه نمی‌کند.

جاوید بیان می‌کند که شهرداری به جای استفاده از گروه‌های موسیقی حرفه‌ای و پرداخت هزینه، به استفاده از گروه‌های درجه چهار یا پنج که متشکل از شهرستانی‌هایی است که تا حدودی با موسیقی منطقه خود آشنا هستند، روی می‌آورد.

او در همین راستا اضافه می‌کند: این افراد نمایشی سطح پایین از موسیقی منطقه خود به اجرا می‌گذارند. شهرداری نیز تنها با پرداخت روزانه دو یا یک و پانصد میلیون تومان در مترو برای مردم اجرای موسیقی برگزار می‌کند. درواقع شهرداری با این افراد مانند کارگر ساختمانی برخورد می‌کند. البته استفاده از این افراد از نظر اینکه برایشان پول به همراه دارد فکر بدی نیست، ولی این کار به طرز وحشتناکی به اصالت‌های موسیقی آسیب می‌زند.

این کارشناس موسیقی درباره علت آسیب‌زا بودن اجرای گروه‌های موسیقی نواحی در سطح‌ کیفی درجه سه یا چهار، می‌گوید: غالب کارهای این افراد دارای اصلالت نیست. یک بار در مترو یک نوازنده سُرنای سیستانی را آورده بودند که موسیقی سیستان را اجرا کند. مردم او را وادار می‌کردند که ترانه‌های بی‌ارتباط با موسیقی نواحی را هم اجرا کند و او نیز هر چیزی را که مردم می‌خواستند برایشان می‌زد. این کار دیگر ارائه‌ی درست موسیقی نیست. کلاه گذاشتن بر سر فرهنگ و آسیب زدن به فرهنگ است. باید با یک برنامه‌ریزی دقیق و شکل درست این کار را کرد. اگر شهرداری واقعا می‌خواهد کار فرهنگی کند، کولی‌های دوره گرد بیچاره را که نون گیرشان نمی‌آید بخورند، ساماندهی کند و با استفاده از آنها موسیقی محلی را اجرا کند تا اینکه با موسیقی کشور بازی کند.

او همچنین در راستای راه‌حل درست برای شناساندن موسیقی نواحی از راه اجرای خیابانی بیان می‌کند: اگر قصد دارند موسیقی اقوام را در یک مکان عمومی به صورت اصیل و درست پیاده و رواج بدهند، باید شکل قوی و منحصر به فرد آن را از گروه‌های حرفه‌ای بگیرند و اجرا کنند. شما هیچ گاه نمی‌بینید استاد علی اکبر مرادی (خواننده و نوازنده صاحب سبک تنبور) با هزینه سه یا چهار میلیون تومانی به تهران بیاید تا در مترو برای تنبور بزند. اگر شهرداری می‌خواهد کار فرهنگی کند باید هر کدام از استاتید موسیقی را به صورت جدی حمایت کند. به گونه‌ای که مثلا به هر کدام از آنها صد میلیون تومان بدهد تا در مترو هنر اصیل را ارائه دهند. ولی چنین اتفاقی رخ نمی‌دهد و با اسم فرهنگ یک سرگرمی کنار مترو ایجاد می‌کنند که با دیدن این صحنه‌ها باید گفت بیچاره فرهنگ.

در راستای این بحث، از این کارشناس موسیقی سوال می‌کنیم بهتر نیست که برای حفظ شأن استادان موسیقی نواحی به آنها سالن بدهند یا اینکه حداقل در یک جایگاه خاص اجرای خیابانی برای آنها برگزار کنند؟ پاسخ می‌دهد: نمی‌دانم اجرای خیابانی بر چه اساسی در ایران به وجود آمده است. چراکه در اروپا همراه با رقص و شادی انجام می‌شود. حال گویا برخی این اجراها را دیده‌اند و خواسته‌اند همان را تکرار کنند؛ گرچه که چشم و گوش بسته چنین چیزی را مطرح کرده‌اند. اجرای خیابانی ساده نیست، مخصوصا برای موسیقی ایران. موسیقی نواحی و مجلسی به جایگاه خاص خود نیاز دارد. شأن موسیقی ایرانی نیازمند جایگاه خاص است. اینگونه نیست که هر جا و هر لحظه اجرا شود. به همین دلیل بوده که در گذشته دسته‌بندی داشته‌ایم. به یکی مطرب می‌گفته‌اند و به یکی استاد. در تاریخ می‌خواندم که در یک مجلس یک نفر از درباریان عبدالقادر مراغه‌ای (شاعر و نوازنده چیره دست عود) را با ضمیر «این» خطاب می‌کند و وزیر وقت با او برخورد می‌کند و می‌گوید که ایشان مولانا عبدالقادر هستند. یعنی شأن استادی آن استاد نوازنده را حفظ می‌کردند.

نمونه‌ای از اجرای موسیقی خیابانی در غرب

جاوید درباره اداره اجرای نوازندگان دوره‌گرد می‌گوید: چند سال پیش حدود سال‌های ۸۰ یا ۸۲ درباره ساماندهی نوازندگان دوره گرد و خیابانی با چند نفر از مسوولان صحبت کردیم. نه وزارت فرهنگ و ارشاد وقت همکاری کرد و نه هیچ دستگاهی برای حرف ما تره خورد کرد، در واقع اصلا حرف ما را نشنیدند. درحالی که نیاز بود این کار انجام شود. البته امروز هم می‌توانند این کار را انجام دهند. باید یک جایگاه ویژه درست کنند و با نوازندگان دوره‌گرد هماهنگ کنند که بیایند و اجرا کنند. چگونه است که روزانه بابت جایگاهی که به دست فروشان می‌دهند، پول می‌گیرند؟ با هنرمندان دوره گرد نیز می‌توانند به همین صورت برخورد کنند. می‌توانند برای آنها جایگاه مشخص کنند که بروند در پارک‌ها نوازندگی خود را انجام دهند. چه عیبی دارد؟

در بخش پایانی صحبت‌ها به او می‌گوییم که مردم از اجراهای خیابانی موسیقی نواحی حمایت می‌کنند ولی به کنسرت‌ها یا اجراهای رایگان جشنواره‌ها نمی‌روند. دلیل آن چیست؟ اظهار می‌کند: مسائل اقتصادی و روزمره‌ای که اکنون با وجود بحران‌های سال‌های اخیر برای مردم پیش آمده، توانایی مردم برای خرید بلیط‌های گران قیمت پایین آورده است.زمانی بلیط کنسرت ۷۰۰ تومان یا هزار تومان بود، اکنون بیش از ۱۰۰ هزار تومان است. پس کمتر پیش می‌آید که یک خانوده چهار یا پنج نفره در قشر متوسط جامعه به کنسرت موسیقی نواحی برود.

او ادامه می‌دهد: خیلی از استادان موسیقی نواحی اگر در استان خود یا استان‌های هم‌زبان کنسرت دهند در سالن اجرا جای سوزن انداختن نخواهد بود، ولی ممکن است از اجرای تهران آنها خیلی استقبال نشود؛ چراکه ممکن است این افراد در تهران نیز طرفدار داشته باشند ولی خیلی شناخته شده نیستند. از طرفی برای اجرا در تهران در مافیای فروش بلیط یا مافیای موسیقی قرار می‌گیرند. آن مافیا برنامه‌ریزی می‌کند که کنسرت این افراد منفعل شود. مافیایی در موسیقی هست که تجارت آن را به عهده گرفته‌اند، گوشت فاسد می‌پرورانند و جامعه را از اصالت دور می‌کنند و هیچ کسی هم به فکر نیست.  

هوشنگ جاوید


iconادامه مطلب

سایر صفحات سایت

Copyright © 2013 _ Design by : MrJEY