گذر فرهنگی یا راسته‌ درشکه‌رانی
بازديد : iconدسته: یادداشت ها

هوشنگ اعلم، یادداشت در مجله ۱۵۹: ده سالي مي‌شود کم‌تر و بيش‌تر که برخي از مسئولان شهري و اعضاي شوراي شهر به فکر افتاده‌اند فضاي شهر شلوغ و عبوس تهران را کمي مفرح‌تر و به اصطلاح فرهنگي کنند تا از روح خشونتي که بر اين کلان شهر بي در و دروازه حاکم است کاسته شود و در گام اول به فکر ايجاد گذرها و پياده‌راه‌هاي فرهنگي!! افتادند تا مردم کمي هم قدم بزنند و هواي فرهنگي! استنشاق کنند و شايد هم ميلشان کشيد سري به مکان‌هاي فرهنگي که در کنار و گوشه اين پياده راه‌ها قرار دارند بزنند.

داستان پياده راه‌سازي از حوالي چهارراه وليعصر شروع شد  و در يک حرکت ضربتي البته با کلي تبليغ و پيش درآمد خيابان برادران مظفر «صبا»ي شمالي براي تبديل شدن به پياده راه فرهنگي سنگفرش شد و نيمکت‌هاي سنگي براي نشستن و استراحت چند دقيقه‌اي پياده روندگان در دو طرف خيابان نصب شد و … اما ناگهان ورق برگشت و پروژه پياده راه شدن اين خيابان که با صرف مبالغ هنگفتي سنگفرش شده بود متوقف ماند و اعلام شد که اين خيابان بنا به دلايلي!! نمي‌تواند پياده راه بشود و گويا که نمي‌شد اين هماهنگي از قبل بشود. و در نتيجه خياباني که قرار بود به يک گذر فرهنگي تبديل شود به پارکينک تبديل شد. پارکينگي که نه تنها در دو طرف آن اتومبيل‌ها با خيال راحت پارک مي‌شود بلکه در وسط خيابان هم رديفي از اتومبيل‌هاي پارک شده را مي شود ديد و البته پارک‌بان‌هاي رسمي و غيررسمي هم براي دريافت هزينه پارک هميشه در خدمت‌اند.

راسته فرهنگي ملل

خيابان سي تير يا همان خيابان قوام‌السلطنه که در دوره‌هاي مختلف تاريخ يکصد سال اخير گاهي خيابان مريض خانه ناميده شده و گاهي نام ديگري داشته و تا قبل از انقلاب به دليل وجود خانه قوام‌السلطنه که حالا موزه ابگينه است به خيابان قوام‌السلطنه معروف بود و امروز خيابان سي تير است و خيابان سپه را به خيابان جمهوري وصل مي‌کند. يکي ديگر از هدف‌هاي پياده راه سازي بود. چرا که در اين خيابان نمادهايي از اديان و فرهنگ‌هاي مختلف را مي‌توان سراغ گرفت از کليساي انجيلي تا آتشکده زرتشتيان و کنيسه يهودي‌ها و موزه‌اي به نام آبگينه که در عمارت باشکوه متعلق به قوام‌السطلنه ايجاد شده ضمن اينکه در ابتداي اين خيابان در خيابان سپه موزه ايران باستان قرار دار و بعد از موزه بناي قديمي کتابخانه ملي و بالاتر از ان راه غربي ورود به ميدان مشق که خود حکايتي است از مجموعه‌هاي تاريخي و به همين دليل فرهنگي‌ترين گذري بود که با تبديل شدن آن به پياده‌راه مي‌توانست محل مناسبي براي يک گشت و گذار فرهنگي براي مردم تهران و به ويژه نسل جوان باشد. و به همين دليل در يک اقدام ضربتي، چهار، پنج سال پيش‌تر آسفالت  اين خيابان از سر تا ته يعني از خيابان امام خميني تا جمهوري و قسمت شمالي خيابان که به روبروي سفارت روسيه مي‌رسد کنده شد و سنگ کارها، مشغول سنگ چسباني در کف خيابان شدند. آن هم نه سنگ‌هاي صاف و صيقلي بلکه سنگ‌‌هاي برجسته‌اي که در قديم براي خيابان‌هاي درشکه‌رو به کار برده مي‌شد. و بخشي از پياده‌روهاي دو طرف در جنوب اين خيابان دکه‌هايي براي فروش ساندويچ و کباب و بستني ساخته شد تا پياده‌روندگان محترم از نظر تغذيه در مضيقه نباشند و با شکم سير به سير و سياحت فرهنگي مشغول شوند. اما… بعد از اين اقدام. اقدامات بعدي که براي پياده را شدن اين خيابان و تبديل کردنش به يک گذر فرهنگي بايد انجام مي‌شد. به انجام نرسيد و حرکت خودروها مثل گذشته در اين خيابان ادامه يافت.  و خيابان قوام‌السلطنه سابق و سي تير فعلي هرگز پياده راه نشد و اتومبيل‌رو ماند. با اين تفاوت که صداي تلق، تلق اتومبيل‌ها به دليل حرکت روي سنگفرش خيابان گوش کسبه محل را آزار مي‌دهد و صداي اعتراض رانندگان را که مجبورند روي دست‌اندازهاي دست‌ساز حرکت کنند درمي‌آورد و گاهي بعضي از آن، از خودشان مي‌پرسند چرا عاقبت گذري که قرار بود فرهنگي باشد چنين شد.


iconادامه مطلب

سایر صفحات سایت

Copyright © 2013 _ Design by : MrJEY