خانه باغی در پاییز
بازديد : iconدسته: ادبیات,یادداشت ها

یادداشت- هوشنگ اعلم – شماره ۱۶۵

علف‌هاي زرد و خشک از درز سنگ فرش‌هاي پياده راه باغ تا به ساختمان برسد بيرون زده بود. درخت‌ها انگار در پاييزي عتيق خشکيده بودند و زمين پر بود از ساقه‌هاي بلند و درهم شکسته علف‌هاي خشک. پيچک بالا رفته از ديوار ساختمان آجري انگار در لحظه‌اي از زمان به ناگهان خشکيده بود و تصويري خزان‌زده از خانه‌اي که زماني هرم نفس‌هايي آن را زنده مي‌داشت در پيش چشم گذاشته بود. انگار خانه‌اي متروک!. اما نه! هنوز کسي در آن خانه بود مردي پر از شور زندگي! نويسنده مترجم و پژوهشگر ادبيات  منوچهر بديعي  که انگار به عمد نمي خواست هُرم نفس‌هايش و صداي گام‌هايش خواب خانه باغ را برآشوبد و به آن انجماد خزان تلنگري بزند يا شايد اين همه  وهم  بود و در ذهن من. در آن سکوت سرد خزاني.


iconادامه مطلب

سایر صفحات سایت

Copyright © 2013 _ Design by : MrJEY