سعید مروتی: نبوغ معمولا با شلختگی، بی نظمی و در یک کلام آنارشیسم همراه میشود. مثال روشن اورسن ولز است که فقط در فیلم اولش «همشهری کین» که بدون هیچ دخالتی ساخته شد، بدون چالش کار کرد و بعد از آن همواره با سیستم مشکل داشت، فیلمهایش توسط تهیه کنندگان مثله میشد، پروژههایش نیمه کاره میماند و سبک زندگی اش متناسب با فعالیتش به عنوان هنرمند نبود.
استنلی کوبریک درست در نقطه مقابل فیلمسازی چون ولز میایستد. نابغه کمال گرایی که برای پروژه های شخصی اش، توجیه و بهانهای برای مصرف عام می یافت. معمولا سرمایه تهیه کننده را هدر نمی داد (و بعد از اسپارتاکوس خودش تهیه کننده آثارش شد) و اغلب موفقیت تجاری را تجربه می کرد؛ آن هم با فیلم هایی که قواعد متداول گیشه در آنها رعایت نمی شد.
کوبریک در بیشتر ژانرها فیلم ساخت. جنایی (بوسه قاتل، کشتن) جنگی (راه های افتخار، غلاف تمام فلزی)، تاریخی (اسپارتاکوس)، علمی، تخیلی (۲۰۰۱: یک اودیسه فضایی)، ترسناک (تلالو) و… جز اسپارتاکوس که محصولی استودیویی بود و کرک داگلاس ستاره- تهیه کننده فیلم، کوبریک جوان را جایگزین آنتونی مان کهنه کار کرد، همیشه همه چیز را با سلیقه و دیدگاه شخصی اش پیش برد. کمالگرا بود و به هر قیمتی فیلم نمیساخت. به همین دلیل در طول نزدیک به نیم قرن فعالیت هنری، تنها ۱۳ فیلم ساخت. ممکن بود سال ها وقت صرف پروژه ای کند و بعد آن را کنار بگذارد. (مثل ناپلئون که فیلمنامه اش هم نهایی شد ولی کوبریک کنارش گذاشت). دامنه مطالعاتی گسترده و دانش و فرهیختگی کوبریک او را در فهرست فیلمسازان روشنفکر قرار می دهد. تفاوت کوبریک با هم طیفانش در سینما را باید در فن سالاری اش جستجو کرد و نکته مهم تر توانایی اش در ساخت فیلم های پرهزینه ای بود که کوبریک بدون از دست دادن استقلال هنری اش، برایشان توجیه اقتصادی می یافت. آنقدر کمال گرا بود که مثلا برای فیلم «بری لیندون» لنزی تازه ابداع کرد تا جنس تصاویر به نقاشی های قرن هفدهم نزدیک شود یا سر آخرین فیلمش «چشمان کاملا بسته» بازیگر عوض کرد و سکانسهای بسیاری را دوباره فیلمبرداری کرد. می شود گفت در بیشتر آثارش دقیقا به همان چیزی رسیده که میخواسته و او فیلمسازی بود که هرگز از خواسته اش کوتاه نمی آمد.
کوبریک فیلمساز محبوب محافل روشنفکرانه است. سال ها پیش رابین وود درباره اش نوشت: « فیلم های کوبریک به درد کسانی میخورد که سالی یک بار سینما می روند و تمام طول سال درباره همان فیلم صحبت می کنند.» نظر رابین وود تا حدودی مقرون به حقیقت است. فیلم های کوبریک به شدت مستعد انواع و اقسام تفسیر های روشنفکرانه اند.تفسیر هایی که خیلی وقت ها به بیراهه میزنند. اما این فقط یک سوی ماجراست که مقصرش هم کوبریک نیست. سوی دیگر ماجرا فیلم های شگفت انگیز نابغه ای قرار دارند که فارغ از هر تاویل و تفسیر درست یا غلطی، تماشاییاند. نابغه همیشه کارش را درست انجام میداد و نتیجه ترکیب نبوغ با نظم، هوش و فرهیختگی با حرفه ای گری ۱۳ فیلم است که دست کم نیمیشان شاهکارند.
فیلم مستند «کوبریک از نگاه کوبریک» ساخته گرگوری مانرو که در ستایش استنلی کوبریک نابغه سینمای جهان است، در بخش پرتره بینالملل چهاردهمین جشنواره سینماحقیقت به نمایش گذاشته میشود. مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی سازمان امور سینمایی کشور، چهاردهمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» را به دبیری محمد حمیدی مقدم، در آذرمـاه ۱۳۹۹ و با توجه به شیوع جهانی بیماری کووید ۱۹ بصورت مجازی و نمایش برخط (آنلاین) برگزار خواهد کرد.