هادی مرزبان در روزنامه ایران نوشت: علاقه من به اجرای «دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد» آنقدر زیاد بوده که تقریباً همه میدانند نزدیک به ۱۲ سال است درصدد روی صحنه بردنش هستم و هر بار به دلایلی و شکلی این اتفاق مقدر نمیشود.
در آخرین خیزی که برای اجرای این کار داشتم هم که تیر غیب کرونا آمد و چندین و چند بار ما را با بنبستهایی روبهرو کرد که بهخاطر آنها مجبور شدیم کار را تعطیل کنیم و حالا دوباره عزم خود را جزم کردهایم که این اثر را روی صحنه ببریم. بختیاری امروز این است که بالاخره نقش دکتر نون ما را مهدی فخیمزاده اجرا خواهد کرد و مصدق را صدرالدین زاهد؛ که هر دو از بازیگران درجه یک و بسیار توانای کشور هستند و مطمئناً نتیجه درخشانی از آب درخواهد آمد و در کنار این دوستان، چیزی حدود ۴۵ نفر از هنرآموزان و دانشجویانی که همیشه در کارها کنار من هستند، مرا همراهی خواهند کرد تا بالاخره مرداد ماه، گوش شیطان کر، روی صحنه برویم.
بعضیها از من میپرسند چرا سراغ این رمان از شهرام رحیمیان رفتهام و قصد کردهام آن را روی صحنه ببرم.
نکته اول اینکه من همیشه عاشق درامهای ایرانی بوده و هستم و معتقدم که ما در درامنویسی هیچ کم از غربیها نداریم و اگر توجه ویژهای به آنها نمیشود، مشکل ماست که نگاهمان خیلی به متنهای غیر ایرانی معطوف است.
من ۱۲ اثر از اکبر رادی روی صحنه بردهام که همه آثار و متنهای درخشانی بودهاند و البته متنهایی رئالیستی؛ این تجربه من اما تجربه بسیار متفاوتی است چون در این اثر، یکسره با اجرایی مدرن طرف هستیم و میشود گفت تجربهایاست علیحده از آنچه من تاکنون داشتهام.
برای این کار دو نویسنده در کنار من حضور داشتند و بهعنوان دراماتولوژ صحنه به صحنه نمایش را بر اساس رمان مینوشتند و در نهایت آنها را با یکدیگر نهایی میکردیم.
در تئاتر ما چندین کار درباره دکتر مصدق ساخته شده که من برخیشان را دیدهام اما همیشه فکر کردهام آنطور که باید و شاید و پسندیده به این موضوع پرداخته نشده به همین دلیل هم روی صحنه بردن این کار برایم همیشه مهم بوده است و برای اجرای نقش دکتر نون و محمد مصدق هم چهرههای شاخصی در ذهنم بوده که امروز وقتی با مهدی فخیمزاده صحبت میکنم، متوجه میشوم انتخاب درستی داشتهام و او حتماً میتواند در لایههای زیرین حضور داشته باشد و نقشش به جنون «دکتر نون» برسد یا صدرالدین زاهد هم واقعاً به لحاظ ظاهری و جنس بیانش شباهتهای بسیار با مصدق دارد که البته من آنقدر به این مسأله فکر نکرده بودم.
از پیش و بیشتر، جنس بازی مد نظرم بود اما این روزها و حین تمرین متوجه این شباهتها شدهام و بسیار خوشحالم. به هر صورت آنها که این رمان را خواندهاند، میدانند ماجرا تقریباً چیست.
دکتر نون یکی از عشاق و مریدان مصدق بوده است و از طرفی بسیار شیفته و عاشق زنش که در طی نمایش و بنابر دلایلی مجبور میشود علیه مصدق کارهایی بکند و حرفهایی بزند که این روند در نهایت او را به جنون میرساند و این، نمایشنامهایاست که اگر کرونا بگذارد، مردادماه روی صحنه خواهیم برد.