روزنامه ایران نوشت: مدتی است که بیش از هر زمان دیگر شاهد ابراز نگرانی دوستان ناشر هستیم؛ آنان از این گلایه دارند که برخی متقلبان که متأسفانه گاه در قالب مؤسسات نشر فعالیت میکنند دست به کتابسازی میزنند.
این ناشرنماها اغلب به سراغ آثار پرفروش دیگر ناشران میروند و گاهی آنقدر به خودشان زحمت نمیدهند که کمی ترجمه مذکور را تغییر بدهند و همان ترجمه را کلمه به کلمه و حتی بدون جابهجایی سطرها منتشر میکنند. این در حالی است که برای انتشار یک کتاب، زنجیرهای از افراد مختلف با صرف هزینه و زمان بسیار و همچنین دوندگیهای طاقتفرسا باید دستبهکار شوند. بااینحال برای سودجویان فرقی نمیکند و آنان به هر قیمتی دنبال منافع اقتصادی هستند. اما نکته تأسفانگیزتر اینکه برخی چاپخانهها هم بهرغم اطلاع از تبعات این اقدام با آنان همکاری میکنند. کار این ناشرنماها هیچ فرقی با دزدی ندارد و چه بسا که از بدترین انواع دزدی است که بهمرور سبب خاموشی بخش مهمی از فرهنگ مان میشود. طی سالهای گذشته اتحادیه ناشران و کتابفروشان برای مقابله با این افراد در قالب فعالیتهای کارگروه صیانت در تلاش بود که چند مرتبه هم موفق به کشف انبارهای قاچاق کتاب شدند. البته نمیدانم با کتابهای کشفشده و ناشرنماها و چاپخانهدارهای همکار آنها چه کردند. بااینحال شیوع کرونا گویا وقفهای در این پیگیریها ایجاد کرده است.
این افراد که کتابهای کتابسازی شده را تنها با صرف هزینه کاغذ و چاپ روانه بازار میکنند، تخفیفهای نامتعارف به خریداران میدهند. تعداد زیادی از کتابهای قاچاق از طریق سایتها و پلتفرمهای فروش کالا بهراحتی عرضه میشوند. آنهم با تخفیفهایی که میتوانند سبب بیاعتمادی مخاطبان به ناشران و کتابفروشان قانونی شوند. در این اوضاع و احوال ضروری است که اتحادیه ناشران و کتابفروشان در همکاری با معاونت فرهنگی و همچنین مراجع قضایی به شکل جدی دستبهکار شده و برای مقابله با این دزدان فرهنگی کاری کنند. با جریمهها و برخوردهای معمول نمیتوان جلوی اینها را گرفت. باید جریمههای نقدی سنگین و برخوردهای قانونی جدی تعیین شود، حتی باید شرایطی در نظر گرفته شود که اینها مجبور به کسب رضایت از ناشری شوند که دست به کتابسازی از آثارش زدهاند حتی در صورت نیاز اموال آنان توقیف شود.
اگر حکمهای سختگیرانهتر و سنگینتری صادر نشود ناشرنماها همچنان به کار خود ادامه میدهند. متأسفانه فعالیتهای غیرقانونی اینچنینی تنها به ناشر لطمه نمیزند بلکه اینجا حیات کاری نویسنده، مترجم و زنجیره گستردهای از فعالان نشر با خطر روبهرو میشود. اما در کنار توقعی که از صنوف نشر و همچنین مسئولان دولتی و قضایی میرود امیدوارم مردم هم آگاهانهتر با این تخفیفها روبهرو شوند. اینجا بحث طیفی از مردم در میان است که کتابخوان هستند و طبیعتاً در مقایسه با افراد عادی آگاهی بیشتری دارند. از کتابدوستان میخواهم وقتی به تخفیفهای آنچنانی پنجاه درصدی و… رسیدند از خودشان بپرسند چطور است که کتابفروش، کتاب را با قیمت پشت جلد و ناشر هم در مواقعی نظیر نمایشگاهها درنهایت با تخفیف ۱۰ تا ۲۰ درصدی آثار خود را میفروشند؟ اصلاً هیچ کالایی با چنین تخفیفهایی فروخته میشود؟ توجه بههمین نکته بیانگر این است که بحث کاری غیرقانونی درمیان است. در این گرانیها و وضعیت اقتصادی تنها اجناس دزدی را میتوان اینچنین ارزانتر به فروش رساند. اینکه با تخفیفهای نامتعارف کتاب بخریم، تأثیر شگرفی در زندگیمان ایجاد نمیشود. بیست، سی و حتی پنجاههزار تومان ارزانتر کتاب خریدن آنقدر بر توانایی مالیمان اثری ندارد. اما همین مبلغ، وقتی تکرار شود سبب خاموشی تدریجی نشرمان میشود. از این افراد کتاب نخریم و اجازه ندهیم صنعت نشرمان از میان برود.