۳ داستان غم انگیز از ۳ نابغه افسرده دنیای هنر
بازديد : iconدسته: اخبار

برخی از نقاشان مشهور، درون اشکال و رنگ‌های تابلوهای نقاشی خود داستان‌های غم‌انگیز کودکی‌شان را پنهان کرده‌اند.

ونسان ون‌گوگ، نقاش هلندی در دسامبر۱۸۸۳ بعد دو سال دوری از خانواده به دلیل مشاجره با پدرش و طرد شدن توسط او، به خانه بازگشت اما استقبال سرد خانواده از او ون‌گوگ را مأیوس کرد. نقاش معروف نامه‌ای به برادرش تئو نوشت و در آن عنوان کرد که قلبش شکسته است. ون‌گوگ در این نامه برای برادرش نوشت: من دلم برای پدرم و امثال او می‌سوزد؛ حتی از آن‌ها ناراضی نیستم، می‌دانم که آن‌ها خود از من بدبخت تر هستند. حتی نور درون آن‌ها نوری سیاه است که تاریکی را ساطع می‌کند. این نامه‌ای بود که ون‌گوگ درباره پدر خود برای دوست و برادرش نوشت، پدری که دلیل اصلی ابتلای این هنرمند به اختلال دوقطبی بود. بیماری ای که در نهایت او را به خودکشی سوق داد. اما ون‌گوگ تنها هنرمندی نیست که از جانب خانواده زخم خورده، بلکه هنرمندان دیگری نیز بوده‌اند که داستان‌هایی غم انگیز و مشابه ون‌گوگ دارند، هنرمندانی که از جانب خانواده آسیب دیدند.

ادوراد مونک، نقاش نروژی نیز به خاطر پدر خشن و الکلی خود گرفتار بیماری‌های روحی شده بود. او در سال ۱۸۶۳ متولد شد. مادرش را وقتی خیلی کوچک بود از دست داد و چیزی از او به خاطر نداشت. مونک در خانه‌ای که فاقد تهویه مناسب بود زندگی می‌کرد که این موضوع سبب بیماری او و خواهرش شده بود.

ادوارد مونک و خواهرش از هیچ مراقبت بهداشتی بهره نمی‌بردند و دچار بیماری هایی نظیر آسم و برونشیت شده بودند. مونک آسیب های روحی زیادی را در کودکی متحمل شده بود. یکی از خاطرات تلخ او در کودکی این بود که نیمه‌ شبی پدرش او را بیدار کرد تا مرگ خواهرش را به چشم ببیند.

تابلوهای این نقاش از جمله تابلو معروف «جیغ»، انعکاس واضحی از حجم زیاد اختلالات روانی و مشکلات روحی او هستند. وضعیت بد روحی سبب شد تا مونک دست به خودکشی بزند که ناموفق بود. او سپس به چندین مرکز روانپزشکی مراجعه کرد اما بی فایده بود و پس از آن مجددا اقدام به خودکشی کرد اما او در نهایت ۸۰ سال عمر کرد.

جیمز انسور، نقاش بلژیکی (۱۸۶۰-۱۹۴۹) دیگر هنرمندی است که از جانب خانواده آسیب دیده و این آسیب ها را در آثار نقاشی‌اش منعکس کرده است. او در خانه ای با فضایی متشنج و ناآرام متولد شد. پدرش بیکار و معتاد به انواع مواد مخدر از جمله الکل و هروئین بود. در مقابل، مادر جیمز انسور برای امرار معاش خانواده تلاش می‌کرد و چون درآمد زنان در آن دوره کم بود او مجبور بود چندین کار مختلف را انجام دهد. این نقاش، خانواده ای فقیر داشت که از نظر سلامتی و تغذیه وضع مناسبی نداشتند. نبود مادر به سبب کار زیاد و پدرِ غرق شده در اعتیاد، خانواده آن‌ها را از هم گسیخته و مضطرب کرده بود. خود انسور به قدری لاغر بود که بعدها تصاویر خود و خانواده‌اش را به شکل اسکلت‌هایی ترسناک ترسیم کرده است.

تابلو زیر اثری از جیمز انسور است که دعوای دو اسکلت بر سر غذا را نمایش می‌دهد. او با ترسیم این اثر به شرایط خانواده‌اش در آن زمان اشاره کرده است.


iconادامه مطلب

سایر صفحات سایت

Copyright © 2013 _ Design by : MrJEY