ناهید باقری گلداشمید نویسنده ایرانی عضو پن کلوپ اتریش میگوید که نویسنده مهاجر بهتر است آثارش را ابتدا به زبان مادری نوشته و بعد خود آن را به زبان کشور و فرهنگ مقصد ترجمه کند.
مهر: ناهید باقری – گلداشمید، نویسنده و شاعر ایرانی ساکن در شهر وین است. تعدد آثار منتشر شده و برگزیده شدن در جشنوارههای معتبر ادبی، نشان از موفقیت او دارد. او همچنین در سال ۲۰۰۷ با بنیانگذاری انجمن هنری – فرهنگی مرزپیما، تلاش مهمی برای گفتوگوی میان دو فرهنگ ایرانی و آلمانی برداشت.
انجمن مرزپیما پایگاهی است برای معرفی و رساندن صدای نویسندگان مهاجر ایرانی و فارسی زبان که جایی برای عرضه خود و آثارشان در کشور اتریش نداشتهاند. همچنین این انجمن با برگزاری جلسات مشترک میان شاعران و نویسندگان ایرانی با همتایان اتریشی و آلمانی زبان خود زمینههای گفتوگوی میان فرهنگی را فراهم میکند. باقری – گلداشمید عضو انجمن قلم اتریش – پن کلوب و عضو کانون نویسندگان و عضو اتحادیه نویسندگان اتریش است و هماکنون در اتریش به تدریس زبان و ادبیات فارسی به دانشجویان و بزرگسالان آلمانی زبان نیز اشتغال دارد.
او جایزه ادبی «نگارش میان فرهنگها» درسال ۲۰۰۱ میلادی، جایزه کتاب از سوی وزارت فرهنگ و هنر و آموزش عالی اتریش برای رمان «خاور» به زبان آلمانی در سال ۲۰۰۹ و جایزه ادبی تئودور کرام در سال ۲۰۱۷ را به نام «نگارش و تبعید» از آن خود کرده است.
از میان سرودههای باقری – گلداشمید تاکنون مجموعههای فارسی – آلمانیِ «سرود عشق»، «گلواژه»، «دیدار در پاییز»، «در غربت» و مجموعه اشعار آلمانی «در کجای زمین ایستادهای» (منتشر شده توسط انتشارات تئودور کرامر در وین ۲۰۱۸)، «پنجرههای جهان» و مجموعه «گل یخ» (منتشر شده توسط انتشارات ناسنگ در ایران) منتشر شده است.
از میان آثار حوزه ادبیات داستانی این نویسنده و شاعر نیز رمان «خاور» در سال ۱۹۹۸ در سوئد به زبان فارسی منتشر شد. در سال ۲۰۰۹ این رمان با اضافه شدن یک فصل توسط نشر تئودور کرامر به زبان آلمانی منتشر شد و همین انتشارات چاپ تازهای از این رمان به زبان فارسی را در سال ۲۰۱۳ منتشر کرد. بسیاری از اشعار او در آنتولوژیهایی به زبانهای انگلیسی، آلمانی، مجاری، هلندی، عربی، هندی و… ترجمه و منتشر شدهاند. سروده «بادبادک» این شاعر در کتاب درسی زبان آلمانی پیشرفته برای مدارس عالی در اتریش درج شده و تعدادی از اشعارش نیز به زبان اودیا، یکی از پنج زبان کلاسیک هند ترجمه و در مجموعهای همراه آثار شاعران بنام اروپایی چون رزا آوسلندر، اریش فرید، اینگه بورگ باخمن و… منتشر شده است.
در زمینه ترجمه هم ناهید باقری فعال است و از میان آثار او در این حوزه میتوان به موارد زیر اشاره کرد: آنتولوژی «رد پا» شامل گزیدهای از شعر شاعران اتریش به زبان آلمانی و فارسی، نشر دیریش، اتریش ۲۰۱۴ و آنتولوژی «عشق به همهی زبانهای دنیا آشناست» شامل گزیدهای از شعر معاصر ایران به زبان فارسی و آلمانی، نشر تئودور کرامر- وین ۲۰۱۶. او همچنین آنتولوژی «زبان آفرینش» شامل هفتاد سروده از نوزده شاعر اتریشی به زبان آلمانی و فارسی را در نوبت نشر انتشارات ناسنگ در ایران دارد. به مناسبت روز قلم گفتوگوی کوتاهی با این نویسنده و شاعر داشتهایم که در ادامه آن را مطالعه خواهید کرد.
از چه سالی در اتریش ساکن هستید و انجمن «مرزپیما» را از چه تاریخی راه اندازی کردید؟
از سال ۱۹۸۰ ساکن اتریش در شهر وین هستم. انجمن هنری – فرهنگی مرزپیما را در سال ۲۰۰۷ بنیان گذاری کردم. هدف اصلی از راه اندازی این انجمن که تاکنون بیشتر برنامههایش به دو زبان فارسی و آلمانی بوده، در قدم اول برقراری پلهای ادبی و فرهنگی بود و نیز شناساندن شاعران و نویسندگان ایرانی به علاقهمندان ادبیات در اتریش و بالعکس. شما میدانید که در دهههای اخیر بسیاری از هموطنان ما به کشورهای غربی مهاجرت کردهاند. در میان این هموطنان شاعران و نویسندگان جوانی هستند که امکانات معرفی و نشر آثار خود را ندارند و اگر توجهی به آنها نشود ممکن است استعدادشان به هدر رود.
انجمن هنری – فرهنگی مرز پیما سالهاست برنامههای ادبی، شعر خوانی و داستان خوانی برگزار کرده و از نویسندگان و شاعران ایرانی خارج از کشور دعوت کرده تا به معرفی آثارشان بپردازند و از این طریق زبان فارسی پاس داشته شود. همچنین این انجمن با بهره گیری از شاعران و نویسندگان اتریشی که آثارشان به فارسی ترجمه شده، برنامههایی دوزبانه اجرا میکند. مخاطبان این برنامهها ایرانی و اتریشی هستند.
در این دههها از ژانری در ادبیات فارسی با عنوان ادبیات مهاجرت یاد میشود. تحلیل شما از این گونه ژانر جدید چیست؟
ادبیات مهاجرت در نگاه من سرگردانی و روزگار انسانهایی را ترسیم میکند که با هدف دستیابی به زندگی دلخواه، دور از وطن خویش و در کشورهای بیگانه روزگار خود را میگذرانند و با دشواریها دست و پنجه نرم میکنند. اینان از دیگرگونه بودن فرهنگ کشور میزبان و همچنین ناتوانی از پذیرش معیارهای متداول در این جوامع، سرخورده شده و ممکن است به ناهمگونیهای روانی و فکری دچار شوند. نقطه مقابل آنها مهاجرانی هستند که از جنبههای مثبت و امکانات اجتماعی کشور میزبان به بهترین نحو استفاده میکنند. زبان آن کشور را میآموزند و از آن به عنوان کلیدی برای رسیدن به آیندهای درخشان و زندگی بهتر بهره میگیرند. به دانشگاه میروند، پیشهای میآموزند و تلاش میکنند شهروندی همسان با مردمان بومی باشند.
ایرانیان مهاجر در مقایسه با مهاجران کشورهای دیگر بسیار تاثیر پذیر هستند و بسیار زود خود را با فرهنگ و محیط پیرامون وفق میدهند. به همین دلیل در میان آنان چهرههای موفق بسیاری دیده میشوند.
اولویت نوشتن یک نویسنده مهاجر به کدام زبان است؟ زبان مادری یا زبان کشور مقصد؟
به نظر من بهتر است نویسنده در وهله نخست به زبان مادری که بر آن تسلط کامل دارد، بنویسد و سپس به ترجمه آن بپردازد. به هر حال دایره واژگانی نویسنده در زبان مادری بسیار گسترهتر از زبان دومش است. نویسنده و شاعر مهاجر هرچه قدر هم که بر زبان دوم مسلط باشد، باز هم به واژگان محدودتری از این زبان آشناست، بنابراین شاید نتواند تمام اندیشه خود را با آن دایره واژگانی محدود به زبان دوم منتقل کند و تمامی مفاهیم مدنظر خود را در آن زبان بگنجاند.
نوشتن و سرودن در فضای زبان آلمانی و در فرهنگ اتریش برای کسی که متعلق به فرهنگ «دیگری» (دیگری در معنای دقیق کلمه) چه مشکلاتی دارد؟ شما برگزیده جوایزی ادبی هم در کشور اتریش شدهاید و این نشان از قدرت قلم شما در نگارش زبان آلمانی است. چگونه توانستید بر مفهوم مرز در این نقل و مکان فرهنگی غلبه کنید؟
نوشتن و سرودن در فضای زبان آلمانی ساده نیست. نیاز به تلاش مداوم و مدام دارد. من به طور متوسط روزی ۱۰ تا ۱۲ ساعت کار میکنم. با یک دست خمیر شیرین زبان فارسی را ورز میدهم و با دست دیگر زبان آلمانی را. به ندرت نوشتن سرودهای را به زبان آلمانی آغاز میکنم. اگرچه نامم در زمره شاعران و نویسندگان اتریش به ثبت رسیده، ولی هماره خود را وامدار زبان و ادبیات فارسی میدانم و ترجیح میدهم نخست به فارسی بنویسم و سپس به آلمانی ترجمه کنم. هیچگاه خود را متعلق به این کشور ندانسته و نمیدانم. اگر چه اندیشه م بر بام جهان پرواز و فرود دارد، ریشههای من در ایران است. فکر میکنم، شاعر و نویسنده تاثیر پذیر از رخدادهای جهان خاکی است. مهم نیست در کجای جهان باشی، رنگ شادی و زیبایی و همچنین رنگ فقر، گرسنگی، جنگ و… در همه جای جهان یکی است.
درباره ترجمه مجموعه «زبان آفرینش» که قرار است به قلم شما در انتشارات ناسنگ منتشر شود نیز توضیح دهید. سرودههای چه طیفی از شاعران اتریشی را دربر میگیرد؟
آنتولوژی آلمانی – فارسی «زبان آفرینش» در برگیرنده هفتاد سروده از نوزده شاعر اتریشی است که به زبان فارسی ترجمه کردم. این شاعران را از دایره دوستان و همکاران خود برگزیدم که بیشترشان زبان شناس هستند و متاثر از فلاسفه اروپایی. این آثار معرف گستره تمامی ادبیات کشور اتریش و نحلههای مختلف ادبی نیست، بلکه صرفاً نمایانگر گوشههایی از ادبیات تغزلی اتریش است. در اینجا از مدیر محترم نشر ناسنگ، بانو میترا متاجی قدردانی میکنم که امکان نشر این کتاب را فراهم آورد.
شما بجز فارسی و آلمانی به زبانهای عربی و انگلیسی نیز تسلط دارید. نوشتن به کدام زبان برای شما راحتتر است؟ و در کدام زبان آسانتر و بهتر میتوانید اندیشه خود را انتقال دهید؟
دایره هر زبان زنده بسیار گسترده است. فارسی زبان مادریم است. تلاشهایی در آموختن زبانهای آلمانی، انگلیسی و عربی داشته و دارم. راحتترین زبان برای انتقال اندیشهام، زبانهای فارسی و آلمانی است.