متأسفانه در سالهاي اخير پديده «قلدري» به شدت در جامعهي ما گسترش يافته و اکثر آدمها سعي ميکنند در هر شرايطي با قلدري حرفشان را به کرسي بنشانند و نفع شخصي خود را تأمين کنند. (البته اين پديدهي تازهاي نيست.) و قلدرها در همهي تاريخ بودهاند اما گسترش فرهنگ قلدري در جامعه به شدت نگرانکننده است. ميخواهيم نظر شما را در اين مورد بدانيم.
گفتگو با حافظ
موسوي به بهانهي انتشار کتاب آنتولوژي شعر اجتماعي ايران
آنتولوژي شعر اجتماعي ايران
کار ارزشمندي است. سؤال اول من اين است که در بين شاعراني که نامشان در اين مجموعه
آمده و نمونهي شعرهايي که ذکر شده. و لزوماً سياسي
هم نيستند و خود شما هم در مقدمه گفتهايد که قصد کار
سياسي نداشتهايد. از طرفي شعر در جايگاه خودش يک امر
اجتماعي است، بنابراين آيا عنوان آنتولوژي شعر اجتماعي ايران عنوان محدودکنندهاي نيست؟ آيا
عنوان ديگري مثلاً، شعر معترض بهتر نبود؟
محمد بلوری و فریدون صدیقی هر دو برجستهاند. نه از نظر قد و هیکل. بلکه از منظر حرفهشان روزنامهنگاری اما برجسته بودن آدمها دلیل نمیشود که نتوان با آنها شوخی کرد. ما هم شوخی، شوخی جرأت کردیم شب عیدی با این دو بزرگوار یک مصاحبهای بکنیم. بعد از عید اگر ما را ندیدید. حلالمان کنید! وقوع هر حادثهای زیر سر این دو نفر است.
اليوت در مقالهي «سه صدا در شعر» ميگويد: نخستين صدا، صداي شاعر است که با خود يا هيچکس سخن ميگويد. مراقبهاي شخصي که پنهاني به گوش خواننده ميرسد. درواقع شعرهاي اين دفتر صدايي برميانگيزد خاسته از نگاهي به درون.
متأسفانه در سالهاي اخير پديده «قلدري» به شدت در جامعهي ما گسترش يافته و اکثر آدمها سعي ميکنند در هر شرايطي با قلدري حرفشان را به کرسي بنشانند و نفع شخصي خود را تأمين کنند. (البته اين پديدهي تازهاي نيست.) و قلدرها در همهي تاريخ بودهاند اما گسترش فرهنگ قلدري در جامعه به شدت نگرانکننده است. ميخواهيم نظر شما را در اين مورد بدانيم. آنچه «قلدري» ميناميد در زبان فارسي کمابيش با مفهوم «زورگويي» هممعنايي دارد و در انگليسي با واژهي Bullying. ابتدا بد نيست که تعريفي از اين واژه در معناي اجتماعي و روانشناسي اجتماعي آن بدهيم تا سپس بتوانيم در تحليل خود آن را از برخي رفتارهاي مشابه و مکمّل و همراهيکننده قلدري، از جمله در روابط و پهنههاي فرهنگي که موضوع اصلي گفتگوي شما است جدا کنيم. در اين معنا، قلدري را بايد به معناي استفاده از ابزارهاي تهديدکنندههاي زباني يا عملي براي تهديد و فشار آوردن يک فرد يا گروه اجتماعي بر فرد يا گروهي ديگر با هدف رسيدن به سودي براي طرف نخست تعريف کرد
اليوت در مقاله ي «سه صدا در شعر» ميگويد: نخستين
صدا، صداي شاعر است که با خود يا هيچکس سخن ميگويد. مراقبهاي شخصي که پنهاني به گوش
خواننده ميرسد. درواقع شعرهاي اين دفتر صدايي برميانگيزد خاسته از نگاهي به درون.
اينها نخستين سطرهاي مقدمهي مجموعه شعر جديد ضياء
موحد به نام «بعد از سکوت» است. شامل شعرهاي يک دورهي دو ساله از ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۶ که ترجمهي
انگليسي آنها را نيز سعيد، سعيدپور انجام داده. در نخستين روزهاي انتشار دفتر بعد از
سکوت، يادداشتي دربارهي اين مجموعه به قلم خانم فروغ اولاد به مجله رسيد و از آنجا
که ذات شعر ضياء موحد به ضرورت در درون خود داراي نوعي عمق و ژرفاي فلسفي است، بنا
شد که به اتفاق خانم فروغ اولاد با خود شاعر دربارهي اين مجموعهي جديد به گفتگو بنشينيم
و آنچه ميخوانيد حاصل گفتگويي است صميمانه در غروب يک روز تعطيل که تهران از توالي
چند روز تعطيلي به خواب رفته بود انجام شد. و حضور ضياء موحد و گفتن از شعر و زنده
بودن شعر، همچون نبضي کوچک در دل اين شهر به خواب رفته از تعطيلات ميتپيد.
در فرهنگ و ادب پارسي زناني
با تدبير چون شهرزاد در هزار و يک شب بسيار
داريم اگر موافق باشيد در اين گفتگو نگاهي ژرفتر به مقولهي حضور زنان ايراني
در عرصههاي مهم زندگي و تاريخ و تصوير آنها در ادبيات
فارسي داشته باشيم.
دکتر ابوالقاسم
اسماعیـلپور براي علاقهمنـدان به ايـران
بـاستـان و اسطورهشنـاسي نامـي آشنـاست و آشناتر از او جلال ستاري انديشمندي که حق بسيـار
بر گـردن مطالعات اسطورهشناسي در ايـران دارد.و در چند سال اخير نيز
بحث جدي
کاربرد اسطوره در هنر و ادبيات را مطرح
کرده. دکتر اسماعيلپور همراه همسر
و همراهش … مصاحبهي مفصلي با استاد جلال ستـاري
انجام دادهاند که در قالب کتاب
«اسطوره و نماد» در ادبيات و هنـر چاپ شده محمد قاسمزاده نويسنـده و پژوهشگر
و دوست ساليـان دکتـر اسماعيلپور زحمت گفتوگويي نسبتا
مفصل را با دکتر اسماعيلپور بر عهده گرفت، که در ادامه ميخوانيد.