ابراهیم رها با اشاره به ساخت جوک و شوخی با پدیدههای مختلف میگوید: انگار ما آموختهایم با ساخت جوک و طنز به خودمان روحیه بدهیم.
اینطنزپرداز در گفتوگو با ایسنا، درباره ضرورت نوشتن طنز برای کرونا و مشکلات نوشتن در این زمینه، با اشاره به زلزله اخیر تهران، اظهار کرد: خیلی برایم جالب و عجیب بود؛ اولین جوکی که برایم آمد زیر سه دقیقه از زمان وقوع زلزله بود! برایم عجیب بود اولین واکنش مردم قبل از اینکه پناه بگیرند، ساختن جوک است. فکر میکنم بخشی از این ماجرا واکنش دفاعی و روانی مردم است؛ انگار اتفاقات منفی و بدِ زیاد به آنها یاد داده به طنز پناه ببرند. یکی از واکنشهای دفاعی پناه بردن به طنز و هجو و گونههای مختلف خندهآور است. شاید بخشی از ساختن طنز به این برمیگردد که جامعهشناسان باید دربارهاش بگویند. اما درباره اتفاقات مکرر ما این واکنش را میبینیم، پس محتمل است ماجرا این باشد.
او افزود: درباره کرونا هم خیلی زود لطیفههایش گفته شد که تعدادش زیاد بود. ما در ماجرای کرونا دو واکنش داشتیم؛ یکی واکنش کادر درمانی ما بود، که در اوج فشار و در حالی که کرونا از آنها قربانی میگرفت و پیک بیماری بود و آنها در خط مقدم مبارزه با کرونا بودند، تعداد زیادی کلیپ رقص بیرون آمد و دیگری ساختن جوک بود.
رها در ادامه خاطرنشان کرد: انگار ما آموختهایم با ساختن جوک و طنز و رقصیدن به خودمان روحیه بدهیم. من در ابتدای فراگیری کرونا، در اسفندماه، برنامهای بیستقسمتی به نام «واکسن» ساختم که با محوریت کرونا و در قالب طنز و برای تلویزیون بود. هرچند شبکه دو که کار را پخش میکرد، آن را شرحه شرحه کرد. در تمام دوران ساخت برنامه تلویزیونی و در تمام این سالها اینگونه دست تطاول به کارهایم گشوده نشده بود؛ کار را نابود کردند. اما به عنوان نویسنده، برنامهساز و کارگردان وظیفه خود میدانستم همانطور که کادر درمان تلاش میکند، در خانه ننشینم و کاری که برای روحیه دادن به مردم از دستم برمیآید، انجام دهم. این ماجرا در زمانی اتفاق افتاد که مردم لحظه به لحظه اخبار را پیگیری میکردند و بار روانی ماجرا بخصوص با اخبار منفیای که در فضای مجازی میچرخید خیلی سنگین بود. من وظیفه خود میدانستم این کار را انجام دهم و متاسفم که شبکه دو این تلاش مجدانه و وظیفه دانستن فعالیت برای طنز را قدر ندانست و کار را در پخش نابود کرد.
او در ادامه بیان کرد: جدا از آن گمان میکنم مردم حس میکردند در کنار خبرهای بدِ تعداد مبتلایان و فوتشدهها، به طنز پناه ببرند و خود را تسلی بدهند. اما اینکه چقدر خطوط قرمز رعایت میشود و چقدر رعایت نمیشود، باید گفت زمانی که کار وارد فضای مجازی میشود به خاطر اینکه مدیریت و نگاه درست و کلانی نیست از دست درمیرود.
این طنزپرداز درباره سطحی بودن برخی از طنزها و تاریخ مصرف داشتن آنها، گفت: از هر مدیا باید توقع همان مدیا را داشت. شما از یک سریال تلویزیونی باید توقع یک چیزی با خطوط قرمز و حدود و ثغور تلویزیون را داشته باشید، از سینما هم در حدود کاری که از ارشاد مجوز گرفته، از کار مطبوعاتی نیز تصور و توقع باید مطابق با آن باشد و از فضای مجازی هم همینطور. اوایل تصور میکردم اگر مدیریتی در فضای مجازی باشد طنزها پختهتر میشود و استعدادهایی از این فضا بیرون میآید؛ اما بعد از مدتی به تجربه معلوم شد این فضا حدود خود را دارد و توقعات هم باید در همان حد باشد.
او همچنین تاکید کرد: در فضای مجازی شوخیها افسارگسیختگی دارد و این قابل کتمان نیست، اما در عین حال برخیشان بامزگیهایی دارند و در لحظهاند. میخواهم بگویم این فضا یکسری معایب دارد که همهمان میدانیم؛ مثلا برخی سخیف هستند، برخی جلفند، برخی هم چرتند و برخی هم ضعیف هستند. ولی محسناتی هم دارد، که یکی همین در لحظه بودن است. فضای مجازی چنین در هم آمیختگیای دارد. اگر توقعمان را از جنس شوخیهایی که مثلا با کرونا در فضای مجازی میشود مطابق همان «از کوزه همان برون تراود که در اوست» کنیم آنوقت در ذوقمان نمیخورد.
ابراهیم رها در پایان از نوشتن کتابی درباره کرونا خبر داد و گفت: صحبتهای اولیه را با نشر چشمه داشتم. نام این کتاب «عشق دوران کرونا» است که شوخیای با «عشق سالهای وبا»ی مارکز دارد، البته فقط نامش. این کتاب راجعبه ارتباطات اینترنتی است که در دوران کرونا شکل گرفته است. در این ایام همه گوشی به دست بودند و ارتباطات اینچنینی در این دوران پررنگتر شد. این رمان طنز است و امیدوارم تمام شود.