زیرکی های حافظ شیرازی ! / حافظ روح حاکم زمان خود و آینده بوده است
بازديد : iconدسته: ادبیات

حافظ شریک شادی و غم بیشتر ماست. دیوان حافظ تقریباً در هر خانه‌ای پیدا می‌شود و پای ثابت سفره هفت‌سین و یلداست. ما با اشعار حافظ خاطره‌های مشترک داریم و برای ساخت این خاطره‌ها، بارها به حافظ شیرین‌سخن بدهکاریم.


خراسان نوشت: امروز ۲۰ مهرماه ، روز بزرگداشت حافظ شیرازی است و به همین بهانه، در گفت‌وگویی با دکتر مهیار علوی‌مقدم، استاد زبان و ادبیات فارسی به بررسی ویژگی‌های شاخص این شاعر برجسته ایرانی پرداختیم. او حافظ را موسیقی‌دان زمانه خود می‌داند و می‌گوید که وی، فارغ از این‌که «قرآن زبربخواند با چارده روایت»، نغمه‌سرا و نغمه‌خوانی می‌کرده است و در آن روزگار، به شخص دارای این ویژگی هم، حافظ می‌گفتند.

حافظ رهاتر و آزاداندیش‌تر از سعدی است

دکتر مهیار علوی‌مقدم حافظ را یک شاعر آزادمنش و آزاداندیش می‌داند. او در این‌باره می‌گوید: جهان‌بینی حافظ بر اساس عرفانی فارغ از تنگناهای صوفیانه است. بر همین اساس، اندیشه‌های آزادمنشانه‌تری را در شعر خود بیان می‌کند؛ درحالی‌که مثلا نگاه سعدی به جهان، نگاه محدودتری‌ است و درنتیجه، آرمان‌گرایی این دو نیز متفاوت. در حقیقت یک‌سری تنگناهای زبانی صوفیانه و طریقت‌آمیز، بر شعر و نثر سعدی حاکم است که این نوع محدودیت‌ها بر شعر حافظ حاکم نیست. او خیلی رهاتر و آزادتر به جهان هستی نگاه می‌کند و مخاطبانش هم، خیلی آزادتر با زبان و عناصر زبانی او ارتباط برقرار می‌کنند؛ درحالی‌که در شعر و نثر سعدی انگار قید و بندهایی هست که پرواز ذهن و اندیشه او را محدود می‌کند.

هوشمندی حافظ اشعارش را جاودانه می‌کند

حافظ تحت‌تاثیر شاعران پیشین خود بوده، اما هوشمندتر از آن‌ها عمل کرده است. علوی‌مقدم در پاسخ به این پرسش که حافظ تحت‌تاثیر شاعران پیشین خود، به ویژه خواجوی کرمانی بوده است یا خیر، می‌گوید: ارتباط حافظ و خواجوی‌کرمانی این‌طور بوده که حافظ تقدم فضل داشته، درحالی‌که خواجوی‌کرمانی صاحب فضل تقدم بوده است؛ یعنی مدتی قبل( کمتر از نیم قرن) زودتر از حافظ زیسته. حافظ شاعر باهوش و زیرکی است و یقینا تحت‌تاثیر شاعران پیش از خود هم، در زبان و عرفان قرار گرفته، با این حال هوشمندی حافظ به‌گونه‌ای است که از عناصر زبانی، واژگانی و سنت‌های ادبی شاعران پیشین تاثیر پذیرفته، اما آن‌ها را بسیار زیباتر کرده است. مثلا او با تبدیل فعل شد به بود، در شعر «بر سر تربت ما چون گذری همت خواه/ که زیارتگه رندان جهان خواهد شد» که متعلق به یک شاعر کاملا ناشناخته قبل از خودش به نام ناصر بخارایی است، ظرف زمان گذشته، اکنون و آینده را دربرمی‌گیرد و این بیت را جاودانه می‌کند. اشکالی ندارد که حافظ تاثیراتی از شاعران پیش از خود پذیرفته باشد؛ این تاثیرات به‌گونه‌ای است که هم زبان و هم اندیشه حافظ به مراتب از خواجوی کرمانی پخته‌تر و وزین‌تر و ارزشمندتر است.

هرکسی از ظن خود شد یار او

حافظ روح حاکم زمان خود و آینده بوده است. تاثیرپذیری از حافظ به عده مشخصی شاعر معاصر محدود نمی‌شود؛ چون پرتو نور حافظ آن‌چنان قوی‌ است که همه را دربرمی‌گیرد. حافظ یک شاعر چند بعدی و چندسویه است. به گمان او از یک‌سو حافظ حافظه تاریخی ماست و تمام ناکامی و دردها و نابه‌سامانی‌های مردم ما و فارسی زبانان را می‌توان در اندیشه حافظ دید؛ چون او شاعر باهوشی است و زبان و عناصر زبانی را به گونه‌ای به کار می‌گیرد که با مخاطب خود به خوبی بتواند ارتباط برقرار کند. این ایجاد ارتباط با مخاطب مستلزم یک زبان پیچیده نیست، یعنی همان‌گونه که مردم ساده می‌اندیشند و ساده زبان را به کار می‌گیرند، حافظ هم همین گونه است. زبان حافظ یک زبان محاوره‌ای است منتها هرکسی از ظن خود او را درک می‌کند؛ به همین دلیل است که بیت و غزلی از او را می‌توان در یک سوپرمارکت یا یک مغازه مکانیکی کوچک دید. او زبان دغدغه و درد مردم بوده است. هر آن چیزی که مردم نمی‌توانستند بیان کنند، از زبان حافظ شیرین‌سخن بیان شده است. حافظ را باید موسیقی‌دان زمانه خودش هم بدانیم؛ او فارغ از این که «قرآن زبربخواند با چارده روایت»، نغمه‌سرا و نغمه‌خوانی هم می‌کرده است و در آن روزگار، به شخص دارای این ویژگی هم، حافظ می‌گفتند.


iconادامه مطلب

سایر صفحات سایت

Copyright © 2013 _ Design by : MrJEY