مولف فرهنگنامه داستانهای متون فارسی میگوید: «خرق عادت» بیشترین بسامد را در داستانهای فارسی دارد که گویای این نکته است که اغلب این داستانها در فضایی خیالی و سوررئالیستی جریان داشته و با هالهای از تقدس همراه بوده است.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)
به تازگی اولین جلد «فرهنگنامه داستانهای متون فارسی» از سوی نشر چشمه
منتشر شده است. این اثر به همت دو تن از پژوهندگان ادب فارسی و طی بیست سال
انجام گرفته است. انتشار این فرهنگنامه یکی از مهمترین رویدادهای ادبی
این سال کرونایی است. به همین مناسبت پای سخن یکی از مولفان فرهنگنامه، حسن
ذوالفقاری، استاد دانشگاه تربیت مدرس و مدیر گروه آموزش فرهنگستان زبان و
ادب فارسی نشستیم تا درباره چندوچون تهیه این فرهنگنامه گفتوگو کنیم:
داستان فرهنگنامه داستانهای متون فارسی چیست؟
داستان از سال ۱۳۷۹ یعنی بیست سال پیش آغاز شد. بنده و همکارم آقای دکتر
محمد پارسانسب در این فکر بودیم که چگونه میتوان از داستانهای بسیار زیاد
و پرمحتوا و غنی ادب فارسی بهره گرفت. اصلا ما چقدر داستان داریم؟ با چه
روشی میتوان این داستانها را شناسایی و معرفی کرد؟ سالیانی دراز این
داستانها مایه فکری و روش آموزشی شاعران و نویسندگان ایرانی بوده اما نسل
امروز چگونه میتوانند از این گنجینه سرشار بهره ببرند؟ با دکتر
پورنامداریان هم رایزنیهایی کردیم. سرانجام با تدوین طرحی جامع که بیش از
شش ماه به طول انجامید و به پایمردی وزیر وقت فرهنگ و ارشاد جناب آقای
مسجدجامعی و پیگیریهای جناب آقای محمدخانی طرح پذیرفته شد و مراحل داوری
خود را طی کرد و با حمایت معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از سال
۱۳۸۰ رسما کار خود را آغاز کرد و در سال ۱۳۸۸ و طی شش مرحله پایان یافت.
دکتر پورنامداریان نیز ناظر علمی تعیین شد. این کار ابتدا با عنوان
دایرهالمعارف داستانهای فارسی شناخته میشد و در مراحل پایانی قرار شد با
نام فرهنگنامه داستانهای متون فارسی منتشر شود. اولین اقدام ما تأسیس
دفتری در خیابان بهار بود. کتابخانهای ترتیب دادیم که محل کار ما و آمدوشد
پژوهشگران بود. پس از آن فهرستی از متون فارسی چاپی و شیوهنامه علمی را
تهیه کردیم. به مرور آثاری هم که چاپ میشد به این فهرست میافزودیم.
روش کار و رویکرد شما چه بود؟
برای آنکه مدخلنگاران منطبق بر روشی معین عمل کنند و ملاکها و معیارهای
خوانش متون و نگارش مدخلها دچار خطا نشوند و وحدت رویه داشته باشند و از
تأویلها و تفسیرهای شخصی و برداشتهای خاص در باب داستانها، اجتناب کنند؛
شیوهنامهای تدوین شد و آموزشهایی داده شد. بر اساس این، روش کار خود
را بر توصیف ساختاری، فنی و محتوایی داستانها نهادیم و مطابق این رویکرد،
شیوهنامه اجرایی موردنیاز را تدوین کردیم. در این فرهنگنامه، مبنا نه
تحلیل و تأویل و تفسیرهای شخصی مدخلنگاران و فراهم آورندگان است. نه
انعکاس افکار و عقاید و جهتگیریهای خاص پدیدآورندگان آثار داستانی بلکه
داستانها خارج از بافت اثر (برکنار از جهتگیریهای نویسنده) مطالعه،
توصیف و گزارش میشوند. نتیجه آن است که اولا از دخل و تصرف شخصی به دور
میماند و آنچه از ساختار و طرح داستان برمیآید ثبت میشود. از همان ابتدا
کاربرگهایی تهیه شد و کار از طریق طراحی افزونهای به صورت تمام
الکترونیک انجام پذیرفت. این افزونه قابلیت کاوشهای فراوانی دارد که کار
پژوهش را بسیار سهل میکند. امتیاز کار ما نرمافزاری بودن تحقیق است که
دقت کار را بالا میبرد و قابلیت جستجوهای فراوان دارد.
چه کسانی با شما همکاری میکردند؟
تیم مشاور ما آقایان دکتر تقی پورنامداریان، زندهیاد دکتر علیمحمد
حقشناس،دکتر محمد دهقانی و دکتر محمود فتوحی بودند. جز این پنجاه تن از
استادان و دانشجویان هم با ما همکاری میکردند. یک تیم ویراستار هم از
همان ابتدا تا لحظة انتشار همراه ما بودند.
این فرهنگنامه شامل چه داستانهایی میشود و محدوده آن تا کجاست؟
تمامی داستانهای متون مکتوب چاپی فارسی را در فاصله زمانی پس از اسلام تا
سال ۱۳۰۰ در برمیگیرد. این فرهنگنامه شامل بیش از چهارصد اثر ادبی است. در
این متون قریب ۲۴۰۰۰ داستان یافتیم. این چهارصد اثر به سه دسته صددرصد
داستانی، نیمه داستانی و غیرداستانی تقسیم میشوند. دسته اول، آثاری چون
کلیلهودمنه، خسرو و شیرین، منطقالطیر، سمکعیار و را در برمیگیرد. دسته
دوم، شامل متونی نظیر بوستان، گلستان، مثنوی و… است که هرچند داستانی
جامع ندارند، تعداد زیادی حکایت، فراخور موضوع موردبحث، در آنها یافت
میشود. دو دسته اخیر، حدود چهارصد متن را در بر میگیرد. دسته سوم شامل
کلیه متون غیرداستانی مانند متون علمی، جغرافیایی، تاریخی، تفسیری و… است
که در اثنای آنها، حکایاتی وجود دارد و استخراج و جمعآوری همه آنها
ضروری است.
ساختار فرهنگنامه چگونه است؟
در هر مدخل، پس از معرفی اثر، مقولاتی چون موضوع، درونمایه، طرح فشرده،
شخصیتها، بنمایهها و کثیری از اطلاعات پیرامونی، خلاصه هر داستان در
کمال ایجاز و با حفظ خط داستان، عناصر ساختاری و مایههای اصلی داستان
ارائه میشود. علاوه بر این، پیوستهای متعددی نظیر فهرست بنمایههای
داستانی، اشخاص و موضوعات، اعلام و اماکن جغرافیایی، اطلاعات مردمشناسی
و… در حد نیاز خواننده را در دستیابی به اطلاعات موجود در این
دایرهالمعارف یاری میدهند. در مجموع در هر کاربرگ ۳۵ اطلاع درج است که
برخی در متن و برخی در فهرستها میآید. این اطلاعات شامل موارد چون نام
داستان، مأخذ، موضوع، درونمایه، طرح فشرده، شخصیتها، شروح و تحلیلها،
آدابورسوم آیینها، خرافهها و باورها، اعتقادات، اعیاد و جشنها، دانش
عوام، بازیها، خوراک، پوشاک، القاب و عناوین، پیشهها، نظام اداری و
اجتماعی، مکاتبات، آداب و نظامهای حکومتی، ابنیه و اماکن، موسیقی،
نگارگری، فرق و مذاهب، هنرهای نمایشی، خط و خوشنویسی، صنایعدستی، فرق و
مذاهب، اشیا، مکان داستان، بنمایههای داستانی، نظام اداری و اجتماعی، نوع
داستان، عناصر داستان است.
فایده این فرهنگنامه در چیست؟
اول آنکه گستره ادبیات داستانی فارسی را روشن میکند. اکنون میدانیم
۲۴هزار حکایت و داستان و افسانه داریم. این تعداد فقط متون چاپی است.
مطالعات ما حکایت از آن دارد که بخش قابلتوجهی از آثار داستانی فارسی قدیم
و جدید، هنوز چاپنشده (حدود ۶۰ درصد) و به صورت نسخه خطی یا چاپ سنگی در
کتابخانههای دولتی و غالبا در مجموعههای شخصی پراکنده است. و این دو غیر
از افسانهها و قصههای شفاهی است که برخی چاپشده و اغلب نه که در حوزه
این فرهنگنامه نیست و کاری جدا و بایسته است. دوم زمینهساز تحقیقات
پژوهندگان است. اکنون با افتخار میگوییم به کمک این فرهنگنامه میتوان
دهها رساله و پایاننامه نوشت. سوم متنی برای خواندن مردم و استفاده
عمومی از آن است. هنرمندان برای آفرینشهای خود از آن بهره میبرند.
نحوه تنظیم و استفاده از فرهنگنامه چگونه است؟
فرهنگنامه به ترتیب الفبایی نام داستان تنظیم شده است. هر داستان، قصه یا
حکایت یک مدخل شده است، نه کتاب یا اثری که آن داستان در آن آمده است؛
بنابراین، مدخلهایی با عناوین شاهنامه، گلستان و مثنوی معنوی نداریم.
برای هر داستان بر پایه رویکردهای ساختارگرایانه، نام یا عنوانی مستقل
برگزیدهایم که غالبا مشتمل است بر نام یک یا دو شخصیت اصلی داستان به
اضافه رخداد محوری قصه و در مواردی درونمایه آن؛ مانند: شبلی و زنار بستن
در وقت مرگ. برای سهولت دستیابی به داستان، در عنوانگذاری مدخلها غالبا
اسامی اشخاص قصه، بهخصوص اشخاص اصلی را در ترتیب چینش عبارت، بر سایر
موارد تقدم دادهایم. ممکن است از یک داستان چندین روایت باشد. در
روایتهای متعدد از داستانی واحد، نخستین روایت، غالبا قدیمیترین آن خواهد
بود. شمارههایی که در برابر عنوان این حکایات آورده شده، بر این سیر
تاریخی دلالت دارد. برای سهولت دسترسی به داستانها، علاوه بر استفاده از
نمایههای متعدد پایانی، مدخلهای ارجاعی نیز در نظر گرفته شده است. سپس
خلاصه داستان با حفظ پیرنگ، عناصر اصلی و بنمایههای داستان، به زبان
ساده و معیار میآید. حجم خلاصهها عموما به تناسب حجم اصل داستانها،
متفاوت، و از یکی دو سطر گرفته، تا چندین صفحه متغیر خواهد بود.
برای هر داستان در قالب یک کلمه، موضوعی تعیین شده مانند تدبیر، شجاعت و
…، و یا یک ترکیب کوتاه مانند خیانت حاکمان، بیکفایتی قضات. فهرست
الفبایی موضوعات، در نمایه پایانی کمک میکند داستانهای مشابه یا نزدیک
به هم را یافت. برای هر موضوع درونمایه و مضمون غالب که نوع نگاه
قصهپرداز به موضوع داستان است در یک جمله آمده؛ نظیر: عشق، با
مصلحتاندیشی میانه ندارد. درونمایه کمک میکند در داستانهای مشابه،
براساس درونمایههای متعدد و متفاوت درجشده، میتوان برداشتهای گوناگون
قصهپردازان از داستانها و درنتیجه تغییر گفتمان داستان را در دورههای
مختلف ردیابی و تحلیل کرد.
در فرهنگنامه جز خلاصه مفصل، طرح فشرده هم آمده است. چرا؟
بله طرح فشرده، کوتاهشده داستان است؛ مانند: «ابراهيم ادهم با نداي هاتفي
غيبي، زندگي شاهانه را رها ميکند و به فقر و درويشي رو ميآورد.» طرح
فشرده، ساخت داستانها را در یک نگاه به خواننده عرضه میکند تا به کلیت
قصهای چند صدصفحهای پی برد.
بیشترین اشخاص داستانی متعلق به چه گروهی است؟
شخصیتهای داستان بعد از طرح فشرده است. تعداد کل شخصیتهای داستانی، با
لحاظ تکرار، ۷۱۲۲۶ نفر و بدون تکرار، ۴۹۵۸ نفر هستند. در این فهرست از میان
انبیا، پیامبر اسلام(ص) با ۲۹۷۲ فقره داستان، در بالاترین سطح، موسی(ع) با
۳۹۸ داستان، و عیسی(ع) با سیصد حکایت، سلیمان(ع) با ۲۵۸ داستان، و یوسف(ع)
با ۱۷۶ حکایت به ترتیب در مقامهای بعدی جای دارند. آنگاه اسامی مکانها
را آوردهایم. اسامی مکانها در مجموعه کار، گستره وسیعی دارد و از اعلام
جغرافیایی خاص گرفته تا اسامی عامی چون مسجد، میخانه، حمام، کوچه و … را
در برمیگیرد. در اختیار داشتن فهرستی از این اسامی، زمینه را برای مطالعه
در بستر جغرافیایی شکلگیری رخدادها و داستانها فراهم میآورد.
در بخشی بنمایهها آمده، چه کمکی به داستانپژوهان میکند؟
بنمایهها و مضامین اطلاع بعدی است که با مطالعه در بسامد و نوع حضورش در
قصه، میتوان درباره اصالت، زیبایی و بدیع بودن آن قصه سخن گفت. از آنجا
که بنمایهها، طیف وسیعی از عناصر داستانی همچون مضمون، موضوع، اشخاص،
اشیا، زمانها و مکانهای قصه را در برمیگیرند، بنمایهها و مضامین را در
کنار هم آوردهایم تا امکان جستوجوی جامعتر و سهلتر در نمایه را فراهم
آورد. از بنمایههای پربسامد، میتوان به اشخاص حقیقی، نمادین، حیوانی،
نباتی، قدسی، و اساطیری؛ مفاهیم داستانی (مانند جاودانگی، بیمرگی،
بیفرزندی، ترس، تردید، عشق)؛ حوادث داستانی (همچون قتل، فرار، سرقت، سفر
کردن، طیالارض، ضمیرخوانی، خرق عادت)؛ اشیا و عناصر مادی (نظیر شمشیر، سبد
جادویی، انگشتری، سیب)، و امثال اینها اشاره کرد. عرضه فهرست کاملی از آن
در بخش نمایه کتاب، زمینه مناسبی برای پژوهشهای بعدی در حوزه
داستانپژوهی، مطالعات هنری، فرهنگی و اجتماعی خواهد بود؛ همچنین، به مدد
مطالعه در بنمایههای مشترک داستانی، میتوان میزان تحول داستانهای فارسی
را مطالعه و تحلیل کرد، و یا به مطالعه تطبیقی میان داستانهای فارسی و
سایر ملل پرداخت. خرق عادت با۷۰۶۴ مورد بیشترین بسامد را در داستانهای
فارسی دارد که گویای این نکته است که اغلب این داستانها در فضایی خیالی و
سوررئالیستی جریان داشته، با هالهای از تقدس همراه بوده است.
اطلاعات اجتماعی و مردمشناسانه کتاب شامل چه مواردی است؟
شامل آداب و رسوم و تمامی اطلاعات مربوط به آن چون اعتقادات، خرافهها و
باورها، اساطیر، دانشهای عوام، آیینها، اعیاد، جشنها، بازیها و دیگر
مقولات مرتبط با آنها را که در داستان بدان تصریح یا اشاره شده، به طرزی
فشرده میشود. همچنین خوراک شامل نام غذاها، حبوبات، داروها، چاشنیها،
نوشیدنیها و آلات و افزارهای موسیقی، اصطلاحات و تعبیرهای مرتبط با این
حوزه، فرق و مذاهب، اسامی اشیا. این اطلاعات زمینه مناسبی برای مطالعات
فرهنگی و اجتماعی فراهم میآورد.
آیا نوع داستانها هم تعیین شده است؟
بله نوع داستان براساس موضوعاتی چون عرفانی، اجتماعی-سیاسی، تعلیمی،
اخلاقی، تاریخی، دینی، عاشقانه، فلسفی، حماسی، شگفتانگیز، طنزآمیز،
حیوانات، پریان، تمثیلی، و …، ثبت است. ممکن است داستانی واحد، ذیل دو یا
سه نوع داستان طبقهبندی شده باشد؛ از این رو، در آمار عرضهشده، تعداد کل
انواع داستان، ۴۰۱۴۲ است. داستانهای عرفاني و اوليا با ۱۱۶۳۴ معادل حدود
۲۹ درصد و بعد از آن داستانهای اخلاقي و تعليمي با ۱۱۵۷۱ معادل همین حدود
داستانهاست که مبین گرایش غالب عرفانی و اخلاقی در داستانهای فارسی است و
البته قابلتأمل و مطالعه. سپس داستانهای ديني با ۶۸۷۱ مورد (شانزده
درصد) تاريخي با ۲۳۸۷(شش درصد) طنز، هجو و لطيفه با ۱۹۵۵(پنج درصد )
اجتماعي ـ سياسي با ۱۴۶۹(۷/۳ درصد) شگفتانگيز و پريان با۱۴۷۰ (۷/۳ درصد) و
عاشقانه با ۷۸۵ (۹/۱ درصد) و تمثيلي و رمزی با۶۷۵ (۴/۱درصد) اساطيري با
۵۹۳ ( ۱درصد) حيوانات با 436 (60/. درصد) حماسي و پهلواني با ۲۳۶ و فلسفي
با ۳۱ مورد بیشترین و کمترین موارد را تشکیل میدهند.