تقابل وبلاگ نویسان و ناشران
بازديد : iconدسته: دسته‌بندی نشده

یوگینیا ریکالووا- فعال حوزه کتاب در روسیه

در ابتدا باید یادآوری کرد که وبلاگ نویسان منتقد نیستند. منتقد ادبی بودن کاری تخصصی است و منتقدان از این طریق کسب درآمد می کنند. آنها یادداشت هایی در مورد کتاب می نویسند، کنفرانس ارائه می دهد، در انجمن های ادبی شرکت می کنند و این کارها و خیلی کارهای بیشتر از این تخصص آنهاست.

منتقدان چندین کتاب در ماه می خوانند و فقط هم کتاب های ادبی یا کتاب های غیرداستانی منطقی. آنها همیشه در حال تفکیک کامل این اثر با دیگری هستند و مسلما می توانند یک ترجمه عالی و با کیفیت را از یک ترجمه بی ارزش تشخیص دهند. منتقدان بر میزان فروش کتاب تاثیر می گذارند، چراکه آنها برای رسانه های بزرگ می نویسند، رسانه هایی که مخاطبان هدف پای آنان می ایستند. اگر برخی منتقدان در مورد یک کتاب نقدی خوب (و یا حتی بد) بنویسند تیراژ کتاب بالاتر می رود. و عکس این هم صادق است. اگر منتقدان در مورد کتابی هیچ چیز ننویسند(نه در تایید و نه در نفی آن) فروش کتاب پایین می آید. منتقدان  اغلب ترجیح می دهند نسخه الکترونیکی کتاب ها را بخوانند چون اولا نگهداری از اینهمه کتاب مشکل است و دوما ممکن است ناخواسته با کتاب عکسشان گرفته شود که درست نیست.

و اما وبلاگ نویسان

وبلاگ نویسان اهل سرگرمی هستند نه یک کار حرفه ای. آنها یا مشغول تحصیل هستند و یا کار می کنند، برای یک وبلاگ نویس فقط یک صفحه شخصی در شبکه های اجتماعی است با تعدادی کاربر. وبلاگ نویس زمانی برای همکاری با یک ناشر لازم است که فروشی واقعی ایجاد کند. وبلاگ نویسان تأثیر کمی بر شناخت از ناشر دارند و نمی توانند کیفیت ترجمه یا ویرایش را به صورت حرفه ای ارزیابی کنند. حتی اگر در مورد ادبیات کودک یا کتاب های حوزه کسب و کار وبلاگ نویسانی تاثیر گذار بر عقاید خوانندگان و خریداران کتاب وجود داشته باشند، در حوزه آثار ادبی و هنری چنین وبلاگ نویسی یافت نمی شود. هیچ کس نمی تواند با پست های خود در تلگرام یا سایر شبکه های مجازی حتی ۱۰ درصد بر میزان تیراژ رمان جدیدی که به چاپ رسیده است، تاثیر بگذارد.

برخی ناشران، بخصوص ناشران بزرگ برای این وبلاگ ها تعداد زیادی کتاب رایگان ارسال می کنند و فقط یک درخواست دارند؛ انتشار عکس. لازم نیست بخوانی! فقط عکسش را بفرست، پست کن و تگ کن! و درحالی که وبلاگ نویسان حرفه ای فقط یادداشت و توصیحی در مورد کتابی را که به صورت رایگان برایشان ارسال می شود و در وبلاگ خود قرار می دهند، بعید نیست وبلاگ نویسانی که در مورد آثار ادبی می نویسند همه کتاب های ارسال شده را بخوانند.

البته در میان وبلاگ نویسان  افراد بسیار خوبی وجود دارند که با حساسیت با کتاب برخورد می کنند. و افرادی هم هستند که با خود بزرگ بینی بیش از حد و همچنین برآورد و اطلاع درست از بازار کتاب را معرفی می کنند! در این جامعه وبلاگ نویسان کسی را می شناسم که با جمع آوری کتاب های رایگان جهت بررسی، برای کل بخش بازاریابی موسسه محل کار خود جعبه های میوه تهیه می کند. ولی کس دیگری هم هست که کتاب های رایگان ارسال شده به او را بین دیگران پخش می کند.

با این حال، آقایان و خانم های وبلاگ نویس، شما منتقد نیستید و تنها ناشر تصمیم می گیرد که آیا کتاب ها را جهت بررسی برایتان ارسال کند یا نه. و این تصمیم به عوامل بسیاری بستگی دارد. اولین عامل تاثیر شما بر فروش نهایی است؛ اما نوع و کیفیت محتوا هم به همان اندازه اهمیت دارد.

نتیجه گیری در مورد وبلاگ نویسان ساده است. ممکن است آنها توجه یا علاقه به جلد کتاب ایجاد کنند اما متخصص نیستند. به آنها باید به شکل آماتور نگریست و برای ایجاد منابع از آنان تشکر کرد.

در مورد ناشران

یک ناشر موفق همیشه فردی دارای موقعیت اجتماعی خوب است که در سایه آن توانسته کیفیت و نوع خاصی از کتاب ها را پدید آورد. درواقع تنها با درنظر گرفتن ظاهر و متن یک کتاب می توان ناشر آن را شناخت. لوگو اینجا چندان اهمیت ندارد. در بسیاری از مواقع ناشران از طریق چاپ کتاب برای خود تبلیغ می کنند و خوانندگانی که از نظر موقعیت، نزدیک به این ناشران هستند کتاب را می خرند. به این ترتیب ما هم ناشران کوچک و هم غول های های رسانه ای را داریم.

خواننده همیشه با پول برای در صدر ماندن این ناشران بزرگ رای می دهد. یعنی ناشران کوچک، کوچک هستند چون خوانندگان برای خرید کتاب آنها پول نمی دهند. ایجاد بخش بازاریابی یا روابط عمومی برای برقراری ارتباط با گروه های وبلاگ نویسی بسیار گران است و همه نمی توانند خود را برای پرداخت آن راضی کنند. اما این موضوع باعث نمی شود که دهها ناشر از نشر کتاب هایی فوق العاده اجتناب کنند. کتاب هایی که برای مخاطبانشان خوشایند هستند.

تجربه من می گوید که یک منتقد هرگز مستقیما در مجامع عمومی نمی گوید که ناشری از ارسال کتاب رایگان به او خوددای می کند یا به انتقاد او از کتابش عکس العمل منفی نشان می دهد. شاید چند بار منتقدان ادبی در یک پیام خصوصی به مدیران روابط عمومی انتشاراتی ها گفته اند که «بهتر است فلان کار را انجام دهید». اما وبلاگ نویسان آشکار از این یا آن کار ناشران نارضایتی خود را اعلام می کنند.

در این شرایط ناشران کوچک دارای موقعیت پایینتر نمی توانند وبلاگ نویسان را نادیده بگیرند. به همین خاطر برایشان کتاب ارسال می کنند و به نظرات و انتقاداتشان پاسخ می دهند. متاسفانه این کار اغلب توسط خود ناشران یا متخصصان کم تجربه انجام می شود. و چه چیزی در این متخصص «کم تجربه» بدتر از همه است؟ منفی گرایی و ایجاد درگیری. و چه چیزی در یک متخصص روابط عمومی از همه بدتر است؟ عدم اشتیاق و علاقه به ایجاد ارتباط. 

نتیجه گیری در مود ناشران هم ساده است: ناشر واقعی کسی است که موقعیت خود را از طریق کتاب هایش یا کنفرانس های خبری خودش معرفی کند و بتواند مخاطبان منحصر به فرد و ویژه خود را دور خودش جمع کند.

متاسفانه، سرعت انتشار اطلاعات در یک جامعه کوچک خوانندگان بسیار زیاد است. ناشران باید یاد بگیرند که به طور مستقیم با واسطه های بازار (و همچنین با خوانندگان) ارتباط برقرار کنند. خوانندگان در حال نزدیک تر شدن هستند. آنها نظرات خود را در فروشگاه های اینترنتی کتاب درج می کنند و نمی توان صدای آنان را خاموش کرد. اما وبلاگ نویسان باید یا حرفه ای شوند یا موضوعات دیگری را برای پست هایشان انتخاب کنند. جامعه کتاب در سراسر جهان جامعه ای کوچک، روشن فکر مآب و با ادعاهای بزرگ فکری است.


iconادامه مطلب

سایر صفحات سایت

Copyright © 2013 _ Design by : MrJEY