احمد نوریزاده، ادیبی واقعی است، رفیقبازی قهار که رفقایش واژهها هستند.
زندگی کردن به چنین شیوهای و تحمل دردها و مصائب انسانی هنرمند که برای جان بخشیدن به واژهها از جانش مایه میگذارد، مستلزم جهاننگری خاصی است که رسیدن به آن تنها از عهدهی پاکدلان برمیآید. این شیوهی زندگی و این جهانبینی عاشقیِ خاصی نیز میطلبد، همان عاشقی که حافظ آن را شیوهی رندان بلاکش میداند.
رندانی که عشق را پایهی تفکرات خویش قرارمیدهند. در دههی هفتاد شمسی، گاهی احمد سری به من میزد و دیداری تازه میکردیم. فنجانی چای یا قهوه میخوردیم، شعر میخواندیم و از اتفاقاتی که باید میافتادند و نمیافتادند یا اتفاقاتی که نباید میافتادند و میافتادند، صحبت میکردیم…
در همان دوران بود که دریافتم احمد نوریزاده جویندهی حقیقت است و از هنری لذت میبرد که چه زیباییها و چه زشتیهای جهان را آشکار میسازد. او اعتقاد داشت که هدف و رسالت هنر بسیار بالاتر و والاتر از لذتِ ناشی از آفریدن اثری هنری است. در واقع، احمد از همان زمان ماهیت نظریات و اندیشههای پاک و آزاد خود را به خوبی میشناخت و در پیِ بت بودن و شهرت دروغین نبود و نیست.
یادم نیست کجا خواندهام که اگر هنرمند نظریات خویش را نشناسد، هنر وسیلهی خودنمایی و خودفروشی میشود و در سطح فکر عادیِ مردم عادی باقی میماند، که اگر چنین باشد، جامعهی فردا بیتردید جامعهای آلوده به فساد و تباهی خواهد بود. نوریزاده در طول بیش از چهل سال فعالیت ادبی، آثار بسیاری از شاعران و نویسندگان ارمنی و گاهی روس را به زبان فارسی ترجمه کرده است که “باغ سیب، باران”، “پتر اول”، “کمیسر یا کمون باکو”، “سرودهای سرخ”، “عاشقانههای آبی”، “پاییز در پرواز”، “تسولاک”، “آی وطن، آی وطن” و “آمالیا” از آن جملهاند، که در این میان کتاب “صد سال شعر ارمنی” با پیشگفتار یکصد و چهل و هشت صفحهای در بارهی تاریخ و فرهنگ ارمنی و نمونههای شعر هفتاد شاعر ارمنی، برجستهترین کار او میباشد. این کتاب را نشر چشمه در سال ۱۳۶۹ چاپ و منتشر کرد.
مهمترین آثار تألیفی نوریزاده نیز عبارتند از “تاریخ و فرهنگ ارمنستان”، مجموعه شعرهای “سلام بر شما ارمنیها” و “در شب تنهایی و رؤیاها” به زبان ارمنی و مجموعه شعرهای “رازقیها بگذار عطر بفشانند” و “در شب تنهایی و زمستان جهان” به زبان فارسی.
با نگاهی به آثار نوریزاده از ابتدا تا امروز، درمییابیم که یکی از برجستهترین ویژگیهای احمد، چه در خلق آثار تألیفی چه در انتخاب آثار برای ترجمه، عاری بودنش از هر گونه حسابگری و پایبندیاش به اندیشهها و باورهای شخصی است، اگرچه این خصلت او اغلب سنگِ پیش پایش شده و پیمودنِ این راه سخت را برایش دشوارتر کرده است.
با آرزوی بهبودی برای احمد نوریزاده عزیز و تداوم فعالیتهای ادبی بیبدیلش که به قول خودش با عرقریزانِ روح به انجام رسانده.