هنر و ادبیات در تداوم یک زنجیره
بازديد : iconدسته: یادداشت ها

هوشنگ اعلم، یادداشت: سابقه‌ي انتشار نشريات فرهنگي در ايران به سال‌هاي آغاز تجددخواهي در ايران برمي-گردد، به زماني که افرادي مثل آخوندزاده و طالبوف و ديگران تحت تأثير پيشرفت‌هاي «فرنگ» مي‌خواستند در ايران هم مقدمات استقرار قانون را به جاي استيلاي شاهان و حکام خودکامه فراهم کنند و جامعه را در مسير رشد و توسعه قرار دهند.

اين افراد منورالفکر و تجدد خواه دريافته بودند که آگاه‌سازي افراد جامعه مهم‌ترين نقش را در تغيير نظام حکومتي و اجتماعي ايران دارد و تا زماني که مردم در ناآگاهي باشند نمي‌توان انتظار داشت که به فکر تغيير بيفتند و با نهضت تجددخو اهي همراهي کنند و تنها با شعار دادن و نوشتن در مورد معايب و مصايب حکومت‌هاي خودکامه نمي‌توان مردم را به مخالفت با دستگاه استبداد و درک ضرورت استقرار قانون و نوجويي و تجددخواهي واداشت و بايد از طريق گشودن پنجره‌هايي به سوي هنر و ادبيات و انديشه‌ورزي و دنياي علم مردم را با شيوه‌هاي تازه زندگي در کشورهاي متمدن آشنا کرد و در پي چنين تفکري بود که انتشار مجلات ادبي و فرهنگي به دغدغه‌ي شماري از اهل انديشه تبديل شد و مجلات فرهنگي يکي بعد از ديگري متولد شدند.

بعد از کودتاي سوم اسفند ۱۲۹۹ و روي کار آمدن رضاخان و حکومت پهلوي انتشار نشريات ادبي و فرهنگي تقريبا متوقف شد تا بار ديگر بعد از شهريور بيست نشريات فرهنگي جديدي ققنوس‌وار از خاکستر نشريات قديمي‌تر سر برآوردند. اما اکثر آن‌ها خيلي زود درگير سياست شدند و نفوذ افکار چپ استاليني به آن‌ها ماهيتي ديگر دارد. ابزاري براي نفوذ افکار کمونيستي در ذهن عمومي جامعه شدند و حزب توده که فراگيرترين حزب سياسي آن سال‌ها بود. تأثير گسترده‌اي در زمينه‌ي انتشار اين نشريات و محتواي آن‌ها داشت و به اين شکل اکثر آن‌ها تبديل به نشريات سياسي و مبلغ هنر و انديشه‌ي مارکسيستي شدند و اين فرآيند همچنان تا دهه‌هاي چهل و پنجاه به رغم ممنوعيت فعاليت احزاب چپ و فشارهايي که بر چپ‌گرايان فعال وارد مي‌شد ادامه يافت. درواقع بيشتر نشريات فرهنگي دوران پهلوي دوم مبلغ انديشه‌هاي چپ‌گرايانه و  طرفداري از کمونيسم و سوسياليسم بودند هرچند نشريات فرهنگي ديگري هم منتشر مي‌شدند که فارغ از اين رويکرد صرفا دلمشغول هنر و ادبيات بودند اگرچه بسياري از شعرها و داستان‌هايي هم که از شاعران و نويسندگان ايراني در اين نشريات چاپ مي‌شد رنگ و بوي سياسي و اعتراضي آميخته با گرايش‌هاي چپ‌گرايانه داشت. در اين ميان جنگ‌هاي ادبي هم بودند که به صورت گاه‌نامه منتشر مي‌شدند و يکي از مهم‌ترين آن‌ها که درواقع مي‌توان آن را نخستين جنگ ادبي دانست و الگوي شاخصي شد براي جنگ‌هاي ادبي و معتبر بعدي جنگ «ادبيات و هنر امروز» بود که تنها دو شماره از آن با تلاش حسين رازي منتشر شد. اين جنگ ادبي يکي از بهترين جنگ‌هاي ادبي بود که بعدا جنگ‌هايي چون آرش و خوشه شاملو و نشريات ادبي از اين دست با الگوبرداري از اين جنگ منتشر شدند.

اما انقلاب سال ۵۷ به عمر همه‌ي اين نشريات فرهنگي و ادبي پايان داد و اگرچه بعضي از آن‌ها يکي، دو سال بعد از انقلاب هم منتشر شدند اما سرانجام به محاق تعطيل رفتند تا بار ديگر انتشار نشريات فرهنگي از اوايل دهه‌ي هفتاد به بعد آغاز شود و در اين دوره بود که نشريات مختلفي مثل تکاپو، آدينه، معيار، کارنامه و … منتشر شدند و حلقه‌اي از زنجير‌‌ه‌ي نشريات ادبي شدند که ريشه در دوران مشروطيت داشت و از جمله همين مجله‌اي که مي‌خوانيد «آزما» که انتشار آن از دي ماه سال ۷۷ آغاز شد و خوشبختانه تاکنون ادامه يافته است هرچند با تحمل دشواري‌هاي بسيار و در شرايطي که بسياري از مجلات ادبي مقدم‌تر از آزما به مرور به دليل مشکلات مالي و  غير آن تعطيل يا تعطيلانده! شدند. به هر حال هرچه هست. خوب يا بد «آزما» حلقه‌اي است در ادامه‌ي زنجيره‌اي از نشريات ادبي هنري و به همين دليل در اين شماره آزما خواستيم نگاهي داشته باشيم به نشريات متقدم‌تر که پيش از اين و پيش از ما بودند و در ادامه‌ي راه آن‌ها بود که «آزما» سر برآورد و اين شايد نوعي اداي دين باشد به پدرها و پدربزرگ‌ها شايد. 


iconادامه مطلب

سایر صفحات سایت

Copyright © 2013 _ Design by : MrJEY