خواهرزاده جلال آل احمد با طرح پیشنهادهایی درباره خانه-موزه «سیمین و جلال» میگوید: وقتی وارد این منزل میشوید، گرچه هنوز به حد ایدهآل نرسیده، ولی باز هم میتوانید موقعیت و الگوهای معماری و لوازم و تزیینات خانه را به صورت اولیه ببینید و روح و فضا و صفا و مرام مردمی و آزادمنشی صاحبان اصلی خانه را حس کنید.
به گزارش ایسنا، محمدحسین دانایی پس از انتصاب مدیریت جدید شرکت توسعه فضاهای فرهنگی با ابراز امیدواری نسبت به اینکه دوره جدید دوره جبران مافات باشد و آنچه دوستداران سیمین و جلال سالها در انتظارش بودهاند، در این دوره محقق شود، گفت: مدیریت مهمترین متغیرهای تعیینکننده در هر حوزهای است و یکی از علل شکست سازمانها، موسسات و نهادهای فعال در حوزههای گوناگون، که در سالهای اخیر به فراوانی شاهدش بودهایم، وجود نقص یا ضعف در ساختارهای تشکیلاتی آنهاست و بخش عمدهای از این نقصها و ضعفها هم به حوزه مدیریت آنها برمیگردد. بنابراین، اگر اصلاحات در حوزه «مدیریت» با اولویت در دستور کار قرار گیرد، میتوان به آینده نهادهای مزبور امیدوار بود، وگرنه هرگونه اقدامی برای گریز از شکستهای بعدی، بینتیجه خواهد ماند و اوضاع روز به روز بدتر خواهد شد.
او سپس با اشاره به اهمیت و حساسیت بیشتر موضوع مدیریت در نهادهای فرهنگی، افزود: مدیر انتخابی یا انتصابی برای نهادهای فرهنگی، حتماً باید اهل فرهنگ باشد، یعنی بتواند معنا و مفهوم فرهنگ را درک کند و همه مسائل حوزه مدیریت خودش را با نگاه فرهنگی ببیند و آنها را با استفاده از ابزارها و روشهای فرهنگی حل و فصل کند. بنابراین، میتوان گفت که مدیریت نهادهای فرهنگی، کاری است بزرگ و تنها از عهده مدیران شایسته برمیآید.
دانایی در ادامه به لزوم حساسبودن افکار عمومی نسبت به هرگونه تغییر و تحولات مدیریتی در نهادهای فرهنگی اشاره کرد و درباره وضعیت فعلی خانه-موزه «سیمین و جلال» گفت: این پروژه با وجود مشکلات و نارساییها و تأخیر و تعللها، بالاخره به نحو نسبتاً مطلوبی به پایان رسید و الآن دو – سه سالی است که به بهرهبرداری رسیده و تا جایی که اطلاع دارم، مورد توجه دوستداران ادب و فرهنگ، مخصوصاً جوانها، قرار گرفته و آمار بازدیدکنندگانش هم نسبتاً آبرومندانه است.
به گفته او، علت اصلی اقبال مردم به این اثر تاریخی – فرهنگی، حفظ هویت اصلی آن است. در واقع، از روزی که پروژه تبدیل این خانه به موزه آغاز شد، همه عوامل و دستاندرکاران پروژه، صمیمانه متعهد شدند که این خانه را به نحوی مرمت و تقویت و بازسازی کنند که گویی هنوز صاحبان اصلیاش زنده هستند و در آنجا زندگی میکنند. به همین علت است که وقتی وارد این منزل میشوید، گرچه هنوز به حد ایدهآل نرسیده، ولی باز هم میتوانید موقعیت و الگوهای معماری و لوازم و تزیینات خانه را به صورت اولیه ببینید و روح و فضا و صفا و مرام مردمی و آزادمنشی صاحبان اصلی خانه را حس کنید.
خواهرزاده جلال آل احمد با اشاره به انتظارات بازماندگان و اعضای خانواده از مدیریت جدید و چشماندازهای آتی گفت: گرچه تشکر و تقدیر از دستاندرکاران وظیفه اخلاقی و انسانی همه ماست و نباید از قلم بیفتد، ولی از طرف دیگر، باید اعتراف کنم که ظرفیت این نهاد فرهنگی خیلی بیش از آن است که تا کنون درک شده و مورد بهرهبرداری قرار گرفته است و در این مورد پیشنهادهایی هم داریم که قبلاً مطرح شدهاند و مسئولان هم قولهایی دادهاند، ولی هنوز منتظر اقدام عملی هستیم.
محمدحسین دانایی درباره پیشنهادهایشان گفت: چنانچه از ظرفیتهای بالقوه و مزیتهای نسبی این پروژه بهدرستی استفاده شود، میتوان یک الگوی علمی پسندیده برای همه خانه-موزهها ساخت و یک مشکل ملی را حل کرد. برای دستیابی به این هدف هم اقدامات زیر ضروری است:
۱) افزایش امکانات این خانه-موزه به نحوی که بتواند ضمن ادامه وظایف فعلی، یک بانک اطلاعاتی جامع راجع به هنر و ادبیات معاصر، با محوریت سیمین دانشور و جلال آل احمد بشود تا هر کسی در هر گوشهای از جهان و برای هر منظوری اطلاعاتی راجع به هنر و ادبیات معاصر ایران، به ویژه راجع به این دو شخصیت فرهنگی بخواهد، به این بانک اطلاعاتی نیاز داشته باشد و بتواند از منابع آن استفاده کند.
۲) تأسیس یک پژوهشگاه تخصصی هنر و ادبیات معاصر تحت نظر یک شورای علمی و سیاستگذاری برای طراحی و اجرای پروژههای تحقیقاتی و خلق ایدههای تازه به عنوان یک کرسی نظریهپردازی در باب ادبیات فارسی معاصر.
۳) شناسایی و فعالکردن امکانات درآمدزایی از طریق انتشار نسخههای اصیل از آثار این دو شخصیت فرهنگی که متأسفانه در سالهای اخیر مورد تعرض و دستاندازیهای زیادی قرار گرفته و از اصل خود دور شدهاند. همچنین برگزاری مراسم و جلسات فرهنگی مناسب در حد امکانات و با رعایت پروتکلهای مربوطه.
۴) توسعه کمی و کیفی فعالیتهای این خانه-موزه در قالب یک شبکه یا منظومه. نقطه کانونی این منظومه میتواند مرکب باشد از همین خانه جلال و سیمین، به علاوه خانه مرحوم نیما یوشیج که در نزدیکی این خانه قرار دارد و خوشبختانه اخیراً در اختیار شهرداری تهران قرار گرفته و میتواند پس از مرمت و بازسازی و احیا، به این منظومه بپیوندد. اقمار این منظومه هم به این شرح پیشنهاد میشوند: ۱) خانه پدر جلال در محله پاچنار تهران که ۱۰ سال پیش به سازمان میراث فرهنگی واگذار شده و هنوز که هنوز است، درش بسته است و هیچ فکری به حالش نکردهاند. این مکان فرهنگی – تاریخی میتواند در یک تعامل اداری با وزارت میراث فرهنگی، تحت مدیریت شهرداری و شرکت توسعه قرار گیرد و پس از مرمت و بازسازی و احیا، به یک قطب فرهنگی – تاریخی درباره تاریخ روحانیت معاصر تبدیل شود. ۲) خانه و آرامگاه مرحوم نیما در یوش که هماکنون در حال بهرهبرداری است. ۳) خانه جلال و سیمین در اسالم، یعنی همان کلبه کوچکی که به وسیله خود جلال طراحی و ساخته شده بود و آخرین مسکن و مأوای این زوج هنرمند بود برای اینکه از آزارهای مستقیم و مکرر ساواک و عوامل امنیتی که حسابی عرصه را بر آنان تنگ کرده بودند، به دور باشند. ۴) سایر خانههای استیجاری محل سکونت جلال و سیمین در محلات مختلف تهران.
خواهرزاده جلال آل احمد در پایان ضمن اعلام آمادگی خانواده برای همکاری در زمینههای یادشده اظهار امیدواری کرد: مدیریت تازه شرکت توسعه فضاهای فرهنگی که خودش هم اهل فن است و سوابقی در این زمینهها دارد، بتواند گامهای مؤثری را در این مسیر بردارد و این خانه-موزه را که یک امانت ملی است و چشم خیلی از هنرمندان و هنردوستان ایران و سایر کشورها به آن دوخته شده، آنچنان که شایسته نام بلند جلال آل احمد و دکتر سیمین دانشور است، اداره کند و بر رونق آن بیفزاید.