سیدعلی کاشفی خوانساری شاعر است و نویسندهی قدیمی کودک و نوجوان، که عمری را در زمینه ی پیشرفت ادبیات کودک و نوجوان صرف کرده است. سردبیری مجلات بسیاری را برعهده داشته و در حال حاضر نیز سردبیری فصلنامه نقد کتاب کودک و نوجوانِ خانهکتاب و ماهنامه سروش نوجوان را برعهده دارد.
کتابهایی که به عنوان کتاب کودک منتشر و در کتابخانهها توزیع میشوند تا چه حد برای گروه سنی مخاطبان مناسب است ؟ و نحوهی دسترسی نوجوانان به آنها را چگونه میبینید؟
کتابهایی که در کتابخانههای عمومی هست و کتابهایی که منتشر میشوند خیلی با هم نسبت مستقیمی ندارند. البته این موضوع هم جای بحث دارد که آیا کتابهایی که منتشر میشوند کتابهای مفیدی هستند یا خیر. اما جدای از این کتابهایی که در کتابخانههای مختلف در دسترس هست درصد بسیار اندکی از کتابهای منتشر شده در بازار است. اگر به کتابخانههای کانون پرورش فکری مراجعه کنید که قدیمیترین، اصلیترین و فراگیرترین کتابخانههای کودک و نوجوان در سراسر کشور هستند میبینید که عمده کتابهایی که در آن کتابخانهها بهچشم میخورد آثار خود کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است و کمتر کتابی از ناشران دیگر دیده میشود. برخی از کتابهایی که از ناشرین دیگر وجود دارد اصلا تناسب و موضوعیتی با گروه سنی نوجوانان ندارد. و براساس روابط فیمابین خریداری شده است گرچه ظاهرا این کتابخانهها، کتابخانههای عمومی است. اما عملاً آرشیو آثار یک ناشر دولتی متوسط است. متاسفانه کیفیت انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اصلا با دهههای قبل قابل مقایسه نیست اگر در دههی ۴۰ کانون بهترین و پیشروترین ناشر کتاب کودک و نوجوان ایران بود امروز بیش از ۴۰۰ ناشر تخصصی به انتشار کتاب کودک میپردازند و آن جایگاه منحصر به فرد و خاص و ویژه از انتشارات کانون دیگر وجود ندارد و شاید کانون جزو ده ناشر برتر هم نباشد. و برخی از آثارش متوسط و برخی آثار آن خوب و قابل توجه باشند. این انحصار در کتابخانههای کانون به مطالعه نوجوانان و علاقهمندشدن آنها به کتاب و سطح علمی آنان لطمه میزند. همین اتفاق کمابیش در نهاد کتابخانههای ملی و کتابخانههای تحت پوشش مشاهده میشود. البته سطح و حجم کتابهایی که در کتابخانههای عمومی کشور که وابسته به نهاد کتابخانههای کشور هستند نسبت به دههی قبل بسیار افزایش پیدا کرده است و این جای تشکر دارد اما در آنجا هم خیلی از کتابها گزینشی و انحصاری است و خیلی از کتابها به روز نیست و مشکلات این چنینی وجود دارد.
راه برون رفت از انحصار توزیع در کتابخانهها را در چه میدانید؟
روشی که در همهی دنیا اجرا شده است و جواب داده است سپردن این کار به کتابداران و همچنین هیئت امنای هر کتابخانه است. در دنیا کتابخانهها چه وابسته به شهرداری و چه نهادهای دولتی باشند هر کتابخانهای یک هیئت امنایی دارد که توسط اعضای همان کتابخانه انتخاب میشوند و آن کتابداران هستند که براساس نیازهای خاص آن منطقه، اعضای آن کتابخانه و سفارش آن اعضا اختیار دارند که کتاب تهیه کنند. اگر بهترین اساتید و کارشناسان را در هر شورایی در تهران متمرکز کنیم باز آنها نمیتوانند برای مناطق مختلف کشور کافی باشند و بهتر است برای هر منطقه براساس سلایق و نیازهایشان و شرایطشان حق انتخاب بگذارند و انتخاب کتاب به خود کتابداران، نمایندگان و اعضای هر کتابخانه سپرده شود.
در حال حاضر نحوهی توزیع به چه شکل است؟
الان در کانون به این شکل است که ۸۰% کتابها از انتشارات کانون است. بخش عمدهی تیراژ کتابها به کتابخانههای کانون تعلق میگیرد. عملاً کتابهای انتشارات کانون در هیچ کتابفروشی غیرکانونی توزیع نمیشود شورایی هم در بازرگانی کانون وجود دارد نه در بخش فرهنگی که کتابهایی را خریداری میکنند و با فاصلهی زیاد و تعداد کمی کتاب در سال خریداری میشود آن هم براساس روابطی که با ناشران وجود دارد، و اینکه چه میزان اعتبار تخصیص یافته باشد حاضر باشند دیرتر پولشان را دریافت کنند یا اینکه حاضرند کتابهایشان را با کتابهای کانون مبادله کنند و همین اتفاق در نهاد هم هست و چندین شورای تخصصی موضوعی در ادارهی کل تأمین منابع نهاد کتابخانهها تشکیل میشود که آنها برای همه کتابخانهها کتاب انتخاب میکنند. البته آنها فقط کتابها را تأیید میکنند و باز مدیران نهاد هستند که تعیین میکنند کدام کتاب فقط به کتابخانههای مراکز استان برود و کدام کتابها در تیراژ بالاتری خریداری شود و به همهی کتابخانههای سراسر کشور ارسال شود.
از نظر شما مهمترین مشکلات کتابخانههای کشور ما چیست؟
مشابه سایر عرصههای فرهنگی، هنری امروز شاهد یک رویکرد میان رشتهای، اختلاط صنفی هستیم و کتابفروشیها، کتابها، آثار هنری و مجلات آن تعریف قدیمی خودشان را ندارند. کتابخانهها هم امروزه به مراکز فرهنگی تبدیل شدهاند که کارکردهای متعددی اعم از قرائتخانه، امانت کتاب و اسناد، امانت فیلم و موسیقی، اتفاقات فرهنگی مثل جلسات نقد و بررسی، کتابخوانیهای دسته جمعی، رویدادهای محلی، جشن به مناسبتهای مختلف و … تبدیل شدند و عملا یک مجموعه فرهنگی، هنری چند منظوره هستند که بخشی از آن امانت دادن کتاب است.
بسیاری از کتابخانهها بهگونهای است که انگیزه رفتن به کتابخانه و مطالعه در نسل جوان را ایجاد نمیکند؟
بله حرف شما درست است این یک جریان به هم پیوسته است از طرفی تعداد کتابخانهها نسبت به جمعیت کافی نیست. از یک طرف همان تعداد کتابخانههای موجود به اندازه کافی مورد استقبال واقع نمیشوند و مشتری ندارند. امکانات کتابخانهها به روز نیست و این سؤال پیش میآید که وقتی از کتابخانه استقبال نمیشود چرا باید هزینههای بیشتری برای آن انجام داد. به نظرم راه چاره این است که با رویدادها و اتفاقات فرهنگی پای مردم را به کتابخانهها باز کنیم. اگر کتابخانه به مرکز برنامههای فرهنگی در محله تبدیل شود کتابها هم دیده میشوند و به امانت گرفته میشود و خوانده میشود.
منبع: ماهنامه آزما