شاملو زبان مردم را می‌دانست/ اسدالله امرایی
بازديد : iconدسته: گزارش ها

احمد شاملو در ادبیات معاصر ایران یگانه است. فارغ از زبان حماسی شعرهایش نثر اوست و احاطه‌اش به کلمات و آوای آن‌ها. در ترجمه‌هایی که از او منتشر شده لغات فراوانی می‌بینیم که این لغات در کم‌تر متنی پیدا می‌شود. نرجمه‌های شاملو به واقع نوعی تالیف و بازآفرینی متن هم هست طوری ک خواننده حس نمی کند با متنی بیگانه طرف است. ترجمه‌های او از نویسندگانی که گاه گمنام هستند ما را به دنیاهای جدیدی می‌کشاند و واژگان رنگارنگ و آهنگین او خواننده را دچار خلسه می‌کند. ترجمه‌های او دایره المعارفی از لغات و تعبیرات فارسی است. کتاب کوچه او نشان از استعداد بی‌نظیر او دارد بخصوص در زبان عامۀ مردم و کوچه بازار. شاملو قطعا در هر جای دیگری بود بنیاد عظیمی را برایش شکل می‌دادند و ده‌ها و صدها نفر را به کار می‌گماردند تا از میراث ادبی او پاسداری کنند. فردی که یک تنه و با تکیه بر توانایی‌های فردی خودش بالاتر از هر حکومتگری در جامعه قد برمی‌فرازد و گردنکشی می کند و کوس هل من مبارز می زند. شاملو در ترجمه شعر هم توانست با ترجمه آثار شاعرانی گاه گمنام برای آن‌ها نامی فراتر از آنچه در کشور خود از آن برخورداربودند فراهم آورد. در ترجمه متون طنز هم ید طولایی داشت. شهرت شاعرانی مثل لورکا اگر از حق نگذریم با ترجمه شاملو در ایران پا گرفت و گرنه همان موقع شاعران و مترجمان دیگر هم سراغ آثار لورکا و نرودا رفتند اما هیچ کدام ترجمه شاملو و زبان شاملو نشد. من اینجا البته در مقام بررسی ترجمه‌ها نیستم و بحثم نقد ترجمه‌های شاملو و مقایسه‌ی آن‌ها با هم نیست که مجالی طولانی می‌طلبد، بحثم فقط بحث تاثیر ترجمه‌ها و زبان شاملوست. مرگ کسب کار من است، پابرهنه‌ها، دن آرام، برزخ و بسیاری از اثار دیگر گواه این مدعاست. زبان‌‌آوری شاملو و استفاده از حد اعلای زبان فارسی سخت‌ترین متون را به حد متنی شیرین و خواندنی می‌رساند. مقدمه‌های مشروح و مفصل او هم نشان می‌داد که کتاب را به عمد انتخاب کرده برای ترجمه.امروز هفده سال از خاموشی شاملو می‌گذرد. اما خاموش نشده است. هنوز آثارش در تیراژ وسیع منتشر می‌شود و در همین عرصه‌ای که همه از نبود خواننده می‌نالند آثار شاملو را مثل ورق زر می‌خرند و می برند. این اقبال را شاملو از جایی یافته بود که زبان مردم را می‌دانست. تا زمانی که زبان فارسی زنده است مردم با زبان شاملو عاشق می شوند و یا زبان او می‌نالند و سلاخی را تصویر می‌کنند که به قناری کوچکی دلباخته است.


iconادامه مطلب

سایر صفحات سایت

Copyright © 2013 _ Design by : MrJEY