در این مطلب فایل مطالب شصت و دومین شماره ماهنامه آزما را برای شما مخاطبین گرامی ماهنامه قرار دادهایم
مطالب شصت و دومین شماره ماهنامه آزما
- ببر سفید کابوس یک رویا
- برررسی شیوه های روایت در کتاب تی صفر
- پایان ظلمت
- پرلودها
- جاز فریادی از ژرفای شادمانی و رنج
- جامعه باز و جامعه ی بسته
- سیم های خاردار
- شعر خودمان
- طنز طغیانی است علیه یاوه گی جهان
- عشق همه چیز را دگرگون می کند
- مثل گربه، کنار شومینه
- مجله ادبی پارس
- منتقد سینمایی به چه درد می خورد
- نقد ارزش گریز و ارزش ستیزی نقد
- نگرشی به شعر مدرن هرمس و زبان مرغ ها
گفتگو با حورا یاوری در شماره شصت و دوم ماهنامه آزما
بخشی از مطلب داستان نويسي مدرن ايران نيازي به پدر ندارد در گفتوگو با حورا یاوری که در ماهنامه آزما شماره شصت و دوم منتشر شده است. را در زیر میخوانیم:
دكتر حورا ياوري در عرصه ادبيات ايران و براي علاقمندان و مخاطبان جدي مباحث ادبي و فرهنگي نامي آشناست. ياوري ساكن آمريكاست و ويراستار دانشنامه بزرگ فارسي كه به كمك دانشگاه كلمبيا تهيه ميشود. اما هر سال سفري به ايران دارد و در طي اين سفرها مدام از سوی مجامع ادبي و افراد علاقمند براي گفتگو و سخنراني دعوت ميشود و هر بار نيز در اين سخنرانيها و گفتگوها چهرهاي جديد از نحوه نگاهي متفاوت، حرفهاي و آكادميك به مقوله ادبيات و فرهنگ را نشان ميدهدو همين نوع نگاه نيز شايد او را ياري ميكند كه بي طرفانه و عالمانه بخواهد و بداند و سخن بگويد.
درباره یاوری
ياوري متولد اراك است اما در تهران بزرگ شده و فارغ التحصيل زبان انگليسي از دانشگاه تهران است او در سال ۱۳۴۶ فوق ليسانس روانشناسي را گرفته در سالهاي بعد از انقلاب موفق به دريافت دكتراي روانشناسي اجتماعي از سوربن پاريس شده است و تخصص حرفهاي او به دليل علاقهاش به ادبيات و روانشناسي، «روانشناسي ادبيات» است و اين تخصص در كتاب «زندگي در آيينه» كه مجموعه مقالاتي در زمينههاي روانشناسي اجتماعي و فرهنگي است به خوبي نمايان است بهار امسال نيز به روال معمول دكتر ياوري سفري به ايران داشت، كه مشتاق بودم گفتگويي با او انجام بدهم اما مشغله بسيار او و كوتاه بودن زمان سفر باعث شد كه گفتگو به فرصتي ديگر و احتمالاً به هنگام سفر ديگري كه اوايل پاييز به ايران خواهد داشت موكول شود.
اما متن سخنراني و گفت و شنود او در جلسه پرسش و پاسخ با دانشجويان دانشگاه هنر (دانشكده تئاتر) به لطف دوست عزيز دكتر فريندخت زاهدي در اختيار مجله قرار گرفت كه خواندن پاسخها و تحليلهاي دكتر ياوري در پاسخ به پرسشهاي مطرح شده در مورد ادبيات معاصر ايراني ارزشمند است.
چرا داستان نويسي و داستان نويس ايراني با جامعه جهاني ارتباط برقرار نميكند.
در حالي كه از كشورهاي آفريقايي، هند و ساير كشورهاي شرقي آثاري در سراسر دنيا مطرح ميشود و خود ما هم در ايران از آن استقبال ميكنيم. به نظر شما دليل اين كه آثار داستاني ايران در جهان مطرح نميشود چيست؟
ياوري: من با اين پرسش خيلي روبرو شدهام و در محافل مختلف درباره اين موانع جهاني شدن ميشنوم و همه ميپرسند كه آيا اين امكان براي نويسندهگان ايراني وجود دارد كه آثارشان در كنار آثار «ماركز» يا «هسه» يا ديگراني كه ما ميشناسيم قرار بگيرد و مردم ديگري از فرهنگهاي ديگر اين آثار را بخوانند. دلايل متعددي هست. اول از همه اين كه تعداد گويندهگان به تکلم کنندگان زبان فارسي عامل مهمي است. اگر ما اين تعداد را در كل كشورهاي جهان در نظر بگيريم ميبينيم كه درصد بسيار كمي را تشكيل ميدهند. و همين مسئله خود به خود به عنوان يك عامل مؤثر بايد در نظر گرفته شود.
مسئله بعدي اهميت كلي كشورهاي فارسي زبان در عرصه معادلات بين المللي است مثلاً شما ميبينيد در مقطعي كه نفت كشورهاي عربي مطرح ميشود و بسياري از شركتها براي گرفتن امتيازات مختلف راه ميافتند و به سمت اين كشورها ميآيند و كشورهايي با سابقه بيش از ۱۶۰ سال در اين زمينه هستند، كه به شدت نسبت به خواندن زبانهاي عربي و فارسي و شناخت فرهنگ ايراني و فارسي در اين كشورها گرايش وجود دارد.
ادامه
وقتي اين علايق به وجود آمد دانشجو ها بايد براي كارهاي درسيشان با ادبيات كهن ايران بعد هم ادبيات معاصر ايران آشنا بشوند و شروع ميكنند به ترجمه اين آثار و اين آثار ترجمه ميشود. بسياري از آثار نسل اول نويسندهگان ادبيات داستاني مثل هدايت، چوبك، گلشيري و … به زبانهاي خارجي ترجمه شده و اما اين كه يك اثر داستاني فارسي توانسته باشد به اندازه يك اثري از مثلاً «بالزاك» به زبانهاي خارجي خواننده داشته باشد، خير اين طور نيست، جدا از همه اين عواملي كه گفتم ادبيات كهن ايران است كه فرهيختهگان جهان با آن آشناترند مثل حافظ و سعدي و عطار و … نامهايي هستند شناخته شده براي همه افراد فرهيخته در بسياري از كشورهاي جهان مثل «ديك ديويس» كه مترجم منطق الطير عطار است. كتابش را يك شركت انتشاراتي تجارتي بزرگ آمريكايي منتشر ميكند، و اين كتاب به صورت جيبي هم منتشر شده و فروش بسيار هم دارد.
دكتر زاهدي: ميخواهم نظرتان را در مورد ادبيات سه دهه اخير و به خصوص شعر ايران بدانم.
ياوري: وقتي به اين سه دهه اخير نگاه ميكنيم يكي از مشخصات بسيار بارز آن تعداد زياد نويسندهگان خانم است كه حضورشان در صحنه داستان نويسي تحولاتي را به وجود آورده كه مهمترين آن ها شايد وارد شدن فضاي خانه به فضاي داستاني معاصر است و تحولاتي كه درون خانه صورت ميگيرد به عنوان نموداري از تحولات بزرگتري كه در خانه بزرگتري كه سرزمين ماست اتفاق ميافتد، مثلاً در «طوبي و معناي شب» شهر نوش پارسي پور همه حوادث درون يك خانه ميگذرد اگر شهريور ۱۳۲۰ در ايران اتفاق ميافتد و نيروهاي سياسي كه گرايشهاي شخصي دارند در صحنه اجتماع ديده ميشوند، اينها به صورت مستأجر وارد خانه طوبي ميشوند يا در مراحل بعد، بعد از انقلاب اسلامي، شما آدمهايي را در خانه طوبي ميبينيد كه كلاً زمينه مذهبي معتقدي دارند و آثار اين اعتقاد در تحولاتي كه در خانه طوبي اتفاق ميافتد ديده ميشود.
ادامه پاسخ
«زويا پيرزاد» يا «طاهره علوي» و … و به اين ترتيب نقش بارز و مشخص نويسندهگان زن را به وضوح در ادبيات معاصر ميتوان ديد، و من گمان ميكنم كه در خيلي از مواقع نامهاي شناخته شده تري به نسبت خيلي از نويسندهگان مرد هستند. يكي ديگر ويژهگيهاي ادبيات اين سه دهه مدرن شدن ساختار روايت است.
به اين معني كه داستانهاي سنتي اگر از يك روزي شروع ميشوند و مسيري را طي ميكنند و ما با قهرمانان در طول زندگيشان آشنا ميشويم. داستان يك اوجي دارد و بعد هم به انتهايي ميرسد كه مشخص است و از نظر زماني قابل پي گيري است. در بسياري از داستانهاي معاصر خط روايت ميشكند و همان طور كه در بوف كور ميبينيم شخصيتهاي داستاني جا به جا ميشوند. داستانهاي آقاي «حميد ياوري» (كه هيچ نسبتي با من ندارد) ولي من چون براي جايزه گلشيري جزو هيئت داوران بودم توفيق خواندن كتابش را پيدا كردم.
نحوه مطالعه متن کامل شصت و دومین شماره ماهنامه آزما
با کلیک بر روی سایر مطالب آزما مقاله مورد نظر خود را دانلود کرده و آن را مطالعه کنید.