معرفی نامزدهای نهایی مهم‌ترین جایزه ادبی کانادا
بازديد : iconدسته: گزارش

پنج نویسنده به مرحله نهایی جایزه ۱۰۰ هزار دلاری «گیلر» کانادا که از گران‌ترین جایزه‌های ادبی دنیا محسوب می‌شود، راه پیدا کردند.

به گزارش ایسنا، «سی.بی.سی» نوشت: جایزه ادبی «گیلر» که هرساله با حمایت «اسکاتیا بانک» برگزار می‌شود، اسامی پنج نامزد نهایی این دوره‌اش را اعلام کرد.

«گیلر» که مهم‌ترین جایزه ادبیات داستانی کانادا محسوب می‌شود، پنج اثر برگزیده را از میان ۱۲ نامزد اولیه و ۱۱۲ کتاب ارسالی انتخاب کرده و روز ۲۰ نوامبر نام برنده نهایی را اعلام خواهد کرد.

«ایدن رابینسون» که سال ۲۰۰۰ نامزد نهایی این جایزه شده بود، این‌بار با کتاب «پسر یک شعبده‌باز» وارد مرحله نهایی این رقابت ادبی شده است. «مایکل ردهیل» سال ۲۰۰۱ به فهرست فینالیست‌ها راه یافته بود و در این دوره برای نگارش «میدان بولو» نامزد نهایی شده است. «راشل کاسک» هم از نامزدهای نهایی سال ۲۰۱۵ بوده و این‌بار برای «ترانزیت» برگزیده شده است.

«میشل وینترز» و «اد اولوگلین» به ترتیب با رمان‌های «من یک کامیونم» ‌و «خیالات زمستان»، دو نویسنده‌ای هستند که برای اولین‌بار وارد گردونه این رقابت‌ها شده‌ و به فهرست نامزدهای نهایی راه پیدا کرده‌اند.

جایزه «گیلر» که هرساله با حمایت «اسکاتیا بانک» برگزار می‌شود، طی دو دهه اخیر به یکی از مهم‌ترین جوایز آمریکای شمالی تبدیل شده است. امسال اولین دوره‌ای است که این جایزه بدون حضور «جک رابینوویچ» ـ بنیان‌گذار فقید این رویداد فرهنگی ـ برپا می‌شود. «رابینوویچ» اوایل سال جاری میلادی در سن ۸۷ سالگی درگذشت.

نام برنده نهایی روز ۲۰ نوامبر ۲۰۱۷ طی مراسمی در تورنتو با مجری‌گری «مری والش» کمدین اعلام می‌شود. برنده جایزه «گیلر» جایزه‌ای ۱۰۰ هزار دلاری دریافت می‌کند و به هر یک از نامزدهای نهایی مبلغی ۱۰ هزار دلاری اعطا خواهد شد.

این جایزه‌ کانادایی در سال ۱۹۹۴ توسط «جک رابینودیچ»، تاجر اهل تورنتو، برای بزرگداشت نام همسرش «دوریس گیلر»، ویراستار و روزنامه‌نگار، راه‌اندازی شد و هرساله به بهترین رمان و یا مجموعه داستان‌ کوتاه کانادایی تعلق می‌گیرد که به زبان انگلیسی در سرتاسر این کشور منتشر شده باشد.

هدف از راه‌اندازی این جایزه‌ ادبی، توجه بیش‌تر به ادبیات کانادا بود. این جایزه در سال ۲۰۰۵ از سوی «اسکاتیا بانک» مورد حمایت توأمان قرار گرفت. از چهره‌های سرشناسی که پیش‌تر جایزه «گیلر» را از آن خود کرده‌اند، می‌توان به «مارگارت اتوود»، «اسی ادوگیان»، «آلیس مونرو» و «مایکل اونداجی» اشاره کرد.


iconادامه مطلب

ما به کلیشه ها عادت کردیم
بازديد : iconدسته: ادبیات

گفت و گو با دکتر مهری بهفر

ص۱۹ تا ۲۴، شماره ۱۲۴، مهر ۹۶

دکتر مهري بهفر سال‌هاست که کار سترگ شرح تک‌تک ابيات شاهنامه را وجهه‌ي همت خود قرار داده. کاري نيازمند سعي و از خودگذشتگي و توان علمي بالا که به خوبي از پس آن برآمده تا حدي که تحسين و تاييد بزرگان و استادان ادبيات کشور را نيز برانگيخته و همين نکته شايد باعث شد که با او به‌عنوان بانويي جوان و فرهيخته روزهاي سال‌هاي جواني را صرف معنا کردن بيت‌بيت ميراث فردوسي کرده به گفت‌وگو بنشينيم.


iconادامه مطلب

جنگ بر سر پانصد تابلوی نقاشی رئيس فرهنگستان هنر: آغداش تو را سنه‌نه!
بازديد : iconدسته: گزارش ها

ميراث رئيس فرهنگستان هنر،

 ادبيات ويژهاي که در تاريخ خواهد ماند

مریم خورسند

ص۱۶ تا ۱۸، شاره ۱۲۴، مه ۹۶

پاي خيلي‌ها در ميان است. از آيين آغداشلو بگير تا مهدي پاکدل هنرمند تئاتر. از بانک پاسارگاد تا شرکت پارس آريان از علي معلم دامغاني رئيس فرهنگستان هنر، تا سميع آذر رئيس اسبق موزه هنرهاي معاصر. جنگ تمام عيار بر سر دنياي رنگ و قصه نيرنگ! و پانصد تابلو نقاشي که در تالاري از فرهنگستان هنر است و رئيس فرهنگستان علي معلم دامغاني بعد از سالياني که رياست اين فرهنگستان را به عهده دارد آن‌ها را به موضوع جدلي سنگين بدل کرده است.


iconادامه مطلب

در تعامل اهل اندیشه با رسانه ها ممکن است گفت و گو با احمد مسجد جامعی
بازديد : iconدسته: گفت و گو

ص۱۰ تا ۱۲، شماره ۱۲۴، مهر۹۶

مصاحبه هوشنگ اعلم با احمد مسجدجامعی، شماره ۱۲۴ ازما : در دو، سه سال اخير شرايط اجتماعي به شدت تغيير کرده است. تغييري که از چند سالي پيشتر آغاز شده بود و سرچشمه‌اش در آن سوي مرزها بود اما خيلي‌ها نخواستند باور کنند و اين حقيقت را بپذيرند. که تغييراتي اجتناب‌پذير سيل‌گونه در راه است و هيچ سد و مانع و مقاومتي را برنمي‌تابد و هنوز هم برخي به اين باور نرسيده‌اند. اين تغييرات بي‌ترديد بر شرايط فرهنگي جامعه اثري انکارناپذير داشته است امروز عرصه‌ي اطلاع‌رساني چنان گسترده شده است که ديگر مفاهيم واژه‌هايي مثل سانسور و مميزي مضحک به نظر مي‌رسد با اين همه اصحاب فرهنگ و رسانه‌ها هنوز در تنگنا هستند و انگار اراده‌اي در کار است تا عرصه از سوي ديگري برايشان تنگ شود و اميدها به نهادهاي متولي امر فرهنگ چندان به بار ننشيند. به همين دليل بد نديديم نگاهي هرچند اجمالي داشته باشيم به تاريخ مطبوعات ايران و بايد و نبايدهاي آن که مهم‌ترين نقش را  در فرهنگ جامعه داشته‌اند و هرچند که در اين مجال فرصت پرداختن به همه گذشته و راه آمده نيست اما به اشارتي شايد، بتوان شرايط امروز و نقش متوليان فرهنگي و مهم‌تر از همه وزارت ارشاد را در چگونگي درک اين تغييرات و راه آينده‌ ديد به همين دليل بنا را بر گفتگويي با احمد مسجد جامعي وزير ارشاد دولت اصلاحات که مردي فرهنگي و فرهيخته است گذاشتيم و بعد…. با هم بخوانيم.


iconادامه مطلب

رسانه‌ها، «شر لازم» یا «خیر» مغفول؟
بازديد : iconدسته: دسته‌بندی نشده

روشنفکران وطني فقط ميخواهند و دولتها اغلب از اين خواستهها سرآسيمه ميشوند. اين اصل در مورد اهالي رسانه هم جاري بوده است. دولتها اين خصلت اهالي فکر را خوب شناختهاند.


iconادامه مطلب

حال مطبوعات خوش نیست! باور کنید
بازديد : iconدسته: یادداشت ها

یادداشت سردبیر، ص۶ و۷، شماره ۱۲۴، مهر ۹۷

حال مطبوعات خوش نيست. هيچ‌وقت خوش نبوده است و حالا ناخوش‌تر از هميشه است و اين همان حکايت سال به سال است و دريغ‌هاي تکرار شونده در طول تاريخ و در همه‌ي امور و به همين دليل است که در ذهن جمعي جامعه آينده تاريک‌تر از گذشته به نظر مي‌رسد و دل بستن به ديروز نتيجه بيم از فرداست و نااميدي جمعي نسبت به آينده‌اي که طلايه‌اش امروز است.


iconادامه مطلب

وضعیت مزار حسین منزوی یکی از ستون های شعر معاصر ایران
بازديد : iconدسته: گزارش

«می‌خواستم این عکس را نگذارم. دلم نیامد. مزارِ یکی از ستون‌های شعر معاصر ایران… مزارِ آبروی شعر معاصرِ ایران…این وضعیتِ مزارِ #حسین-منزوی ست. چقدر خاک و غبار و جای کفش روی سنگ نشسته بود… روی شعر…
.
نام من عشق است آیا می‌شناسیدم؟
خیر جناب منزوی…»
.
عکس: زنجان، معین دهاز

توجه به مفهوم و معنای عشق در ترانه‌های منزوی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و آن‌گونه که خودش می‌گوید عشق هویت اصلی آثارش را تشکیل می‌دهد. پس از انقلاب منزوی در سال ابتدایی انتشار مجله‌ی سروش با آن هم‌کاری داشت. آن‌چه منزوی را بر سر زبان‌ها انداخت و او را به عنوان شاعری توانا تثبیت کرد «غزل‌»سرایی منحصر به فرد او است. او معتقد بود «دهه‌ای که متعلق به هم‌نسلان من است، دهه‌ی رستاخیز و به پا خاستن مجدد غزل است» و در این تجدید حیات غزل به جرات می‌توان گفت که منزوی یکی از احیاگران جدی است. منوچهر آتشی، شاعر در مورد حسین منزوی چنین می‌گوید: «حسین منزوی به نوعی بنیان‌گذار شیوه دیگری از تغزل بود. او تغزلی بدیع و چشمگیر در غزل داشت و به همین دلیل نام او در ردیف غزل‌سرایان خوب ما باقی می‌ماند.


iconادامه مطلب

ادبیات، کشف جز تازه ای از هستی / آتوسا احمد پناهی
بازديد : iconدسته: گزارش

سارتر، کوندرا، بارت…
ادبيات نحوهاي از انديشيدن است؛ در آشوبِ محض متولد ميشود و درون آشوب نظمي خلق ميکند (کائوسموس). رمان شاخهي (مهم) آن، اگر به قول فرانسويان در تداول عام «ادبيات»۱ نباشد، عرصهاي خواهد بود که در آن عمل انديشيدن اتفاق ميافتد. نويسنده کسي است که شئ ميآفريند، همانگونه که سارتر ميگويد؛ (اگرچه سارتر نويسنده را از شاعر متمايز ميکند، او را متعهد ميداند و موکدا تعهدش را به او گوشزد ميکند که بداند چرا، براي چه و براي که مينويسد…) مبناي نوشتن نفي است. نويسنده براي تبديل شدن به آنچه نيست آنچه را که هست نفي ميکند؛ ماده ي اوليه به چيزي غير از خود تبديل ميشود: آفرينش به وجود ميآيد. نفيِ خود و نفيِ شئ توامان اتفاق ميافتد. بدين ترتيب (به تعبير موريس بلانشو) نوشتن عبارت از قتل و کشتن شئ و تبديل کردن آن به کلمه خواهد بود. اما بنيادِ اين نفي چيست؟ آفرينش در آگاهيِ بيمن و خودانگيختگيِ محض پديد ميآيد. سوژهي گمشده در متن خود را مضمحل ميکند، همچون عنکبوتي که خود به همراه ترشحات سازندهي تارهايش از بين ميرود.۲ جايي که کلمات به تعبير سارتر اهلي بودنِ خود را از دست ميدهند و ديگر به «کار» نميآيند، همه امکانها ناممکن ميشود. زبان ديگر نه دلالت ميکند، نه کار؛ بلکه بيکار ميشود.

دلالت نشانه ها
همانطور که پيشتر گفته شد، سارتر تکليف ادبيات (نثر) را از شعر جدا ميداند: «غرض از نثر سودمندي است، وسيلهاي که براي نيل به غايتي که بيرون از آن است به کار ميرود.» کلمات نزد کسي که آن را به «کار» ميبرد ادامه اعضاي بدن و امتداد حواس اوست. در حالي که غايت مطلوب شعر «حرکت» است نه «نيل به مقصد». و زبان براي آن هدف است، نه وسيله. سارتر از فريادِ برخاسته به «نشانه»ي درد سخن ميگويد و آوازي که از روي درد خوانده مي شود؛ در آوازِ دردمندانه هم درد (نشانه) هست و هم چيز ديگري سواي درد (شئ). عواطف انسان اگر هم مايه آفرينش اثر ادبي باشند، در اثر مستحيل ميشوند، هويت خود را از دست ميدهند و تبديل به شئ ميشوند: عواطفِ شئشده. «در حالي که نويسنده با دلالتها و نشانهها سروکار دارد.»
شاعران نام نميبرند. زيرا هربار که ما از اشيا نام ميبريم، نام را فداي شئ ميکنيم. شاعران نه سخن ميگويند و نه سکوت ميکنند. شايد بهتر است بگوييم شعر عرصهي بيعملي است و شاعر کسي که بيعملي را برميگزيند و انجام ميدهد! جذبهي شاعرانه در جايي است که عمل متوقف و رابطه علت و معلولي منتفي ميشود. شاعر بيرونِ عليت قرار دارد.
اعمال روزمرهي ما وسيلهاي براي رسيدن به هدف هستند. من راه ميروم تا به محل کارم برسم. دستم را دراز ميکنم تا ليوان را بردارم. طي طريق من و حرکت دستم وسيلههايي براي رسيدن به هدف (رسيدن/ برداشتن) هستند. شعر اما از نظر سارتر اين نسبت را معکوس ميکند. «جهان و اشيا اهميت خود را از دست ميدهند و فقط بهانهي عمل قرار ميگيرند. در نتيجه عمل، خود، غايتِ خود ميشود. عمل از هدف دور و هدف محو ميشود. عمل به صورت رقص درميآيد. شعر رقصيدن است و نثر راه رفتن. راه رفتن به سوي مقصدي؛ حال آنکه رقص مقصدي ندارد. هدفِ رقص خودِ رقص است.» زبان در شعر، هدفِ در خود است.
«شرط لازم انديشه گسست است؛» گسست از پناهگاههاي بيآزار. پناه بردن به «هويت هاي ازپيشموجود» و فرورفتن در «هويتهاي مولار»، انديشيدن و به تبع آن آفريدن را ناممکن ميکند. هستند کساني که بر خلاف سارتر حائلي ميان شعر و ادبيات (رمان،…) نميکشند. و از جمله آنها نويسنده و متفکر چک، ميلان کوندرا. کوندرا از شعري سخن ميگويد که رمان ناميده ميشود! او بر «استقلال اساسي» ادبيات تاکيد ميکند. و منظور از استقلال اساسي عدم هرگونه پايبندي و تعهد شاعراست. حقيقتِ ازپيشانگاشتهشدهاي وجود ندارد و «شاعر اگر به حقيقتي غير از آنچه کشف کردني (شعر) است بپردازد، شاعري دروغين خواهد بود.» نبايد در حين نوشتن به صدايي غير از «خرد رمان» گوش داد؛ آگاهيِ فرارفته از اژلاست۳هاو هويتهاي پيشساخته و آگاهيِ بدون من و خودانگيخته شايد خاستگاه آفرينش آثار بزرگي باشد که به قول کوندرا کمي هوشمندتر از نويسندگان خويشاند.
ادبيات جاي يقينهاي ايدئولوژيک نيست. به تعبير کوندرا براي «کيچ»نشدن بايد عليه خوشايند بودن همگاني و به خدمت زيباييشناسيهاي رسانهاي درآمدن، کليشهاي و باب روز بودن و در برابر همگي اژلاستها مقاومت کرد. «سپاهيان اژلاستها در کمين نشستهاند.» و «درست درهمين دوران جنگِ اعلامنشده و مستمر است» که کوندرا بر آن ميشود تا جز درباره ي رمان سخن نگويد.
ادبيات يعني کشف جزء تازهاي از هستي، نه گفتن آن چه قبلا گفته شده و يا بدتر: تاييد آن. و آنگونه که کوندرا به نقل از هرمان بروخ ميگويد: شناخت يگانه رسالتِ اخلاقيِ رمان است.


iconادامه مطلب

نگاهی به سینماهای متروکه در تهران
بازديد : iconدسته: گزارش


شاید ایران از مورد کشورهایی باشد که تعداد سینماهای متروکه اش کمتر از سینماهای دایر و مشغول به کار نیست. سینماهایی که سال‌هاست متروکه مانده‌اند و تعداد آنها به بیش از صدتا میرسد این سینماها سال‌هاست به دلایل مختلف بی‌حاصل و بدون کاربرد مانده‌اند. و در میان این سینماهایی متروکه هستند که به دست معماران برجسته ساخته شده اند اما از این جهت هم توجهی به آنها نمیشود
سینمایی که داروخانه شد
سینمای “رادیو سیتی” اوایل انقلاب سال ۵۷ به آتش کشیده شد. این سینما به دست حیدر قلی‌خان غیایی‌شاملو (۱۳۶۴ – ۱۳۰۱) ساخته شد که یکی از پیشگامان معماری نوین ایران است. او در سال ۱۹۴۷ میلادی از دانشگاه تهران در رشته معماری فارغ‌التحصیل شد و در سال ۱۹۵۲ گواهی (DPLG) خود را از مدرسه هنرهای زیبای پاریس (بوزار) دریافت کرد. او در همین سال برنده جایزه «Prix de Vienne» شد. غیابی شاملو به‌عنوان استاد در دانشگاه تهران به تدریس معماری پرداخت و چند نسل از معماران را آموزش داد. غیایی طراح دو سینمای مهم پایتخت هم بوده است. سینما رادیو سیتی که طراحی نمای ورودی آن به سبک «گوگی» و ترکیبی از هنر و معماری است انجام شده است. اساس این طراحی طبق اصول مدرنیته و تعادل بین فرم‌های منحنی و مستقیم بود. چراغ‌های نئون قرمز رنگی با شکل‌های هندسی عجیب بر روی نما نصب شده بودند و شب‌ها به‌صورت خیره‌کننده‌ای روشن می‌شدند تا جلوه‌ای مدرن به سینما بدهند و دیگر، سینما مولن‌روژ که اکنون موسوم به سینما سروش است.

سینما مهتاب
سینما شهر قشنگ از سینماهای قدیمی تهران بود. این سینما در خیابان ولیعصر، پایین تر از خیابان جمهوری واقع شده است. این سینما به دلیل تغییر بافت این منطقه بی‌رونق شد و در ردیف سینماهای زیان ده قرار گرفت و از سال ۱۳۸۷ تعطیل شد. نام این سینما قبل از انقلاب مهتاب بود.
سینما کریستال
سینما کریستال از سینماهای قدیمی تهران بود که در تاریخ ۳ خرداد ۱۳۲۴ تأسیس شد. این سینما با دو سالن به گنجایش کلی ۶۶۰ نفر از جمله سینماهای ممتاز تهران بود و به اکران فیلم‌های هنری شهرت داشت. این سینما که در خیابان لاله‌زار قرار دارد در حال حاضر تعطیل شده است.
سینما اروپا
سینما اروپا از سینماهای قدیمی تهران می باشد. این سینما در سال ۱۳۴۷ با نمایش فیلم جاده زرین سمرقند افتتاح شد. این سینما دارای ۱۴۰۰ صندلی، سه بالکن و دو دستگاه نمایش ۷۰ ۷۰ میلیمتری بود.
این سینما که در خیابان جمهوری ، قبل از میدان بهارستان قرار دارد که در ۸ اسفند ماه ۱۳۹۰ طعمه حریق شد و پس از آن تعطیل گردید.
سینما آسیا
سینما آسیا هم از سینماهای قدیمی تهران است. این سینما که تعطیل و نیمه‌مخروبه شده است در تقاطع خیابان ولیعصر با خیابان جمهوری قرار دارد. سینما آسیا در سال ۱۳۳۷ توسط «امرلال هندوجا»، «نارانداس بگواندلاس» ساخته و مورد بهره‌برداری قرار گرفت. این سینما که جزو اولین سینماهای تهران است با ۹۶۲ صندلی کار خود را آغاز کرد. طراح سینما آسیا هوشنگ سیحون بود. این سینما حدود پنجاه سال فیلم‌های سینمای ایران را نمایش داد.
سینما متروپل، سینما دیانا
سینما متروپل در سال ۱۳۲۵ با اکران فیلم «نگهبان مبارز» فعالیتش را در ابتدای خیابان لاله‌زار نو تهران آغاز کرد. معمار این بنا وارطان هوانسیان بود که پیش از آن معماری ساختمان‌هایی چون هتل دربند تهران، سینما دیانا، ساختمان مرکزی بانک سپه در تهران و… را انجام داده بود. این سینما که یکی از معروف‌ترین سینماهای تهران بود در سال ۱۳۸۷ تعطیل شد. سینما دیانا دیگر اثر هوانسیان که امروز کماکان با نام سینما سپیده فعالیت می‌کند، در سال ۱۳۲۲ تاسیس شد. هوانسیان پس از مهاجرت به تهران و تدریس در مدارس ارمنیان، برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت. او از «مدرسه مخصوص معماری» پاریس فارغ‌التحصیل شد و در بازسازی خرابی‌های جنگ در این شهر شرکت داشت. در ابتدا رشته نقاشی را انتخاب کرد، اما به توصیه اطرافیان آن را رها کرد و معماری خواند. به دلیل استعدادش در این رشته موفق شد تجربیات ارزشمندی را نزد هانری سواژ (معمار برجسته فرانسوی) کسب کند. هوانسیان از نخستین کسانی بود که در برابر معماری سنتی ایستاد و معتقد بود باید دست از تقلید گذشتگان برداشت و به معماری مدرن روی آورد. او از پیشروترین معماران ایرانی در دهه‌های ۲۰ و ۳۰ شمسی بود.
سینما های ونوس، رکس، خورشیدنو، فردوسی، البرز، مایاک،مرجان، تابان، فاروس، رودکی، شهرزاد و … از جمله سینماهای متروکه تهران هستند.


iconادامه مطلب

فراخوانی ویستا برای دومین جایزه ۳۰ میلیون تومانی هنر معاصر “ویستا”
بازديد : iconدسته: گزارش

دومین “جایزه ۳۰ میلیون تومانی هنر معاصر ویستا” با تاکید بر اهمیت ایده هنری فراخوان داد.
به گزارش هنرآنلاین ، دومین “جایزه ۳۰ میلیون تومانی هنر معاصر ویستا” با تاکید بر اهمیت ایده هنری فراخوان داد.
در متن این فراخوان آمده است:”ویسـتـا به معنـی اندیشـه” اسـت.از این رو گــــالری ویستــــا همچـون سال گـذشته در دومین دوره جــایزه ویستــا بر اساس ارزشیابی و فکـر ایده های معاصر هنری مـی کـوشد تـا شرایطی برای معرفی و اجـرای طــرح بـرتـر فراهـم آورد. همچـون دوره پیشین آنچه مـورد تـوجه شورای برگـزاری است بها دادن به ایده هایی است کـه بدان سبب هنرمندان می کوشند تا طراحی نو تدوین و تالیف کـنند و در قالب پروپوزال های ارائه شده قادرند تا به معرفی و دفاع از طـرح پیشنهـادی خود بپــردازند. لـذا مـجموعـه ای از معیـارهـا هـمچـون تازگـی طرح ها، معاصر بودن، اجرایی بودن، ارزش های تئوریـک زیباشناسانه، چالش بر انگـیزی آثار از لحاظ زیبایی شناختـی و محتوایـی، در کـنار گـویا بودن پـروپوزال ها و تنـاسب ایـده و راهکـارهای اجرایی پیش بینی شده مورد ارزیابی قرار خواهند گرفت.
بر اساس اعلام دبیرخانه دومین جایزه ویستا، دریافـت پـروپـوزال ها و مدارک از یکــم تـا سـی ام مهـرمـاه ۱۳۹۶خواهد بود و مطابق زمان بندی سی ام آبان ماه سال جاری
لیـست منتخبیـن ( لیست کـوتاه)، پانزدهم تا بیـست و پنجم دی ماه ۱۳۹۶ نمایشگـاه منتخبین در گـالری ویستا و بیست و یکـم دی مـاه ۱۳۹۶ مـراسم اهـدای جوایـز و مـعرفـی طـرح بـرتر خواهد بود.
شورای برگزاری مقرراتی در خصوص نحوه تدوین و ارسال پروپوزال ها تعیین کرده اند که علاقمندان می توانند به آدرس: www.vistaart.galleryfa/vista-prize/v1396 مراجعه کنند.”
در نخستین جایزه هنر ویستا، از میان ۱۵۰ طرح رسیده بعد از دو مرحله داوری، هفت طرح‌ به فهرست نهایی رسیدند و در انتها، یکشنبه هشتم اسفندماه ۹۵ در تالار فرخی یزدی باغ موزه قصر، محمد رضا عرب خزائلی نخستین جایزه هنر معاصر ویستا را از آن خود کرد.


iconادامه مطلب

سایر صفحات سایت

Copyright © 2013 _ Design by : MrJEY