ادبیات کودک در تله ناشران رانتی
بازديد : iconدسته: گزارش,گزارش ها

میزگرد:حدادیان، مینا؛ اقبال زاده، شهرام؛ نیلی، زهره؛ اعلم، هوشنگ؛

اردیبهشت ۱۳۹۷ – شماره ۱۲۸ (۶ صفحه_ از ۳۶ تا ۴۱)

ادبیات کودک در تله ناشران رانتی

مينا حداديان نويسنده کتاب کودک و کارشناس کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان است و شهرام اقبالزاده از نويسندگان و منتقدان باسابقه و پيشکسوت عرصه ادبيات کودک و نوجوان و زهره نيلي هم خبرنگار حوزه ادبيات کودک و نوجوان است حضور اين سه نفر در يک ميزگرد فرصتي مغتنم بود براي بررسي وضعيت ادبيات کودک و نوجوان در سالهاي اخير.


iconادامه مطلب

از برشت تا شلیته اقدسالسلطنه
بازديد : iconدسته: مقاله ها

نگاهی به رواج زن‌پوشی روی صحنه تئاتر

نویسنده: عرفی نژاد، شقایق؛

اردیبهشت ۱۳۹۷- شماره ۱۲۸ (۲ صفحه_ از ۳۰ تا ۳۱)

از برشت تا شلیته اقدسالسلطنه

 اسفند گذشته و فروردين امسال صحنه‌هاي تئاتر پر بود از رَنگ و رِنگ و رقص و آواز و مردان زن‌پوش که با آرايش‌هاي غليظ و تکه‌هاي غريب تماشاگرانشان را مي‌خنداندند! به جز تالار سنگلج که ذاتش نمايش کارهاي سنتي ايراني است و فروردين ماه نمايش «جعفرخان از فرنگ برگشته» نوشته‌ي حسن مقدم و کار رحمت اميني در آن روي صحنه رفت، در سالن‌هاي ديگر هم کارهاي ايراني و سنتي اجرا شد.


iconادامه مطلب

من جلوی خانه خودم را جارو میکنم
بازديد : iconدسته: گفت و گو

مصاحبه شوند: زاهد، صدرالدین؛ مصاحبه کننده: آزما؛

اردیبهشت ۱۳۹۷: شماره ۱۲۸ (۴ صفحه- از ۲۶ تا ۲۹)

من جلوی خانه خودم را جارو میکنم

صدرالدين زاهد پاييز ۹۶ از فرانسه به ايران بازگشت. مسوولان تئاتر کشور به او قول چند اجرا و چند کارگاه آموزشي دادند. زمستان ۹۶ نمايش «افسانهي ببر» را اجرا کرد. اين روزها هم در تدارک نمايش ديگري است. با او درباره خودش، امروز و تئاتر ايران به گفتوگو نشستيم.


iconادامه مطلب

صد و بیست و هشتمین شماره نشریه آزما منتشر شد
بازديد : iconدسته: آرشیو

صد و بیست و هشتمین شماره نشریه آزما منتشر شد

صد و بیست و هشتمین شماره نشریه آزما با طرح جلدی متفاوت با همیشه منتشر شد.
شماره ۱۲۸ ماهنامه «آزما» با نگاه به افراط‌گرایی در استفاده از نظریات متفکران غربی در زمینه ادبیات گفت و گوهایی دارد با احمد آرام، محمود حسینی زاد، ناصر فکوهی و…
نگاهی به ادبیات کودکان و سرانه مطالعه کتاب در آینده از دیگر مسائلی است که در این شماره آزما به آنها پرداخته شده .

 

باید صبوری پیشه کرد

اينترنت و در دسترس قرار گرفتن انبوهي از اطلاعات از جمله امکان آموزش زباني غير از زبان مادري در عين حال که خيرهکننده و قابل تحسين است، نوعي سهلانگاري را در آنهايي که در پي کسب اطلاعات هستند نهادينه ميکند. با تکيه به معجزهي اينترنت بسياري جرأت ترجمهي متني را که اصلاً به آن تسلط ندارند، پيداميکنند به اميد اين که اگر مشکلي بود غول علاءالدين اينترنت به ياري خواهد شتافت.

  

احمد پوری در این شماره از نشریه آزما نوشته است:

ترجمه‌ي آثار ادبي جهان به ويژه رمان، در چند سال اخير در ايران سرعت گرفته و کميت بالايي پيدا کرده است. انواع رمان‌ها به ويژه رمان‌هاي غربي، يکي پس از ديگري به فارسي برگردانده شده و در ويترين کتابفروشي‌ها جا مي‌گيرند. اين در نگاه اول خبر خوبي است. چرا که آشنايي با ادبيات جهان و گشودن دريچه‌اي به دنياي فرهنگ‌هاي ديگر را بايد به فال نيک گرفت. برخلاف نظر بعضي که ادبيات را مانند کالاي خارجي و داخلي مي‌بينند و ترس از اين دارند که با ورود جنس خارجي مخاطبان سراغ اجناس ايراني نخواهند رفت، صرف روبه‌رو شدن با تجربه‌هاي جهاني در نوشتن رمان حتما غناي بيشتري به رمان وطني خواهد بخشيد و نويسنده‌ي ايراني را در معرض تجربه‌هاي رنگارنگ جهاني قرار خواهد داد. اما گاه از گوشه و کنار، اعتراضات و نگراني‌هايي هم به گوش مي‌رسد که در بيشتر آن‌ها سخن از ترجمه‌هاي شتاب‌زده ، پر از غلط، با فارسي نارسا مي‌رود. چنين نگراني‌هايي البته بيراه نيست و نياز به بررسي و طرح دارد.

اما اگر پيش از همه چيز بپذيريم که اثر خوب و ترجمه‌ي شسته‌رفته در اين هاي‌وهوي راه خود را پيدا مي‌کند و سرانجام تثبيت مي‌شود. بخشي از اين نگراني‌ها برطرف خواهد شد. من بيشتر مي‌خواهم به آن بخش از جنبه‌هاي منفي ترجمه‌هاي پريشان اشاره مي‌کنم که مي‌تواند زيان‌بار باشد هرچند که اميدي ندارم حتي با طرح آن‌ها و بالفرض تأييد آن از سوي بسياري ديگر هم کاري عملي براي کاستن از آن‌ها امکان‌پذير شود. احتمالاً مثل هميشه چاره‌اي نخواهد بود جز صبر و حوصله تا اين گرد و غبار بنشيند و شور و سوداي ترجمه به سبب عدم فروش اثرشان از سر خيلي‌ها بيافتد و حرکت ترجمه نظم و سياقي متعارف بگيرد. اينترنت و در دسترس قرار گرفتن انبوهي از اطلاعات از جمله امکان آموزش زباني غير از زبان مادري در عين حال که خيره‌کننده و قابل تحسين است، نوعي سهل‌انگاري را در آن‌هايي که در پي کسب اطلاعات هستند نهادينه مي‌کند.

 

احمد پوری در دامه این مطلب در نشریه آزما نوشته می‌گوید:

با تکيه به معجزه‌ي اينترنت بسياري جرأت ترجمه‌ي متني را که اصلاً به آن تسلط ندارند، پيدامي‌کنند به اميد اين که اگر مشکلي بود غول علاءالدين اينترنت به ياري خواهد شتافت. البته پشت چنين شوق و ذوقي دو نيروي قوي هم  سنگر گرفته است. تلاش ناشران، اغلب تازه کار، و کوشش براي تثبيت موقعيت خود با کتاب‌هاي پرفروش و جذبه‌ي نام و آوازه براي مترجمي که تازه در اين راه گام برمي‌دارد. هر دو اين انگيزه‌ها طبيعي و موجه است. اما به شرطي که برخي اصول زير پا گذاشته نشود. مثلاً ناشر صرفاً براي اين‌که در سريع‌ترين وقت ممکن کتابي را منتشر کند چشم بر ناتوانايي‌هاي مترجم نبندد. حداقل با صرف هزينه‌ايي نه چندان بالا از مشاوراني که به راحتي با ديدن نمونه‌ي کار مترجم مي‌توانند صلاحيت اورا تأييد کنند، برخوردار شود. مترجم هم در زورآزمايي براي بلند کردن سنگي که هدف گرفته، توانايي‌هاي خود را بسنجد  و با خود صادق باشد. شکي ندارم بيش از هرکس ديگري خود مترجم حوزه و ميزان توانايي‌هاي خود را مي‌شناسد.

نکته‌ي بسيار مهم ديگر، سهل گرفتن زبان مقصد از طرف مترجم است. با اين پيش فرض که اعتماد دارد زبان مادري‌اش را خوب مي‌داند و نيازي به نشان دادن وسواس در آن ندارد. اما اين نظر، غير دقيق و تا حدي اشتباه است. در اين که فارسي زبان  پيچ و خم‌هاي زبان خود را در حد بالا و ايده‌آلي مي‌داند و ناخودآگاه بهترين داور براي درست و غلط بودن آن هست شکي نيست. اما زبان جلوه و عرصه‌هاي گوناگوني دارد. توانايي صاحب يک زبان در کاربرد روزمره‌ي آن است که به‌طور ناخودآگاه در روندي مستمر و پيچيده آن را ياد گرفته است. اما وقتي کاربرد زبان در عرصه‌اي مانند ادبيات و يا عرصه‌هاي ديگر باشد، ادعاي داوري نهايي از او پذيرفته نيست و او ورزيدگي ديگري در آن عرصه لازم دارد تا  زباني شسته رفته و موجه ارائه کند.

 

ادامه مطلب (در شماره صد و بیست و هشتم نشریه آزما)

با نگاهي گذرا به اغلب ترجمه‌هايي که اين روزها  پشت سر هم به پيشخوان‌هاي کتاب‌فروشي راه پيدا مي‌کنند مي‌توان مواردي را ديد که گاه از نظر اصول ترجمه نزديک به فاجعه هستند. اخيراً مترجمي از سر لطف يکي از کتاب‌هايش را به من هديه داد. من در تلگرام از او به زبان انگليسي تشکر کردم. جواب چند خطي او به همان زباني که زبان مبدأ ترجمه‌اش بود مرا به وحشت انداخت. آگاهي بسيار ابتدايي او از اين زبان هولناک بود. با خواندن بخشي از ترجمه نارسايي‌هاي فارسي آن برايم دليل کافي يافت تا کنجکاوي‌ام جلب شود و سراغ متن اصلي کتاب بروم. اين‌جا بود که  با مواردي روبرو شدم که  مي‌توان گفت دردناک بود. کاري نمي‌شد کرد، کتاب چاپ شده بود و در دسترس همگان.  بسيار با احتياط به مترجم گفتم کاش پيش از چاپ آن را به ويراستاري سپرده بود و او جوابي دردناک‌تر داد، “ناشر آن را به ويراستار داده!”

تکرار چنين ترجمه‌هايي و آزمايش و خطاي مخاطب مدتي طول خواهد کشيد، تا ترجمه‌اي خوب جاي خود را بيابد. اکنون من و شما نام عبدالله کوثري را چون مهر تأييدي بر کتاب مي‌دانيم و در خواندن ترجمه‌ي او درنگ نمي‌کنيم. اين مثال نشان مي‌دهد که او از ميان اين گردوغبار عرصه‌ي پر ناسره جايگاه خود را يافته است. اما مي‌شود اين را هم پرسيد چه‌قدر بايد نيرو و انرژي صرف شود و چند صد درخت بريده شود تا سرانجام کتابي موجه به دست مخاطب برسد؟ ظاهراً جواب روشني وجود ندارد. بايد صبوري پيشه کرد.

 

دیگر مطالب ۱۲۸ نشریه آزما

در این شماره از نشریه آزما از کوچی نابهنگام، تا بُعد هنری یک فاجعه از  سیف‌الله صمدیان، عکاس و مستندساز و عبور از خط قرمز تعهد و اخلاق از پژمان موسوی نیز منتشر شده است.


iconادامه مطلب

فرمالیسم ادبی ما باید ایرانی باشد/ گفت و گو با احمد آرام در صد و بیست و هشتمین شماره ماهنامه آزما
بازديد : iconدسته: گزارش

واقعیت این است که نظریات فوکو و دریدا و دیگران درواقع امر توضیحی و توصیفی بود و نه تجویزی، اما در ایران این نظریات زبان‌شناختی چه‌گونه باید شعر گفت یا قصه نوشت و به همین دلیل نوعی مخاطب گریزی در ادبیات و به ویژه شعر دهه‌ی هفتاد و هشتاد به وجود آمد آیا شما این را قبول دارید ؟

معلوم است که تقلید صرف نمی‌تواند ما را به جایی برساند. در کشوری که هنوز شناخت درستی از مدرنیته نداریم و آقایان زیر عَلَم پسا مدرن سینه می‌زنند، و متأسفم که بگویم بعضی از نویسندگان صاحب نام گاه خود را نویسنده‌ی پسامدرن می‌دانند، این موضوع با خودش آموزه‌های غلطی را باب می‌کند. ادبیات ما در دهه‌ی هفتاد و هشتاد داشت خودش را می‌شناخت و پیدا می‌کرد، که متأسفانه موج فوکویی و دریدایی دامن آن را گرفت. حالا شما وقتی که به آن آثار در زمینه‌ی داستان و شعر نگاه می‌کنید در می‌یابید که همه فاقد اصالت ایرانی هستند، و این نگرش در تآتر ما هم اتفاق افتاده است. ما یا شدیداً مدرن می‌شویم و یا شدیداً بازاری. حد وسطی اگر باشد حال بهم زن است. در حال حاظر به سینمای ایران نگاه کنید، به سینمای گیشه، ببینید چه فجایعی به اسم فیلم سینمایی به خورد مردم می‌دهند. در ادبیات نیز همین اتفاق دارد می‌افتد و بعضی نویسندگان با انتخاب موضوعات آبکی تبدیل به بیزینس من شده‌اند. با هر حیله‌ای کتاب‌هایشان را به تیراژ بالا می‌رسانند به این گمان که می‌توانند با شهرت کاذب ماندگار شوند. خرابی از خود ماست نه فوکو یا دریدا. این که می‌گویید امر توصیفی و توضیحی را با تجویزی اشتباه گرفته‌اند دلیلش همین است.


iconادامه مطلب

چکش حراج بر آثاری از مودلیانی، پیکاسو، مونه و مونک
بازديد : iconدسته: اخبار

حراج ساتبیز نیویورک در روز چهاردهم ماه مه برابر با ۲۴ اردیبهشت ماه آثاری از هنرمندان برجسته قرن بیستم را چکش می‌زند. در این حراج که با عنوان “هنر مدرن و امپرسیونیستی” برپا می‌شود ۴۶ اثر روی میز حراج می‌روند که در این میان نام‌ هنرمندانی نظیر مودلیانی، پیکاسو، کلود مونه و ادوارد مونک به چشم می‌خورد.

سایت ساتبیز در این حراج آثاری از این هنرمندان و همین طور کاری از روفینو تامایو را به عنوان ذی قیمت‌ترین آثار این حراج توصیف کرده است. در حراج ۱۴ مه ساتبیز نیویورک اثری از آمادئو مودلیانی بی هیچ  قیمت گذاری از سوی حراج، اثری از پابلو پیکاسو با قیمت پیشنهادی ۲۵ تا ۳۵ میلیون پوند، کاری از کلود مونه با قیمت پیشنهادی ۱۸ تا ۲۵ میلیون پوند، اثری از ادوارد مونک با قیمت پیشنهادی ۱۰ تا ۱۵ میلیون پوند و اثری از روفینو تامایو با قیمت پیشنهادی ۵ تا ۷ میلیون پوند چکش خواهد کرد


iconادامه مطلب

ناصر چشم آذر درگذشت
بازديد : iconدسته: اخبار

«ناصر چشم‌آذر» آهنگساز و نوازنده باسابقه موسیقی ایران صبح امروز جمعه ۱۴ اردیبهشت ۹۷ درگذشت


iconادامه مطلب

۳۰ هزار یورو برای نسخه چاپ اول هابیت
بازديد : iconدسته: گزارش ها

۳۰ هزار یورو برای نسخه چاپ اول هابیت

یک نسخه قدیمی از چاپ اول رمان «هابیت» در یک حراجی در شهر دوبلین به قیمت ۳۰ هزار یورو فروخته شد.

به گزارش آیریش‌تایمز‌- یک نسخه نایاب از کتاب «هابیت» نوشته جی.آر.آر تالکین در حراجی شهر دوبلین پایتخت ایرلند به قیمت ۳۰ هزار یورو فروخته شد. تالکین آثاری مانند «ارباب حلقه‌ها» را در کارنامه ادبی خود دارد.

رمان «هابیت» نخستین بار در سال ۱۹۳۷ میلادی با تیراژ بسیار پایین ۱۵۰۰ نسخه چاپ شد. در سال ۲۰۱۵ یک نسخه دیگر از این کتاب در حراجی شهر نیویورک با قیمت ۱۳۷ هزار یورو فروخته شده بود. در سال ۲۰۰۸ نیز یک نسخه دیگر از این کتاب با قیمت ۵۰ هزار یورو به فروش رفت.

در ابن رمان، تالکین هابیت‌ها را موجوداتی کوچک توصیف می‌کند که با قد کوچک لباس‌هایی به رنگ روشن می‌پوشند، کفش به پا نمی‌کنند و پاهایشان پوشیده از موهای ضخیم و مجعد است. از نظر اخلاقی تالکین هابیت‌ها را موجوداتی خوشرو، خوش خوراک و به دور از ماجراجویی توصیف می‌کند.

https://t.me/rozshomar


iconادامه مطلب

احتمال لغو نوبل ادبیات ۲۰۱۸
بازديد : iconدسته: اخبار

احتمال لغو «نوبل» ادبیات در سال ۲۰۱۸

آکادمی «نوبل» پس از مجموعه‌ای از اتهامات آزار و اذیت جنسی درباره عدم اعطای این جایزه در سال ۲۰۱۸ تصمیم می‌گیرد.


iconادامه مطلب

سایر صفحات سایت

Copyright © 2013 _ Design by : MrJEY